تدبیری‌ها در زمین مناظره بذر امید می کارند

با اعلام اسامی افراد تایید صلاحیت شده کاندیداهای دور دوازدهم ریاست جمهوری آنچه در نگاه اول بیش از همه ذهن افکار عمومی را به خود جلب نمود عدم احراز رئیس دولت دهم از این دوره از رقابت‌ها بود. شاید پر بیراه نگفته باشیم وی یکی از خبرسازترین چهره های سیاسی کشور در یک دهه اخیر بوده است. دهه ای که آغازش با ظهور پدیده ای شگفت انگیز شروع می گردد و فضای سیاسی و اجتماعی کشور را آبستن حوادثی تازه می کند و با انتهایش پایانی بر نقش آفرینی تفکری خاص در صحنه سیاسی کشور می‌شود.
با این حال آنچه که از لیست اسامی تائید صلاحیت شده‌ها بر ذهن متبادر می شود این است که افراد بطور مساوی بین دو جریان مهم کشور تقسیم شده اند. در اردوگاه اول، روحانی و حامیانش آرایش گرفته اند و در جبهه دوم رقبای روحانی صف آرایی کرده اند. از شواهد و قرائن چنین برمی آید که در اردوگاه حامیان روحانی انگیزه و بهانه های کافی برای اجماع بین نامزدهای تایید صلاحیت شده وجود دارد کما اینکه اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور بعنوان کاندیدای اصلی پوششی برای دفاع از دولت و روحانی در مقابل هجمه‌های رقبا وارد گود شده است و در پایان رقابت ها به نفع روحانی انصراف می دهد. در اینجا می‌ماند سید مصطفی هاشمی طبا که قاعدتا ایشان هم با توجه به روحیه مشورت پذیری که دارند تابع نظر خرد جمعی خواهند شد. اما در طرف مقابل قضیه تا حدودی فرق می کند. با آنکه لوئی جرگه جمنا با هدف اجماع اصولگرایان تشکیل شده بود اما از همین حالا پالس هایی از اختلافات درون سازمانی آن مجمع قابل مشاهده است. به سخن دیگر علیرغم فلسفه وجودی جمنا که رسیدن به گزینه‌ای واحد برای رقابت با روحانی بر اساس نظرسنجی‌ها و ذائقه مردم در حین رقابت‌ها بوده است اما نوع نگاه متفاوت هواداران محمد باقر قالیباف و سید ابراهیم رئیسی قابل ترسیم است تا مادامی که این اختلافات پا را از مسائل درون خانوادگی بیرون گذاشته و امروز خود را در منظر افکار عمومی یافته است. نامزد دیگر این طیف سید مصطفی میرسلیم از حزب موتلفه است. وی میثاق نامه جمنا را امضا نکرد و از گردونه تصمیم‌گیری‌های این مجموعه حذف شد با این حال میرسلیم گفته است خارج از دایره جمنا تا آخر مناظره‌ها در عرصه انتخابات حضور خواهد داشت. در این دوره چند شاخه شدن جریان اصولگرا در حالی تقویت می شود که عده زیادی از سران و بزرگان این تفکر حامی روحانی
به شمار می‌روند تا جایی که امروز یک بعد ستادهای تبلیغاتی روحانی منشعب در میان این جریان ریشه دوانده است. با نگاه به آرایش بوجود آمده از رقابت های این دوره می توان چنین اظهار داشت که اجماع هواداران روحانی بر اتحاد و وحدت رقبای او می چربد. رقبای روحانی از آنجا که مطلوب خواسته هایشان در پیدا کردن گزینه‌ای واحد و قوی که توان رقابت و شکست روحانی را داشته باشد هویدا می شد اما از آنجا که امروز به این هدف مهم نرسیده‌اند سقف خواسته‌های خود را بر دومرحله ای نمودن انتخابات گذاشته اند! از این رو آنها استراتژی تکثر کاندیدا را انتخاب نموده‌اند بلکه با هجوم همه جانبه بتوانند آرای روحانی را خرد و ریزکنند و به نوعی نگذارند آرای مطلق برای وی شکل گیرد. البته بازخورد این استراتژی را می توان در آرایش جدید حامیان روحانی نیز مشاهده کرد. جایی که آنها برای در امان ماندن از هجوم حملات همه جانبه رقبا نیازمند یک ضربه گیر مطمئن شدند بطوریکه امروز می توان این پوشش را در قامت فردی وفادار و مطمئن چون اسحاق جهانگیری به نظاره نشست. با این حال حضور کاندیدای پوششی امروز بهانه‌ای برای حمله به روحانی توسط رقبای وی شده است. آنها بر این باورند حال که روحانی عملکرد مطلوبی نداشته است پس توان دفاع از دولت خویش را ندارد و در این