خصوصي‌سازي به معناي رهاسازي نيست

  ↵
متاسفانه درجنوب كشور شاهدكاهش جمعيت به دليل مهاجرت زيادهستيم
دربحران اقتصادي به وجودآمده بركشورهزينه خانواده‌ها به شدت بالا رفته است
بخشي از تصميماتي كه دربودجه سال گذشته گرفته شده، انفعالي بوده است


از 80ميليون نفرجمعيت ايران بالاي 70درصدمردم با مشكل اقتصادي مواجه هستند
درتصميم گيري‌هاي اقتصادي هميشه يك فضاي مبهمي وجودداشت
دولت‌ها صاحب ايده وبرنامه مناسب نيستند بلكه اين قانون گذار است كه مي تواند مسيراصلي قوه مجريه رامشخص كند
درحوزه عمراني وايجاد اشتغال درروستاهاكارهاي مفيدوامكانات موردنيازبراي روستاها ايجاد نشده است
ازاساسي‌ترين سرمايه ها هركشوري اعتماد عمومي است وقتي شفافيت‌ها درسايه باشد، اعتماد عمومي هم ازدست مي رود
وقتي روستاها خالي ازسكنه باشند،چگونه مي توانيم ازتعرض همسايگان اطمينان داشته باشيم
كيفيت خاك شازند بسيارمرغوب است .درشازند مشكل جدي درحوزه بحران آبي وجود ندارد
سرانه حوزه بهداشت ودرمان درمنطقه ما بسيار پايين است
ساخت بيمارستان با سرمايه گذاري پتروشيمي بسيار بحث برانگيزو دردسرسازشده است
دراين دوسال ونيمي كه از مجلس مي گذرد با پيگيري‌هايي كه انجام شده توانستيم 540 نفررا مشغول به كاركنيم
مساله مهم در مورد سرمايه گذار درحوزه نفت اين است كه فردي كه اهليت ومديريت لازم را دراين خصوص داشته باشد، دركشور نداريم
صنايع چه سود ده وچه زيان ده باشند،سرمايه هاي ملي هستند و درست نيست به بهانه خصوصي سازي، رها سازي كنيم
چرا درحوزه كشاورزي هميشه تنگ نظري وجود دارد،گندم كالاي بسيارمهمي براي كشورمحسوب مي شود
دولت مجبوربه واردات گندم مي‌شود درواقع آن هزينه اي راكه بايدبه كشاورز بپردازد،صرف واردات گندم مي كند
هميشه تبعيض ها وتصميم گيري‌هاي غلط باعث افزايش شكاف طبقاتي درجامعه شده است
محصولات تراريخته رايك خطرجدي مي‌دانم
درحفظ آب‌هاي سطحي ،حفظ خاك وسلامت هوا كوتاهي‌هاي بسياركرده ايم
مجلس دهم براي دو دولت آقاي روحاني سنگ تمام گذاشته است
زماني كه مردم هر شهرياروستايي براي رفاه وآسايش بيشتر ، محل تولد و زندگي خود را رها كرده و به حاشيه كلانشهرها مهاجرت مي‌كنند، علاوه بر تخريب وخالي‌شدن آن مناطق، باعث برهم زدن توزان و پراكندگي جمعيت در آن پهنه جغرافياي هم مي‌شوند. در همين حال شاهد مهاجرت بي رويه مردم جنوب و برخي مناطق شرقي كشور هستيم كه بيشترين دلايل مهاجرت‌ها به دليل كم توجهي مسئولان به آن مناطق است. زماني كه شهر يا روستاهاي مرزي خالي ازسكنه مي‌شود، علاوه بر ايجاد معضل حاشيه‌نشيني درشهرهاي بزرگ‌تر، حتي باعث ايجاد ناامني و تعرض همسايگان نيز مي‌‌شود؛ موضوعي كه نبايد از آن غافل ماند چون حايز اهميت است. البته اين سوال به ميان مي‌آيد كه با توجه به شروع مهاجرت‌ها چرا مسئولان دراين زمينه هيچ اقدامي نمي كنند؟ براي بررسي اين مسائل و نكات ديگر به سراغ يكي از نماينده‌هاي مجلس رفتيم. علي ابراهيمي، نماينده مردم شهرستان شازند درگفت وگو با «قانون» به اهميت مهاجرت‌ها اشاره كرد و گفت كه يكي از عوامل ناامني وتعرض همسايگان كشور، مهاجرت مردم مرزنشين است. او در ادامه مصاحبه به مسائل مختلفي درباره حوزه انتخابيه خود سخن گفت ولي بيشترين دغدغه او نسبت به عدم حمايت از كشاورزان است كه درادامه مشروح گفت‌وگوي او با«قانون» را مي‌خوانيد.
در رابطه با مسائل داخلي مجلس كه اين روزها افكار عمومي را درگير خود كرده است، توضيحاتي براي مخاطبان ما ارائه دهيد.
بايدبه دليل اهميت موضوع هرچه زودتر ايراداتي كه شوراي نگهبان درباره الحاق به كنواسيون cft گرفته شده را برطرف كرد. همچنين اصلاحاتي دربودجه وجود داردكه آن هم بايد برطرف شود تا براي بررسي بودجه 98 وقت كافي داشته باشيم. در بحث بودجه براي نمايندگان بسيار مهم است كه در درآمدكشور چقدر مي‌توانيم به فروش نفت متكي باشيم. همچنين باتوجه به تحريم ها قيمت ارز چگونه محاسبه مي شود.دراين موارد ابهامات جدي وجود داردكه بايد درمورد آن ها روشنگري صورت گيرد. ازطرف ديگر بحران اقتصادي‌اي كه به وجود آمد،هزينه خانواده ها به شدت بالا رفته است كه بايدديد دربودجه 98 منبع درآمدي قابل اتكا براي همه مردم درنظرگرفته شده است ياخير؟ بايد براي حل بحران‌هاي اقتصادي كشور فكر اساسي شود تامردم بيشتر از اين تحت فشارنباشند.
آيا مجلس براي كم كردن فشارهاي اقتصادي برمردم برنامه‌اي دارد؟
مجلس محل قانون‌گذاري است و نمي‌تواند برنامه ارائه دهد. بايد ديد دولت درلايحه بودجه سال 98 چه راه حل هاي براي رفع بحران اقتصادي پيش‌بيني كرده است. اگر درمجلس مجبورشويم طرح‌ها وبرنامه‌هايي ارائه خواهيم داد. بخشي از تصميماتي كه دربودجه سال گذشته گرفته شده، انفعالي بوده است. اگر ممنوعيت براي افزايش قميت حامل‌هاي انرژي گذاشته نمي‌شد، امروز دولت مجبورنبود وسط اجراي بودجه97 تصميماتي براي افزايش درآمدها بگيرد. از 80 ميليون نفرجمعيت ايران بالاي 70درصدمردم با مشكل اقتصادي مواجه هستند. باتوجه به گراني ها شرايط زندگي بسيارسخت شده است كه بايد راه حل‌هاي درستي پيش بيني شود.
