راهبرد هیبریدی درسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران

پیچیدگی‌های فزاینده جهان تاثیرات قابل توجهی در فرآیند و نوع تحولات بین‌المللی دارد. نگاه به راهبردها در سیاست خارجی و نظریات گوناگون در این خصوص بیانگر تنوع، تکثر و افزایش عدم قطعیت در سطح مبادلات و رقابت‌های بین‌المللی است. شکل‌گیری مفاهیم جدید همچون قدرت نرم، قدرت هوشمند، قدرت برنده و غیره نشان از غیر خطی شدن معلول‌ها و چندگانگی میان علت‌ها می‌باشد. جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک بازیگر مهم دولتی و غیردولتی در سطح منطقه خاورمیانه و تاثیرگذار بر مناسبات قدرت در غرب آسیا، نیازمند سازگاری و به‌کار‌گیری رویکردهای چندگانه و هیبریدی در مناسبات خود است. خاورمیانه با توجه به بحران‌های موجود همینطور تنوع فرهنگی و نقش بازیگران منطقه‌ای بیش از پیش دارای ابعاد چندگانه با مولفه‌های قومی، مذهبی، اصلاحات، دموکراسی خواهی، سنت‌گرایی و جهانی شدن در کنار خواست‌های فردی است. بر این اساس، راهبردهای بلوک‌های منطقه‌ای و قدرت‌های فرامنطقه‌ای بر اساس وجود ظرفیت‌های شکاف و تهدید استوار است و با اعمال سیاست‌های چندگانه و غیر خطی بر ظرفیت‌های منطقه‌ای دنبال افزایش جایگاه و تاثیرگذاری بر جریان قدرت در منطقه خاورمیانه‌اند. از این رو، ایران بیش از هر کشور دیگری نیازمند راهبرد هیبریدی در نقش‌آفرینی و تعامل میان سطح منطقه‌ای و بین‌المللی می‌باشد. به گونه‌ای که ایران علاوه بر حضور در محیط امنیتی خاورمیانه دچار تحریم‌های بین‌المللی از سوی ایالات متحده آمریکا شده است و این نوع فشار‌ها بایستی علاوه بر کاهش آسیب‌پذیری آنان با راهبردی مناسب تبدیل به ظرفیت‌های منطقه‌ای گردد. به عبارتی دیگر، به‌کار‌گیری ابزارهای سیاست خارجی با اتکا به حمایت‌های ملی در محیط‌های مختلف بین‌المللی باعث همپوشانی و تقویت تاثیرگذاری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می‌گردد. لذا، سیاست خارجی هیبریدی در بردارنده مجموعه متنوعی از رویکردهای منطقه‌ای و بین‌المللی که در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، زیست محیطی و غیره است که هر یک از این مولفه‌ها با روش‌های متناسب و در عین حال همپوشان جهت تقویت قدرت ملی و کاهش آسیب‌پذیری‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد. توجه به‌محیط‌های چندگانه و تلاقی سناریوهای مختلف سیاست خارجی می‌تواند ظرفیت‌های سیاسی را از محیط‌های غیر سیاسی تولید کرده و فضای مناسب را برای حرکت و در عین حال تغییر تاکتیک‌های رفتاری ایران به همراه داشته باشد. شکل دادن به راهبردهای هیبریدی در محیط‌های پیچیده سیاسی، می‌تواند علاوه بر سردرگم کردن بازیگران منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای با افزایش عدم قطعیت در پیش‌بینی، فرصت‌های جدید را برای سناریوپردازی در اختیار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار داده و ابتکار عمل را در بازی‌های قدرت به‌وجود آورد. به عبارتی دیگر، هیبریدی عمل کردن به صورت چندگانه و کثرت در رفتارهای سیاست خارجی منجر به بهره‌گیری سیاسی از محیط‌های غیر سیاسی شده و مولفه‌های قدرت ایران را در مواجهه با تهدیدات افزایش می‌دهد. این نوع نگاه سیاست خارجی به معنای حضور ایران در اقصی نقاط جهان با بهره‌گیری از مجموعه متابع قدرت بوده که در ابتدا می‌تواند فرصت‌های نقش‌آفرینی را افزایش داده و در برابر اعمال فشارهای بین‌المللی مصونیت بیشتری کسب کند. بنابراین، بهره‌گیری از راهبرد هیبردی در توسعه نقش بین‌المللی و افزایش جایگاه ملی نیازمند به‌کار‌گیری این مولفه‌های به صورت یک سیستم سیال در برابر تحولات و پیچیدگی بین‌المللی است که در نهایت علاوه بر توسعه سیاست خارجی کاهش دهنده آسیب‌پذیری ایران در برابر فشارهای منطقه‌ای و بین‌المللی به‌شمار می‌رود.
* دکتری علوم سیاسی