زمینه دست به دامان یار کمکی شده است! اما در اینجا یک سوال اساسی پیش می‌آید و آن این است؛ اگر روحانی چیزی برای گفتن ندارد پس چرا منتقدان با یک تیم کامل به رقابت با وی آمده اند! نگارنده معتقد است به سبب حاضر جوابی و تبحر بالای روحانی در سخنوری حتی اگر وی به تنهایی وارد این عرصه می شد باز هم می توانست از عهده همه رقبای خود برآید. نشان به آن نشانی که در مناظره های دور یازدهم علیرغم اینکه رقبای آن دوره به مراتب شناخته شده تر بودند اما همه دیدیم که آن مناظره‌ها به برگ برنده روحانی مبدل گشت. از این رو مناظره ها می تواند یک فرصت مغتم برای روحانی باشد تا در یک رویارویی مردانه به فرافکنی ها و تخریب های رقبا پاسخ لازم را بدهد. جایی که رقبای روحانی باید در منظر افکار عمومی ادعاهای خود علیه روحانی را در حضور مردم ثابت کنند. اینجاست که نقش مناظره ها در مستند کردن ادعاهای طرفین حیاتی و تعیین کننده می شود. واقعیت آن است اگر بخواهیم در باره عملکرد دولت بصورت منصفانه قضاوت کنیم باید شرایطی را که در آن زمان روحانی دولت را به دست گرفت در نظر داشته باشیم. به عبارتی متر اندازه گیری عملکرد روحانی را از نقطه ای اندازه بگیریم که تقطه پایانی دولت گذشته جانمایی شده است و البته این همان چیزی است که مخالفان امروز روحانی با فرافکنی مشکلاتی را که جریان متبوع خویش باعث و بانی آن بوده است‌ به روحانی نسبت می دهند! در این زمینه موج تخریب‌ها و فرافکنی های مخالفان دولت در جهت تشویش اذهان عمومی علیه روحانی بیشتر شده است تا بلکه تشخیص مردم را در این باره تحت تاثیر خود قرار دهند. بنابراین مناظره‌ها فرصت بسیار مغتنمی برای روحانی است تا به هجمه‌ها و موج تخریب های ایجاد شده پاسخ مناسب دهد و به نوعی در مقابل افکار عمومی روشنگری نماید. روحانی همواره نشان داده است که در مناظره و مذاکره ید طولایی دارد. وی که در مناظره های دور قبل به خوبی توانسته بود خود را از نیمه راه بالا بکشد و از همه رقبا سبقت بگیرد در مذاکرات هسته ای نیز توانست با ابزار گفتگو هنر و توان دیپلماسی خود را در برابر شش قدرت جهانی نشان دهد و قضیه پرچالش هسته ای را بعد از 12 سال در دولت تدبیر و امید حل و فصل نماید. اما در پاسخ به انتقادات از کاندیدای پوششی در کنار روحانی باید گفت از آنجا که در مناظره ها تعداد رقبای روحانی بیش از یک نفر است طبیعتا وقت بیشتری برای تازیدن بر دولت ایجاد خواهد شد. اینجاست که فلسفه کاندیدای پوششی آشکار می‌شود. به عبارت دیگر وجود کاندیدای پوششی نه به دلیل ناتوانی روحانی در دفاع از عملکرد خود بلکه برای به دست گرفتن زمان مناظره ها و استفاده از آن در جهت روشنگری فرافکنی هایی است که در گذشته به دولت و روحانی نسبت داده شده است. بطور مثال اگر رقبای روحانی سه نفر باشند و زمان مناظره هم یک ساعت در نظر گرفته شود سهم هر نفر 15 دقیقه می شود حال از این 60 دقیقه اگر قرار باشد 45 دقیقه علیه روحانی و عملکرد دولت صحبت شود شاید روحانی زمان کافی برای پاسخگویی نداشته باشد چرا که وی تنها باید در یک بازه زمانی بسیار کوتاه 15 دقیقه‌ای جواب 45 دقیقه انتقاد را بدهد! از این رو حضور کاندیدای پوششی از آن جهت می‌توان حائز اهمیت باشد که قسمتی از زمان مناظره را به نفع روحانی مصادره کند. جان کلام آنکه هر آنقدر رقبای امروز روحانی به دو مرحله‌ای شدن انتخابات امید بسته اند تدبیرهای روحانی میل به شکوفه دادن در میدان مناظره ها دارد. روحانی ثابت کرده است یک سیاستمدار زیرک و باهوش و یک سخنور قهار و نافذ با هوشی سرشار از تدبیر و عقلانیت است که خوب می داند در‌ بزنگاه ها چگونه خالق امیدها شود. قطعا مناظره ها فرصتی مغتنم برای روحانی خواهد بود، در این میدان سرنوشت ساز از توان منطق و استدلال نامزدها رونمائی خواهد شد.