وقتي كانديداي نمايندگي درمجلس شوراي اسلامي شديد شعارهايي داديد و اهدافي داشتيد، تا چه حد به اين شعارها عمل كرده وبه اهداف‌تان رسيده ايد؟
بنده 29 سال سابقه كاري درحيطه مديريت اجراي ومعاونت سازمان جهادكشاورزي دارم. مديرجهادكشاورزي شهرستان شازند، رييس صندوق توسعه كشاورزي منطقه و دو دوره عضو شوراي مركزي نظارت بركشاورزي و منابع طبيعي بودم. مشكلات را از نزديك لمس كردم و همين امرانگيزه اي شد تاكانديداي نمايندگي در مجلس شوراي اسلامي شوم و بتوانم ازطريق راه حل هاي قانوني مشكلات برطرف كنم. حوزه انتخابيه بنده يك قطعه ازپازل كل كشور است. درست نيست نماينده فقط براي اهداف حوزه انتخابيه‌اش وارد مجلس شود.بايدتصميم‌گيري‌ها به صورت كلان و براي كل كشور باشد. زماني كه مدير بودم براي تصميم‌گيرهاي اقتصادي هميشه يك فضاي مبهمي وجودداشت.معتقدم دولت ها صاحب ايده وبرنامه مناسب نيستند بلكه اين قانون گذار است كه مي تواند مسيراصلي قوه مجريه رامشخص كند. ازطرف ديگردرجريان هدررفت بسياري ازمنابع اقتصادي كشور نيزهستم. متاسفانه افراد هميشه براي راي آوردن، شعارهايي مبني بر حمايت از بر قشرضعيف به‌خصوص اقشارزحمتكشي مثل كشاورزان ،روستاييان و عشايرمي‌دهندكه در عمل حمايت‌هايي ديده نمي شود.موضوع مهم ديگر اين است كه جمعيت به سرعت درحال متمركزشدن درپايتخت و مراكز استان‌هاست و بنده علاوه براينكه شاهد خالي شدن روستاهاي حوزه انتخابيه ام قرارگرفتم، درجريان مهاجرت وخالي شدن ديگر استان ها نيز هستم. درحال حاضرمهاجرت‌ها به شهرها بسيار بالاست كه به كامل نبودن برنامه پنج ساله توسعه كشور برمي گردد. درحوزه عمراني وايجاد اشتغال درروستاهاكارهاي مفيدو امكانات موردنيازبراي روستاها ايجاد نشده است. مهاجرت ها توازن جامعه برهم مي‌زند وحاكميت بر راستاي پهنه جغرافيايي را دچاره مشكل مي‌كندكه براي برقراري حاكميت بايد توسعه جمعيت به شكل متوزان دركشور وجود داشته باشد. آنچه به صورت قوانين و آيين‌نامه در راستاي نسبت جمعيت و تراكم آمده، باعث شده مردم در يك جا جمع شوند. زماني كه خدمات رفاهي، بهداشتي و درماني، ورزشي، تفريحي و حتي تمام خدماتي كه مرتبط با نظام اجتماعي است را دريك محل متمركزمي كنيم، در آن منطقه جمعيت زيادي متراكم خواهد شد. وقتي كه به مناطق كم جمعيت توجه كمتري وامكانات رفاهي درآن مناطق وجود ندارد، يكي ازعوامل مهم براي مهاجرت مردم مي شود. همچنين درمناطق پرجمعيت زادو ولدي زياد است كه همين امر هم به عدم توازن جمعيت درآن مناطق كمك مي كند. بنده درانتخابات درباره توسعه عمراني كه درباب وظيفه دستگاه هاي اجراي كشوراست، به هيچ عنوان شعاري ندادم.درشعارهاي تبليغاتي سه مساله اساسي شامل شفافيت در فعاليت اقتصادي، عدالت در رفاه اجتماعي و توسعه متوازن را مطرح كردم. اگر به نحوي به رفتار و نطق‌هايم در مجلس توجه كرده باشيد، همچنين ورود به موضوعات يا حتي حضورم در فراكسيون‌ها متوجه اين امر خواهيد شد. روي اين سه اصل بسيارجدي متمركز وكارمي‌كنم. بنده اعتقاددارم اگرحوزه اقتصادي كشورشفاف‌، سالم وامن باشد، بردوام حاكميت تاثيرگذارخواهد گذاشت واعتماد عمومي رابالا خواهد برد.
در اقتصاد كشور شفافيت لازم وجود ندارد و به نظرمي‌رسد مشكلات اصلي كشورهم ازعدم شفافيت در اقتصاد كشوراست؛ نظرشما دراين‌باره چيست ؟
بله، همين‌گونه است كه شما اشاره مي‌كنيد. اگر در20 سال پيش ايران مثل بسياري ازكشورهاي ديگرآزادسازي قيمت‌هارا دردستوركار داشت ودادوستدها به صورت آشكار انجام مي شد وموضوعات ريالي به خاطر برخي مسائل مخفي و امن نبود، هيچ وقت فضا براي سوء استفاده فراهم نمي شد. عدم شفافيت درحوزه هاي اقتصادي بزرگ‌ترين آسيب رابه كشورزده است كه باعث شده سرمايه هاي اجتماعي ازبين بروند.از اساسي‌ترين سرمايه‌هاي هركشوري اعتماد عمومي است؛ وقتي شفافيت‌ها در سايه باشد اعتماد عمومي هم از دست مي رود. زماني كه مسئولان عملكرد خوبي ندارند ومردم به آن ها بي اعتماد مي‌شوند، زمينه وشرايط رانت وتخلف زياد مي شود. وقتي شفافيت دركارها وجود داشته باشد،رانت واختلاس نيز ازبين مي رود. وقتي بحث عدالت در رفاه اجتماعي مطرح است، بايد براساس اصل 3 قانون اساسي علاوه برتامين امكانات آموزشي براي همه دوره هاي تحصيلي دركشور براي حوزه تحصيلات عالي و دانشگاه هم مناسب‌سازي انجام شود.يكي از ايرادتي كه به سيستم آموزشي كشور مطرح است، تاسيس بيش حد دانشگاه باعناوين مختلف بوده كه كيفيت آموزش درآن دانشگاه ها ازمدارس هم پايين‌تراست.به نظرم اگر چنددانشگاه با هيات علمي قوي وتجهيزات آزمايشگاهي مجهز تاسيس شوند تا افرادي كه به دنبال تحصيلات عاليه هستند درآن دانشگاه ها متمركزشوند، كار خوبي صورت گرفته است.از جمله مهم‌ترين و بزرگ‌ترين اشتباهي كه دركشورصورت گرفته، اين است كه مراكز بهداشتي و درماني را كه ازجزو خدمات مهم كشوري محسوب مي‌شود ، براساس جمعيت ساخته اند. همچنين ساختن مراكز درماني درمناطق كم جمعيت به دليل صرفه اقتصادي نداشتن از دستوركار خارج مي شود. بايد اين‌گونه عمل مي‌كرديم كه دانشگاه ها را دريك جا جمع وخدمات درماني،تفريحي و ورزشي را متناسب با پهنه جغرافيايي آن پخش مي‌كرديم. درسال1356جمعيت ايران نزديك 35 ميليون نفر بودكه از اين جمعيت 22 ميليون نفر در روستاها زندگي مي‌كردند. يعني بالاي 70 درصدجمعيت ساكن روستاها و30 درصد در شهرها زندگي مي‌كردند. درحالي كه امروزه و با گذشت 40 سال از انقلاب ورسيدن جمعيت ايران به 80 ميليون نفر،آمارها نشان مي‌دهدجمعيت متراكم وثابت روستاها زير22 ميليون نفراست كه اين جمعيت پير، ناكارآمد و از طرف ديگر درصد مرگ‌ومير آن بالاي است. زماني كه 70 درصد جمعيت كشور ساكن شهرها هستند،همين امر باعث مي شود توزيع امكانات رفاهي وعدالت اجتماعي به صورت مساوي در كشور موجود نباشد.