اروپا در سیطره راست افراطی

اروپا، آن اروپای همیشگی است؛ قاره ای که برای یکپارچه شدن و برداشتن مرزها، سال‌ها تلاش کرده حالا در معرض نوعی فروپاشی ملی‌گرایانه قرار گرفته است. داستان لهستان، یونان، اتریش، مجارستان، مقدونیه، رومانی و چند کشور دیگر خوب نشان می دهد که احزاب دست راستی چگونه با سیاست‌های افراط‌گرایانه خود، قاپ رای دهندگان را ربوده‌اند و با رویکردهای مهاجر ستیزانه و اسلام هراسی، کرسی های قدرت را به چنگ آورده اند. حتی در آلمان نیز احزابی چون آلترناتیو، زنگ خطر برای بازگشت ژرمن ها به عصر هیلتر را به صدا در آورده اند.
اگر ملی گرایی در اروپا همین گونه و با همین فرمان پیش برود، شاید داستان برگزیت به زودی تبدیل به فرگزیت، گرگزیت، استرگزیت، دویچگزیت و ... شود. اگر برگزیت این‌قدر طولانی شده و فرآیند خروج از اتحادیه اروپا کلید نخورده، به دليل پیامدهای بسیار منفی این واگرایی است.
در اين روزها مردم ایران یک بار دیگر و پس از جنگ جهانی، بارها نام لهستان را شنیدند. کشوری که هم راه با ترامپ، در تدارک یک میزبانی علیه جمهوری اسلامی ایران است. بي‌شك تمام مردم لهستان، نظری هم راستا با دولت خود ندارند و چه بسا آن‌ها سینه به سینه، داستان کمک و مهمان نوازی ایرانیان را از اجداد خود شنیده اند که چگونه در اوج جنگ جهانی به کمک دوستان لهستانی خود شتافتند. اما به هر حال، حتی اگر حساب دولت لهستان را از ملت این کشور جدا بدانیم، باز هم باید این نکته را یادآور شد که اگر دولتی این چنینی در ورشو قدرت را در دست گرفته، حاصل آرای مردم این کشور است. با این حال، بر اساس شواهد، بي‌شك طیف گسترده ای از مردم صلح دوست لهستان ، احترام ویژه ای برای ایرانیان قائل هستند و هرگز دوست ندارند که کشورشان میزبان کنفرانسی ضدایرانی باشد.
حزب قانون و عدالت لهستان از زمان به قدرت رسیدن در سال 2015میلادی در نتیجه منافع حاصل از اصلاحات رفاهی، لفاظی های ناسیونالیستی و رشد اقتصادی قوی توانست محبوبیت گسترده ای کسب کند.اما منتقدان در این کشور به دنبال اقدامات دولت برای افزایش کنترل بر دستگاه قضایی و رسانه های دولتی که البته انزوای لهستان در اتحادیه اروپا را تشدید کرده است، این حزب را به گرایش به سمت حکومت خودکامه متهم می کنند.حزب قانون و عدالت در انتخابات پارلمانی سال 2015 توانست 37.6 درصد آرا را کسب کند. ائتلافی از احزاب میانه روی اپوزیسیون حدود 24.7 درصد آرا را به خود اختصاص دادند. دولت لهستان اکنون توسط راستگرایان افراطی و پوپولیست اداره می شود، علاوه بر اینکه لهستان متحد قدیمی ایالات متحده است، دولت جدید این کشور روابط بهتری با ترامپ نسبت به قدرت های اصلی اروپایی مانند آلمان و فرانسه دارد.آمریکا 900 نیروی مسلح در قالب نیرو های ناتو در لهستان دارد و ورشو از واشنگتن درخواست کرده که پایگاهی دائمی در این کشور برای مقابله با خطر نفوذ روسیه ساخته شود.


ساخت پایگاه نظامی آمریکا در لهستان
دونالد ترامپ، چهار ماه پیش رسما اعلام کرد که لهستان به آمریکا پیشنهاد بیش از دو میلیارد دلار برای ساخت یک پایگاه دائمي نظامی در خاک این کشور را داده است. در همان کنفرانس خبری در کاخ سفید، آندژی دودا، ريیس جمهوری لهستان پیشنهاد داد در صورت توافق آمریکا برای ساخت این پایگاه، لهستان نام آن را «قلعه ترامپ» خواهد گذاشت.
پنتاگون اعلام کرده که تا دو ماه آینده نتیجه بررسی‌های خود را برای ساخت این پایگاه اعلام خواهد کرد. دلیل اصلی پیشنهاد لهستان آن است که دو سوم از تجهیزات نظامی‌ لهستان متعلق به زمان جنگ سرد است و این کشور برای به روز کردن توان نظامی‌اش نیازمند آمریکاست.