بايد در قانون اساسي براي برقراري توازن و عدم تبعيض ناورا فكر و برنامه‌ريزي شود. دركشورتبعيض‌ها به قدري زياد است كه اگردرپايتخت يك خيابان دچار مشكل شود، آن مشكل را شبانه حل مي‌كنند، درصورتي كه روستاييان براي آسفالت جاده روستاي‌شان بايدسال‌ها مكاتبه و دوندگي كنندتا بتوانند آن جاده را آسفالت كنند. همچنين درباره ديگر امكانات آموزشي و مراكزبهداشتي هم وضع به همين منوال است. وقتي ازحالت طبيعي توازن خارج مي شويم، ديگر نمي توانيم برعرصه جغرافيايي كشور ادعاي حاكميت داشته باشيم. زماني به خراسان جنوبي سفركردم با واقعيت بسيارتلخ و وحشتناكي روبه‌روشدم. دربعضي ازروستاهاي آن منطقه فقط خانه‌ها باقي مانده بود. وقتي روستاها خالي ازسكنه باشندچگونه مي‌توانيم ازتعرض همسايگان اطمينان داشته باشيم. مشكل مهاجرت درسيستان وبلوچستان، غرب وجنوب غربي كشورهم وجود دارد. متاسفانه درجنوب كشور شاهدكاهش جمعيت به دليل مهاجرت زياد هستيم كه بايدبراي رفع مشكلات آن مناطق اقدامات بسيارمفيدي انجام شود. ازطرف ديگر تهران پايتخت ايران وشهر بسيارمهمي محسوب مي شود به دليل مهاجرت پذيري زياد وافزايش جمعيت داردآن ماهيت خود را ازدست مي دهد .
مهم‌ترين مشكل حوزه انتخابيه شما چيست وچه اقداماتي براي برطرف شدن آن مشكلات تاكنون انجام داده ايد؟
يكي از شهرهاي استان مركزي، شهرستان شازنداست كه حوزه انتخابيه بنده است. مهم‌ترين مشكل ومعضل كشور وهمچنين منطقه ما مسائل بيكاري واشتغال است.
چرا درشازندكه مهم‌ترين صنايع پتروشيمي و پالايشگاهي درآن واقع شده وشهر بسيارمهمي محسوب مي‌شود، وضعيت اشتغال خوب نيست؟
از 27 سال پيش سه صنعت مهم پالايشگاه، نيروگاه وپتروشيمي درشازند ساخته شده است. ازهمان زمان پيمانكاران‌، متخصصان ومديران اين صنايع غيربومي بودند وكمتربه نيروهاي محلي وبومي توجه داشتند.ازجمله عوامل بيكاري درشازنداين است كه اين منطقه بسيارمهاجرپذيراست به گونه‌اي كه شهرجديدي به نام مهاجران كه عمده ساكنان آن شاغلان پالايشگاه ونيروگاه هستندبه تازگي تاسيس شده است. ناگفته نمانداين نام‌گذاري به صورت اتفاقي بوده زيرا درگذشته اراضي به نام مهاجران در منطقه وجود داشته كه بنا برهمان نام شهرجديدرا مهاجران نام‌گذاري كردند. افراد متقاضي كار در شهرستان شازند نزديك به هشت هزار نفر هستندكه باتوجه به صنايعي كه درشهرستان وجود دارد وهمچنين اجراي قانون منع به‌كارگيري بازنشستگان اميدواريم جذب نيروي خوبي درآينده داشته باشيم. طي دوسال گذشته با هماهنگي‌هاي صورت گرفته وهمچنين با استفاده ازاصل 47 برنامه توسعه توانستيم بالاي 540 نفراز افراد بيكارمنطقه را درصنايع موجود شهرستان استخدام كنيم. نمي‌دانم چه نگاهي باعث شده كه بعداز جنگ اين سه صنعت مهم درمركزكشور و شهرستان شازند تاسيس شودكه اين موضوع جاي بحث دارد. با توجه به پيشرفت‌هاي كه درتكنولوژي صورت گرفته ديگراين مسائل موضوعيت ندارد. اما آنچه مي‌شود قضاوت كرد اين است كه ملاحظات زيست محيطي درمورد استقرار اين صنايع اصلا رعايت نشده است. شهر مهاجران در6 كيلومتري صنايع واقع شده است كه اين شهر درمعرض آلاينده‌هاي بسيارخطرناك قراردارد. بايدحريم صنايعي مثل پالايشگاهي ونيروگاهي امن باشد. وقتي شهري دركنارصنايع بنا مي‌شود به ما اثبات مي‌كندكه ملاحظات زيست محيطي رعايت نشده است. نكته دوم اين است كه اين صنايع در يك دشتي به نام كزاز شازند و روي آب‌هاي زيرزميني مستقر شده است.اين دشت درگذشته يكي از قطب‌هاي مهم كشاورزي بوده است. موضوع مهم اين است كه استفاده بي رويه از سفره‌هاي زيرزميني باعث فرونشستن زمين خواهد شد، اين اتفاقي در همدان افتاده است و اگردرشازند زمين فرونشيند بي‌شك به صنايع آسيب خواهدرسيد.اين آسيب‌ها آلايندگي خاك وهوا براي مردم منطقه بسيارخطرناك ومشكل‌آفرين خواهد بود. پالايشگاه امام خميني(س) شازند روزانه16 ميليون ليتربنزين باكيفيت بالا توليد مي‌كندكه بيشترين درصدگوگردآن گرفته شده است و اين توليدات دركاهش آلودگي كلان شهرها بسيارموثر است. همچنين محصولات پتروشيمي شازند براي كشور ارزآوري بسيار خوبي دارد. نيروگاه حرارتي منطقه هم به استان‌هاي همدان ولرستان برق مي دهد. اين صنايع دربحث اقتصادكشور بسيارمهم وتاثيرگذارهستند.
با توجه به خشكي استان مركزي آيابحران آبي در منطقه شازندوجوددارد ؟
ميانگين بارندگي دراستان مركزي بين 120تا 200ميلمتردرسال است به اين ترتيب اين استان جزو استان‌هاي نيمه خشك كشورمحسوب مي‌شود. بارندگي در شهرستان شازندميانگين بين 460تا500 ميلمتردرسال است كه بالاترين ميزان بارش را در منطقه دارد. اين بارش‌ها درمناطق سردسيروكوهستاني واقع مي‌شودكه عمده اين آب از دسترس خارج است.كشت محصولات كشاورزي منطقه به صورت ديمي است تا آب‌بري كمتري داشته باشد.كيفيت خاك شازند بسيارمرغوب است. درشازند مشكل جدي درحوزه بحران آبي وجود ندارد. حتي آب شرب اراك از سدكمال صالح در شهرستان تامين مي شود.
وضعيت جاده‌ها و راه‌سازي شازند چگونه است ؟
شهرستان شازند بين دوركريدورجنوب وغرب كشور قرارگرفته است.اين آزادراه‌ها ازيك طرف به همدان،كرمانشاه وكردستان و ازسمت ديگر به بروجرد وخرم آباد وتا جنوب كشوردسترسي دارند. اين جاده‌ها از راه‌هاي ترانزيتي و موثركشورمحسوب مي‌شوندكه از نزديكي شهرشازند مي‌گذرند. البته اين آزادراه‌ها هيچ نقشي درتوسعه شهري ندارند. جاده شازند به ازنا به قسمت شهري استان لرستان ارتباط پيدا مي‌كند وجاده اراك به بروجرد ازسمت غرب استان لرستان رابه همدان وصل مي‌كند. از راه‌هاي مواصلاتي بسيار مهمي كه دردست احداث است آزادراه تهران به انديمشك است مطالعات اين آزاده راه به ازقبل انقلاب برمي‌گردد كه از مركزشهرستان شازند عبور مي كند. باتكميل جاده ازنا به اراك وآزاد راه تهران به انديمشك راه هاي مواصلاتي ازكيفيت خوبي برخوردارخواهندشد.يكي ازمزيت‌هاي شهرستان شازنداين است كه ازخطوط ريلي برخوردار است. باتوجه به اينكه ازمحل اعتبارات تملكي استان، تامين اعتبارشده ايم اما همچنان درحوزه راه‌هاي روستايي با مشكلات جدي روبه‌روهستيم .عمده راه‌هاي روستايي آسيب ديده وبراي مردم دردسرسازشده اند. همچنين بايد به اين موضوع هم اشاره كنم درجايي كه جمعيت متمركز كمتري وجود دارد، حاكميت ازعواقب اعتراضات آن منطقه مطمئن است ومي داند مردم اين مناطق مشكل‌آفرين نخواهند بودكه به نظرم اين موضوع از عدالت اجتماعي به دوراست.
وجود صنايع مهم، شازند را از اهميت بسيارزيادي برخورداركرده است چرا باتوجه به اين صنايع توسعه در منطقه خوب نيست ؟
ساليان گذشته به دليل ماهيت جغرافيايي، اراك ازتهران جدا شدولقب استان مركزي را به خودگرفت. متاسفانه درشهرستان هاي مثل شازند،كميجان وخمين روستاهايي وجود دارندكه ازنظرامكانات بسيار ضعيف هستندو جزو مناطق محروم به‌حساب مي آيند.
وضعيت جمعيتي شهرستان شازند چگونه است؟
باتوجه به اينكه جمعيت كشوردرسال 56 سي وپنچ ميليون نفربوده،جمعيت شازند آن زمان 160 هزار نفربوده است. امادرحال حاضرجمعيت شهرستان شازند به 117 هزار نفرمي رسدكه اين نسبت ازقبل از انقلاب هم كمترشده است.انسان ها هميشه جايي رابراي زندگي انتخاب مي كنندكه رفاه بيشتري درآنجا وجودداشته باشد. همين مسائل باعث شده جمعيت درمناطقي كه از امكانات رفاهي بيشتري برخوردار هستند، متمركزشوند؛ از طرف ديگر شاهد خالي شدن مناطق كم جمعيت هستيم كه اين تهديدجدي براي امنيت كشور به حساب مي آيد واستقرار حاكميت جغرافيايي در سراسركشور را دچار مشكل مي كند.
در حوزه بهداشت و درمان وضعيت به چه شكل است؟
متاسفانه سرانه حوزه بهداشت ودرمان درمنطقه ما بسيار پايين است. شازندجزو شهرستان‌هايي است كه بيمارستان دولتي ندارد، فقط يك بيمارستان 96 تخت خوابه وجودداردكه متعلق به تامين اجتماعي است.خوشبختانه باپيگيري‌هاي انجام شده مجوز ساخت بيمارستان 160تخت خوابه با سرمايه گذاري پتروشيمي درمنطقه شروع شده است. متاسفانه امكانات دولتي توانايي احداث بيمارستان را ندارد؛ همچنين ساخت بيمارستان با سرمايه‌گذاري پتروشيمي بسيار بحث برانگيزو دردسرسازشده كه اين نوع نگاه ها بسيارخطرناك است. نبايدامكانات رافقط درجاهايي كه نگاه سرمايه داري وجود دارد، برد. در دوسال گذشته اقداماتي ازسوي دانشگاه علوم پزشكي اراك به نمايندگي از وزارت بهداشت ودرمان انجام شده كه اين فعاليت هاي قابل قبول بوده است.متاسفانه از ديرباز درحوزه بهداشت ودرمان درمنطقه بامشكلات اساسي روبه‌رو بوديم كه بايد سعي كنيم دراين زمينه كارهاي بيشتري انجام دهيم.
آيا در اين سال‌ها جذب توريست داشته ايد؟
يكي از جذاب‌ترين مناطق استان مركزي شهرستان شازنداست زيراكوهنوردان وصخره نوردان درتمام طول سال به قله معروف شهباز مي آيند. صخره معروفي به نام لج براي سنگ نوردان ويك پيست اسكي هم درمنطقه وجود دارد.همه اين موارد باعث شده درمنطقه جذب توريست به‌خصوص‌توريست ورزشي داشته باشيم . ازلحاظ طبيعت شهرستان شازند درمرتفع ترين قسمت استان مركزي قرار دارد، خط ريل راه آهن نيز از اين مناطق مرتفع مي گذرد كه جاذبه توريستي خاصي دارد. دركوهستان‌هاي منطقه سراب‌هاي معروفي وجود دارد كه چشم انداز بسيار زيبايي دارد. به تازگي درشازندآثارتاريخي باارزشي با قدمت هزارساله كشف شده است .كاوشگران اثري را ازدوره ساسانيان پيداكردندكه اين آثار بسيارمهم است.ساسانيان بيشتردر اطراف شيراز ومناطق غربي كشور بوده‌اند وكشف اين اثر در منطقه نشان مي‌دهد ساسانيان نفوذ بسيارزيادي دركشور داشتندكه مي‌تواند زندگي درخاورميانه را دوباره بازتعريف كند.باتوجه به تست كربن 14 درمنطقه، اسكلتي باقدمت 7500ساله كشف شده كه بسيار شگفت‌انگيزاست.كشف اين مواردبراي باستان شناسان ومورخان بسيارارزشمند است زيرابيشتر آثاركشف شده به 3000سال قبل بازمي گردد.درشازند امامزادگان معتبري وجوددارند كه جذب گردشگر مذهبي دارد.بزرگ‌ترين گنبدكشور درشهرآستانه شازند است كه قدمت آن به 850سال پيش بازمي گردد.