در بهار امسال، لهستان بزرگ‌ترین قرارداد تسلیحاتی تاریخ خود را با شرکت ریتیون، یکی از بزرگ‌ترین تولید‌کنندگان تجهیزات نظامی آمریکا منعقد کرد. این قرارداد 4.7 میلیارد دلاری جهت خرید دو سامانه دفاعی موشکی پاتریوت است که در سال 2022 تحویل این کشور داده خواهد شد.درخواست لهستان برای ساخت یک پایگاه دائمی با هشدار هایی از سوی روسیه روبه‌رو شده است. یک سناتور روسی در واکنش به این موضوع به واشنگتن اگزماینر گفت: ایجاد یک پایگاه دائمی در لهستان به سرعت به یکی از اهداف نظامی روسیه تبدیل می شود.فرانتس کلینتویچ، یکی از اعضای شاخص پارلمان روسیه گفت که این پایگاه بلافاصله توسط روسیه مورد هدف قرار می گیرد. کلینتویچ تاکید کرد اگر یک تاسیسات نظامی در قلمروي لهستان ایجاد شود، بلافاصله به یک هدف برای حمله تبدیل خواهد شد. این قوانین جنگ است.
راستگرایان اروپایی، بلای جان جامعه جهانی
قدرت راستگرایان افراطی در اروپا رو به رشد است. لیز فِکِت، ريیس موسسه روابط نژادی ، کتابی نوشته است به نام «اشتباه‌های اروپا: نژادپرستی و ظهور راستگرایی». خانم فکت معتقد است احزاب راست افراطی اروپا از موج بیگانه‌هراسی به طرزی آگاهانه و هوشمندانه بهره‌می‌برند تا به اهداف خود دست یابند.وی می‌گوید: «آن‌ها در استفاده از آزادی بیان بسیار ماهرند و درواقع با بهره‌برداری تمام‌عیار از آن برنامه بیگانه‌هراسانه و نژادپرستانه خود را پیش می‌برند. احزاب راستگرای افراطی در این کار بسیار خوب عمل می‌کنند. حزب ای.اف.دی آلمان را ببینید. مسائلی نظیر انکار هولوکاست و اعلام علنی نژادپرست بودن به تابو تبدیل شده است و این حزب با به کارگیری نوعی ملی‌گرایی و ایجاد این باور که ملت و مردم آلمان قربانی هستند از آزادی بیان بهره‌برداری می‌کنند.»این پژوهشگر روابط انسانی با تأکید براینکه احزاب راستگرای افراطی این کار را آگاهانه انجام می‌دهند می‌افزاید: « به سوی وضعیتی می‌رویم که رفتارهای غیرقانونی که انگیزه نژادپرستی هستند، مجاز شمرده شده وکم‌کم به هنجار تبدیل می‌شوند. ما و رسانه‌ها باید نسبت به این امر هوشیار باشیم. اگر رسانه‌ها در چهارچوب مشخص خود بمانند و در معرفی و ارائه راستگرایان افراطی خام‌دستانه عمل کنند آنگاه با رشد این حرکت همراه خواهند شد».وی می‌گوید:‌ «آنگلا مرکل به‌تازگي بیانیه‌ای داد که به نظر من بسیار قوی بود. او گفت وقتی نسلی که هولوکاست را تجربه کرد کنار ‌برود، خواهیم دید سیاستمداران در مقابله با فاشیزم و اقتدارگرایی چقدر قدرتمندانه عمل خواهند کرد. اگر سیاستمداران واقعا متوجه نباشند که چه عواملی فاشیزم را تقویت می‌کند، اگر از تاریخ درس نگیرند ‌و در آموزش جوانان ساختارها و جریان‌هایی در کار نباشد که عوامل قدرت گرفتن فاشیزم و اقتدارگرایی را نشان دهد، آنگاه پیام روشن گذشته که می‌گوید «دیگر هرگز»، معنای خود را از دست خواهد داد».
ایران و لهستان از دیروز تا امروز
ایران و لهستان از سال 1299 به‌طور رسمی روابط دیپلماتیک دارند؛ یعنی قریب به یک قرن پیش، دو کشور در پایتخت‌های طرف مقابل اقدام به گشایش سفارت کرده‌اند. بااین‌حال برخی از پژوهشگران زمینه ارتباط دو کشور را به دوران صفویه گره می‌زنند، نه جنگ جهانی دوم. هرچند فصل بسیار مهم ارتباط این دو کشور با ورود مهاجران لهستانی بر اثر جنگ جهانی دوم و آواره‌شدن آن‌ها رقم خورد و با اشغال ایران به دست متفقین و تغییر مواضع ایران، آن‌ها وارد این کشور شدند، اما رابطه این دو کشور بسیار کهن‌تر است. این ارتباط جدا از مسائل سیاسی و درگیری‌های اروپا و عثمانی و نزدیکی با رقبای عثمانی که یکی از آن‌ها دولت صفویه بود، شکل گرفت و از جنس فرهنگی بود. با این همه این جنگ جهانی دوم بود که پای مهاجران یا به عبارت بهتر پناهجویان لهستانی را به ایران باز کرد. مهاجرتی که 30 آبان 97 هفتادوششمین سالگرد خود را پشت سر گذاشت. در سنگ یادبودی که در گورستان لهستانی‌هاست و عراقچی آن را منتشر کرده، نوشته شده: «آرامگاه تبعیدشدگان لهستانی که در موقع مراجعت به میهن خود در اینجا دعوت حق را لبیک گفته‌اند. 1942-1944».