چه برنامه هايي براي توسعه همه جانبه حوزه انتخابيه خود داريد؟
بنده با شعارملي ازمردم راي گرفتم. معتقدم بايد مسائل درسطح كلان حل شود و هيچ وقت نمي توان به صورت جزيره‌اي معجزه خلق كرد. براي اينكه توسعه شهرستان شازند سرعت پيداكند و جوانان در منطقه ماندگارشوند، روي نكات اساسي مثل اشتغال بسياركاركردم. دراين دوسال ونيمي كه از مجلس مي گذرد با پيگيري هايي كه انجام شده توانستيم 540 نفررادرحوزه اشتغال، مشغول به كاركنيم. درست است اين عددنسبت به ميزان بيكاري منطقه كم است اما همين افراد قرار بود ازديگراستان‌ها به شازند بيايند. از ديگرمواردي كه براي توسعه منطقه پيگيري شد، گرفتن اعتبار 74ميليارد و500ميليون تومان براي تكميل جاده شازند به ازنا بوده كه اكنون در مرحله مناقصه است. اين جاده بين دواستان لرستان واصفهان ارتباط برقرار مي كندومسير شازند به اصفهان را نزديك خواهد كرد. در مسير توسعه شازند اول راه هاي مواصلاتي مثل آزاد‌راه تهران به انديشمك داريم، بعد موضوع اشتغال و احداث بيمارستان 160 تخت خوابه است.حقابه وآب شرب سه شهر و43روستا از سدكمال صالح تامين مي‌شود. همچنين كارخانه قديمي توليد قند درمنطقه وجود داردكه تعطيل شده است. درتلاشيم اين كارخانه را دوباره احياكنيم. اگر اين كارخانه دوباره فعال شود تا حدودي درراستاي توسعه شهرستان شازند گام هاي موثري برداشته‌ايم.
موضوع بيماري گسترده درروستاي كزازشازند چيست؟ مردم منطقه معتقدند بيماري‌شان به دليل وجود پالايشگاه است؟
هيچ شكي نيست كه اين سه صنعت پالايشگاه،نيروگاه وپتروشيمي به محيط زيست جانوري وگياهي، آب،هواوخاك وهمچنين انسان صدمه وارد مي كند.افزايش بيماري‌هاي صعب العلاج درحوزه ما به دليل وجوداين صنايع است؛ همچنين آمارهايي مبني بر اينكه 80درصد ساكنان اين مناطق سرطان دارند، واقعيت ندارد زيرامطالعات دقيقي روي اين موضوع صورت نگرفته است.ازطرف ديگر منكرمسائل ومشكلات درروستاي كزازنيستيم؛ مي دانيم زندگي درآنجا بسيار سخت است.قراراست كارگروهي تشكيل شودتاروي كاهش آلودگي هواي روستاهاي كزار،علي آباد، قدمگاه وجمال آباد كاركند.
شما مخالف خصوصي سازي پالايشگاه امام‌خميني(س) شازندهستيد و حتي موضع گيري داشتيد، علت اين مخالفت چيست؟ آيا خصوصي‌سازي به روند مديريت اين صنايع اشكال وارد مي‌كند؟
دراصل 44 آمده كه براي كاهش تصدي‌گري دولت بايد امورات به مردم سپرده شود. اماواقعيت اين است كه اين اصل تبديل به بهانه وابزاري براي شانه خالي كردن از يك‌سري مسئوليت‌ها شده است. وقتي صنايع مادري مثل هپكو وآذرآب اراك را به بخش خصوصي واگذار كردند، مديريت آن ها دچار مشكل شدكه اين مشكلات كاهش توليدات واعتراضات كارگري را به دنبال داشت. بايد به اين اصل توجه كرد؛ زماني كه مي خواهيم اموري را به بخش خصوصي واگذار كنيم، ابتدا بايدتونايي آن شخص را درنظربگيريم. برخي پروژه ها توسط دولت به بخش خصوصي واگذار مي‌شودكه بسيار مفيد وكارآمد است براي مثال در امورتجارت هميشه دولت كارهارا به تجارماهر مي سپارد زيرا مي داند تجاردرسود وزيان با دولت شريك هستند. براي سود بهتر دقت بيشتري مي كنند وازطرف ديگر هم سوءاستفاده هاي دولتي دراين خصوص هميشه صفراست. اما دربحث پالايشگاه‌ها قضيه فرق مي‌كند.دركشور شركت يا شخص حقيقي وحقوقي توانمندي كه بتوانددر حوزه نفت سرمايه گذاري كند وكارايي لازم داشته باشد،نداريم. همچنين به دليل منع قانوني نمي‌توانيم اين صنايع را به شركت هاي خارجي واگذار كنيم .عده اي معتقدندوقتي صندوق بازنشستگي وشركت هاي مرتبط باشستا وسهام عدالت به شركت هاي خصوصي واگذارشد، پس مي توان اين صنايع را خصوصي كرد. درصورتي كه اين شركت ها درآخر به دولت وصل مي شوند. مساله مهم درباره سرمايه گذار درحوزه نفت اين است؛ فردي كه اهليت ومديريت لازم را دراين خصوص داشته باشد دركشورنداريم. نفت شرايط خاصي دارد؛ افرادي كه مي خواهند دراين حوزه فعاليت كنند ابتدابايد فرد قابل اعتماد واتكايي باشند، بعداين افراد بايدبه حوزه روابط بين الملل ومراودات خارجي تسلط داشته وازلحاظ مالي به قدري قوي باشند كه حداقل چرخش يك سال مالي شركت داشته باشند.توليدات پالايشگاه شازندگازوييل وبنزين است؛ اين ماده‌هادرحمل ونقل كشور موثرهستندوبايد به اين موضوع هم فكركرد؛ اگر پالايشگاه به شركت يا فردي واگذار شود كه از سياست هاي كلي حاكميت طبعيت نكند درآن صورت چه كاربايدكرد؟ نكته بعدي اين است كه نفت جزوصنايع ملي است، پس صنايع مرتبط با نفت هم ملي محسوب مي شود. نبايدمنافع ملي كشور به دست افراد به مخاطره بيفتد. بنده به هيچ عنوان موافق دولت بزرگ‌تر وتصدي آن برهمه امورات نيستم.اما برخي مسائل وموضوعات به نحوه مديريت بازمي گردد. درست نيست به بهانه خصوصي‌سازي، رهاسازي كنيم. مشكلات كارخانه نيشكرهفت تپه به دليل خصوصي‌سازي وعدم مديريت مناسب پيش آمده است.درمديريت شركت هپكو، اگرآن فردي كه مديريت را برعهده گرفته بود به حوزه ماشين آلات سنگين ،راه سازي وكشاورزي مسلط بود آن شركت را آن‌گونه به زمين نمي زند.ناگفته نماند سازمان خصوصي‌سازي ، صنايع مشكل دار را دراولويت واگذاري قرارمي دهدكه اين مورديكي از مشكلات جدي درواگذاري صنايع محسوب مي شود. به هرحال صنايع چه سود ده وچه زيان ده باشند،سرمايه هاي ملي هستند. نبايدبا موافقت دو وزير اين صنايع به شركت‌هاي خصوصي واگذارشود ودست مالكان اصلي آن راكه مردم ايران هستند،كوتاه كرد. درباره عدم واگذاري پالايشگاه شازند بايد عرض كنم وزارت نفت حكومت و امپراطوري براي خودش تشكيل داده كه ازهرحيث خودش را تافته جدا بافته مي داند. درحال حاضر درتحريم ها به سرمي بريم وفشارهاي خارجي روي كشور زياداست و يك ريال هم بايد براي‌مان ارزش داشته باشد. فراموش نكنيم حوزه بنزين وسوخت ازمسائل بسيارمهمي است. واگذاري اين صنايع مهم به شركت هاي خصوصي ريسك خطرناكي است. براي عدم واگذاري پالايشگاه به شركت خصوصي، امضاي مجمع نمايندگان و استانداربه‌عنوان نماينده مردم شهرستان را به دولت فرستاديم تااگر اين امراتفاق افتاد،آيندگان بتوانندبه راحتي مقصران اصلي راشناسايي كنند.
چرا به قيمتي كه دولت براي گندم درنظرگرفته معترض بوديد؟ خريد وفروش گندم دركشور چگونه است ؟
بنده دركميسيون كشاورزي مجلس و يك روستا زاده هستم وتحصيلاتم در حوزه كشاورزي واصلاح نژادي است. تاكنون تمام مسئوليت هايي كه برعهده داشتم، همه درحوزه كشاورزي بوده است.در قانون پيش بيني شده براي جلوگيري از ضرر وزيان كشاورزان، دولت بايد يك قيمت پايه تحت عنوان خريد تضميني گندم مشخص كند.برخي ازمحصولات مثل گندم ،چاي،كشمش ودانه‌هاي روغني تحت حمايت دولت هستند.دولت در قبال خريدتضميني باكشاورز به قيمت پايه مي رسدومقرر مي كند اگر كشاورز نتواندمحصولش رادر بازار بفروشد،دولت با قيمتي كه تعيين كرده، آن را ازكشاورز مي خرد. درماده 33 وافزايش بهره وري آمده، دولت مكلف است به جاي خريد تضميني محصولات، قيمت تضميني اعمال كند تابا خريد وفروش كالاها در بورس قيمت اصلي محصولات مشخص شود. براي مثال اگر قيمت كالايي 1000تومان باشدوقيمت تضميني آن 1300 تومان اعلام شود، دولت به كشاورز 1300 تومان نمي‌دهد بلكه كشاورزگندم را از كانال بورس به فروش مي‌رساند و مابه‌التفاوت قيمت بين 1000تا 1300 تومان را به كشاورزمي دهد.به قيمت تضميني نگاه قانوني وجود دارد اما قانوني اجرانمي‌كنند. درباره ديگركالاها بحث‌هاي آنچناني وجودندارد؛ براي آن محصولات قيمتي تحت عنوان قيمت تضميني اعلام مي شودكه همان قيمت تمام شده براي كشاورزان است. درمحصولات كشاورزي حمايت بيمه اي درقالب پايين بودن يا افت قيمت ها وجود ندارد، بيمه فقط درقالب خسارت هاپرداخت مي‌شود. درباره گندم موضوع فرق مي كند و درواقع مي خواهند باحمايت ازكشاورزان ازاين كالاي اساسي حمايت كنند. مساله بعدي اين است كه باتوجه به بحران اقتصادي دركشور وكاهش ارزش پول ملي ،قيمت ارزي محصولات كشاورزي هم بسيارپايين آمده است. درجهان، گندم ايران از كيفيت بالايي برخورداراست. قيمت گندم 1.3دلار برآورد شده وبه فروش مي رسد؛ درصورتي كه در افغانستان 2000تومان به بالا ودرعراق وتركيه 2500تومان برآورد شده است. زماني قيمت تضميني خريد گندم دركشور بسيارپايين اعلام مي‌شود وكشاورز هم دراين قيمت صرفه اقتصادي نمي‌بيند.درنتيجه پاي دلالان يا همان واسطه گران گندم به ميان مي آيد، آن ها گندم را با قيمت مناسب از كشاورزان مي خرند و به صورت غير قانوني ازكشور خارج مي كنند. اين موضوع با تدابيرامنيتي دراقتصادوحتي اقتصاد مقاومتي هم مغايرت دارد. هميشه برايم جاي سوال است؛ چرا درحوزه كشاورزي هميشه تنگ نظري وجود دارد؟!گندم، كالاي بسيارمهمي براي كشورمحسوب مي‌شود. مسئولان فكر مي‌كنند باممنوعيت درصادرات ياكنترل شديد مي توانند جلوي قاچاق اين كالارا بگيرندكه بايد بگويم ، اين كالا قابل نگهداري است وبعد اينكه هيچ نظارتي روي مبناي ورودي وخروجي گندم دركشوروجود ندارد؛ به همين دليل قاچاق گندم به راحتي انجام مي‌شود. اين را نيز اضافه كنم حتي دولت درتامين نهاده ها هم تاكنون خوب عمل نكرده است؛ در سال زراعي وزماني كه كشت گندم صورت مي گرفت به بسياري از نقاط ، كود شيميايي نرسيده بود. اين موضوعي راكه دولت درباره تامين نهاده ها مطرح مي كند،قبول ندارم زيرا به اين معناست كه قيمت تمام شده براي گندم بالاست. سال گذشته دولت ابتدا قيمت تمام شده را 1300تومان اعلام كرد،بعدآن را به 1470تومان تغييردادكه به نظرم هيچ كدام از اين قيمت ها منطقي نبود. بايد حداقل قيمت 2000تومان درنظرگرفته مي شد. اگردولت با قيمت پايين گندم را ازكشاورز بخرد، بي‌شك خودش ضررخواهدكرد زيرا دلالان با قيمت مناسب گندم رااز كشاورزان مي خرند و به صورت قاچاقي ازكشور خارج مي‌كنند. درنتيجه دولت مجبور به واردات گندم مي شود .درواقع آن هزينه اي را كه بايدبه كشاورز بپردازد،صرف واردات گندم مي‌كند. بنده منكر محدوديت‌هاي مالي دركشور نيستم اما زماني كه رييس سازمان برنامه و بودجه قبل از ارائه لايحه بودجه به مجلس اشاره مي كندكه حقوق كاركنان دولت 20درصد اضافه پيدا خواهدكرد؛ چرا در باره خريدگندم تنگ نظري وجود دارد؟ مگرگراني وفشاراقتصادي فقط به كارمندان دولت فشار وارد مي كند؛ چرا به بخش كارگري توجه كمتري مي شود؟ هميشه تبعيض ها وتصميم گيري‌هاي غلط باعث افزايش شكاف طبقاتي درجامعه شده است.
بي توجهي به كشاورزان، چه صدماتي به آن ها وارد مي كند؟
به غيراز بخش مكانيزه كشاورزي،عمده توليدات كشاورزي در سطح روستاها صورت مي‌گيرد. بي توجهي به بخش كشاورزي، فعالان اين بخش را فراري مي‌دهد. ميانگين سن كشاورزان از45سال به بالا ست كه بي‌شك افراد توانمندي بالايي نخواهند داشت.همچنين به دليل مهاجرت‌هايي كه صورت گرفته است، داريم نيروي انساني فعال درحوزه كشاورزي از دست مي‌دهيم كه اين امر اقتصادكشور را دچار تزلزل مي‌كند.درتمام دنيا اقتصادكشاورزي دراولويت قرار دارد.
چراحاكميت نمي‌تواند دست دلالان را از مبادلات كشاورزي كوتاه كند؟
دلال في النفسه بد نيست؛ به كسي دلال مي گويندكه با دليل وبرهان دست به دادوستد مي زند. متاسفانه دركشور توليدات در زنجيره كاملي نيستند. زماني كه درحلقه هاي زنجير خلأيي وجود داشته باشد، آن خلأ ها را دلالان يا واسطه گران پرمي كنند.بايد دراين بين يك ارتباط منطقي بين تهيه كننده ومصرف كننده بذر وجود داشته باشد.كشاورزان بايد بتوانند بذر راخودشان تهيه كنند؛براي مثال تهيه وتوليد نهاده‌هايي مثل كود شيميايي توسط صنف وتشكل هاي كشاورزي انجام گيرد. وقتي محصولات به مرحله برداشت ،تبديل و حتي خام فروشي مي‌رسند، بايدبراي آن ها بازار وجود داشته باشد. اين كارها درقالب يك زنجير به‌هم متصل هستندكه به‌صورت يك سنديكا يا شركت انجام مي‌شود. درگذشته شركت‌هاي سهامي وزراعي اين كارها را مي‌كردند؛درآن زمان شاهد حلقه‌هاي واسطه اي تحت عنوان دلالان نبوديم. نمي‌دانم چراحاكميت كنترل نمي‌كند. هرجا قيمت غيرواقعي بوده هميشه حمايت‌هاي ظاهري وجود داشته است. درمجلس نطقي داشتم كه درآن اشاره كردم زماني كه به سمت قيمت‌هاي واقعي واقتصادشفاف برويم، ديگر نيازي به مراقبت ها نيست. چگونه مي توانيد براي كنترل قيمت هاوكيفيت محصولات وازبين بردن دلالان ناظرگذاشت.كشورهاي موفق هميشه زمينه رقابت سالم ايجادمي كنند. اگردنبال بازارهستيم، بايدكيفيت را بالا و قيمت را پايين بياوريم. فقط محصولات ازحيث امنيت،بهداشت وسلامت نياز به كنترل دارند.درباره جلوگيري از قاچاق دركشور مراقبت هاي زيادي صورت مي‌گيرد اما توسعه قاچاق اجتناب ناپذيراست. درواقع مشكلات با نظارت حل نخواهد شد. بايد با واقعيت‌هاكنارآمد ومبادلات بين المللي را به رسميت شناخت؛ بايد به گونه‌اي بازي كردكه آسيب ها به كمترين ميزان برسد.متاسفانه دراين امرهميشه مسيرها غيرواقعي تعريف مي‌شودكه باعث اتفاقات عجيبي مي شود .زماني كه دركشور پشتوانه ارزي يا ذخايرفلزات گرانبها را ازدست مي دهيم، بايد بدانيم كه بي‌شك كاهش ارزش پولي ملي خواهيم داشت.امروزه درجنگ اقتصادي باآمريكا هستيم كه بايد به صورت جدي ودقيق مديريت شود.
نظرشما درباره محصولات تراريخته چيست؟
محصولات تراريخته رايك خطرجدي مي‌دانم. مي‌توان براي افزايش توليدات اقدام به اصلاح نژادكردكه اين اصلاحات مشكل‌ساز نيست زيرا لطمه‌اي جدي به ماهيت ژنتيكي محصولات وارد نمي كند.درواقع انتخاب برتركرديم اما درمورد محصولات تراريخته دستكاري ژنتيكي صورت مي گيردكه ماهيت محصول تغيير را مي‌دهد.گل هاي زينتي ازمحصولات تراريخته هستند؛ براي مثال يك گل رادر600رنگ مختلف توليد مي‌كنند. شايد درباره گل وگياهان زينتي اين محصولات مشكل آفرين نباشند.اما درتامين غذا بايد سال ها بگذرد وآزمايشات متعددي صورت بگيردتا معلوم شود اين تغييرژنتيكي چه مشكلات و اختلالاتي ايجادكرده است. موضوع محصولات تراريخته بسيار مهم وحايزاهميت است و درباره اين محصولات هنوز مطالعات دقيقي صورت نگرفته است حتي كشورهايي كه ادعا مي كنند اين محصولات را استفاده مي كنند هم مطالعات ،سند ومدارك معتبري ندارند.اين محصولات بايد روي يك نسل آزمايش شود تا نتيجه اين دستكاري‌هاي ژنتيكي معلوم شود. با دستكاري ژنتيكي يك موجود جديد خلق مي شودكه خيلي قابل كنترل نيست و اگرتكثيرپيدا كند هم قابل مهار نيست. با توجه به رشته تحصيلي‌ام به محصولات تراريخته خوش بين نيستم.
درباره حل مشكلات منابع طبيعي وحفظ محيط زيست دركميسيون كشاورزي مجلس چه اقداماتي صورت گرفته است ؟
دربرنامه ششم توسعه به موضوعات محيط زيست وحفظ محيط‌زيست از حيث قانون‌گذاري واسناد بالادستي توجهات زيادي شده ومشكل خاصي وجود ندارد. دربيشترمشكلات ماهيت اجرا وجوددارد. بايداين واقعيت را پذيرفت كه اقليم درحال تغييركردن است . اين تغييرات توسط انسان بوده كه با ايجاد تراكم درگازهاي گلخانه باعث افزايش دماي كره زمين شده است وهمچنين تراكنشات بارندگي وتغييرات دما به دنبال دارد.مي‌بينيد هرچه مي‌گذردشاهد بارش‌هاي زياد همراه باسيلاب هستيم. يكي ازمواردي كه باعث تغيير اقليم شده مصرف بي رويه ازآب هاي زيرزميني درامر كشاورزي است كه باعث خالي شدن سفره هاي زيرزميني مي‌ شوند. حتي اين مصرف ها بيش ازحد باعث فرونشستن زمين هم مي شود. اين موارد مسائلي هستندكه به آن ها توجه نشده است. در باره درياچه اروميه بايد بگوييم منشأتغذيه اين درياچه مختلف بودكه با احداث سد، آب هاي سطحي كه به درياچه اروميه مي ريخت، محدودشد. وقتي به صورت اصولي از طبيعت بهره برداري نمي شود، مشكلات سخت وجبران ناپذيري ايجاد مي شود.خشك شدن درياچه اروميه جدي وهشداردهنده است.
بعضي ازاستان هايي كه با بحران آبي مواجه هستند، مي خواهند از حوزه خليج فارس ودرياي عمان آب به استان‌هاي‌شان ببرند حتي برخي از نمايندگان گفتند مي‌خواهنددرياچه مصنوعي درشهرشان ايجادكنند؛آيا اين كارها باعث تغيير اقيلم نخواهد شد؛ اگراين تغييرات صورت بگيرد،چه مشكلاتي ايجاد مي كند؟
همه مي دانندآب مايه حيات وضرورت زندگي است. در واقع آب باعث شكل گيري جوامع واجتماعات بشري شده است. تغييرات اقليمي درمحدوديت منابع آبي حتي آب شرب باعث شكل گيري بخشي ازسكونتگاه ها نيزشده است. امكان اينكه درياچه مصنوعي دربرخي شهرها زده شود، وجودندارد. اماتامين آب شرب از ضروريات زندگي است؛ زماني كه نتوانيم آب از محل هاي تعيين شده تامين كنيم به انتقال آب ازبين حوضه‌ها روي مي‌آوريم؛ براي مثال آب ازچهارمحال و بختياري به اصفهان واز اصفهان به يزدو ازمناطق لرستان به قم برده مي‌شود. بايد حقابه درآب هاي مرزي ودرمسير رود ارس به هرشكلي حفظ شود. انتقال آب بين حوضه‌اي، منحاي هزينه‌هايي كه دارد مي تواند مخاطرات اجتماعي هم داشته باشد.زماني كه مردم به ارزش آب پي ببرند براي هميشه درآن محل ساكن وماندگارخواهند شد. قانون‌گذار بايد دراقدامات ومجوزهايي كه در حوزه آب انجام مي‌شود، بيشتردقت كند.يكي از مزيت‌هاي ايران اين است كه هم ازشمال وهم از جنوب كشورساحل دارد. همچنين براي انتقال آب شرب بايد برنامه ريزي دقيقي صورت بگيرد.
مشكلات محيط زيستي را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
مشكلات درمحيط زيست به صورت طبيعي خودش را نشان مي دهد. اما بي توجهي انسان ها هم به مشكلات دامن مي‌زند.بروز ريزگردها يكي از مشكلات اساسي محيط‌زيست است.زماني كه همكاري‌مان را با عراق رهاكرديم آيا به اين موضوع فكر كرديم اگر مخاصمه ما با عراق تمام شود، مي‌توانيم آن‌ها رامجاب كنيم دوباره با ما همكاري كنند تاكانون ريزگردها مهارشود. اين همكاري صورت نگرفت ومشكلات توسعه دراين خصوص ادامه وگسترش پيدا كرده است. بعضي ازمشكلات قابل كنترل نيستند. ما درحفظ آب‌هاي سطحي ،حفظ خاك وسلامت هوا كوتاهي‌هاي بسياركرده ايم.درخصوص حفظ حيات‌وحش وگياهان خاص كه فقط درايران است وبه عنوان ذخاير ژنتيكي به حساب مي آيند، آسيب هاي بسيار جدي زده شده است.
شما به عنوان يكي از نمايندگان مجلس دهم چه نگاهي به عملكرد اين دوره داريد؟
برخلاف نظربرخي ازهمكاران، مجلس دهم را بسيار بهتر ازديگر مجالس مي دانم. اينكه گفته مي شود مجلس آن كارايي لازم را ندارد، بايد عرض كنم دخالت يك‌سري از نهادهاي موازي روي عملكردنمايندگان تاثيرگذاشته است. برخلاف عرف غلطي كه درجامعه افتاده ومي گويند نمايندگان نظارت بركارهاي دستگاه ها را جدي نمي‌گيرند ودنبال اين هستند به هر گونه‌اي‌ كه شده وزارتخانه ها ورود پيدا كنند را درست نمي دانم. اين موضوعات فقط به اين مجلس بازنمي گردد.بايد به اين نكته هم اشاره كنم كه زماني يك نماينده جلب آراي مردمي برعهده خودش است وازطرف ديگر دركشورفعاليت هاي حزبي به صورت استانداردصورت نمي‌گيرد، درنتيجه نماينده بايد دست به‌كارشودتا براي دوره هاي بعدي راي مردمي داشته باشد؛ به همين دليل روي به كارهاي توسعه اي مي آوردتا مردم را مجاب كند دردوره هاي بعدي به او راي بدهند.درصورتي كه مجلس محل قانون گذاري است، اين اشكال به مجلس دهم وديگرمجالس وارداست . دركناراين‌ها قانون انتخابات كشورمعيوب است، پس نبايد ازاين مجلس توقع كاركرد خوبي داشت. باتمام اين تفاسيرفكرمي كنم مجلس دهم با توجه به تنوع سليقه هاوتوازني كه درنگاه هاي سياسي آن وجود دارد وبا توجه به تصميماتي كه گرفته، منهاي چندمورد خاص كه انفعالي بوده، مجلس عاقلانه‌اي است و جزو مجلس‌هاي خوب 10 دوره محسوب مي شود.
باتوجه به شرايط كنوني كشور ، عملكرد دولت و تعامل پاستور و بهارستان را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
مجلس دهم براي دو دولت آقاي روحاني سنگ تمام گذاشته است. مجلس با دولت بسيارهمكاري داشته اما توقعات مجلس از دولت برآورده نشده است. دولت بايد به سمت جوانگرايي مي رفت و دست به اصلاحات ريشه اي مي‌زد .اما دولت آقاي روحاني دست به عصا حركت مي كند. اين را نيز بگويم نبايد تمام مشكلات وبحران هاي اقتصادي را به گردن دولت انداخت؛ بخش عمده اين مشكلات به سياست هاي چند سال گذشته بازمي‌گردد. دراين مسير بيشترين درگيري‌ها وبحران ها درحوزه اقتصادي بوده است؛ همچين ازسوي ديگربا قدرتمند ترين اقتصادهاي دنيا خودمان را درگيركرده ايم ودر معرض تهديدات بين المللي قرارگرفتيم كه همه اين‌ها باعث شد به سمت انزوا برويم. اين مسائل زندگي را براي مردم سخت كرده است.
در پايان نكته يا سخني باقي مانده است كه براي مخاطبان ما بيان كنيد؟!
اميدوارم نمايندگان ودولتمردان باشهامتي پيدا شوند كه توان روبه‌روي شدن با واقعيت هاي جامعه را داشته باشند. اگرراهكارها را بپذيريم با قيمت‌هاي واقعي كناربياييم و ارزيابي خوبي از خودمان داشته باشيم، بي‌شك تصميمات صحيح تري خواهيم گرفت. دربخش تحريم ها وفشارها آنچه به مردم آسيب مي زند به كليت كشورمربوط مي‌شود. اساسي ترين مايع توليدي كشور بنزين وگازوييل است كه با قيمت صفرتومان عرضه مي شود. بايد قيمت ها را آزاد كرد؛ اين آزاد سازي به قشرضعيف آسيب وارد نمي كند. البته بيشتر بسته حمايتي براي اقشارمرفه جامعه است .اصلاح قيمت‌ها ممكن است تبعات اجتماعي داشته باشد اما بي‌شك آرامش بعد ازآن به درآمدهاي دولت بسيار كمك خواهد كرد.دولت مي‌تواند حمايت‌هايش را جهت دار و معنادارتركند.اگر اين شرايط اقتصادي دركشور ادامه پيدا كند، بي شك به بيراهه خواهيم رفت.