معنای شفاف سازی در طرح توسعه

با توجه به موج گسترش تهیه و اجراي طرح توسعه دانشگاه ها در کشور و پافشاری همین دانشگاه ها بر اجراي آن از یک سو و مقاومت و عدم رضایت مردم از سوی دیگر(مثل ساکنان ده ونک یا بافت اطراف دانشگاه تهران) اکنون بیش از گذشته لزوم شفافیت در تهیه و اجراي این طرح ها در کشور از سوی مسئولان دانشگاه ها و پاسخگویی به مردم احساس می شود. شفافیت را باید یکی از پایه‌های اصلی دموکراسی و جمهوریت و ملازم با حق دانست. «شفاف‌سازی» را می‌توان به شفاف‌سازی اطلاعات، مشارکتی و شفاف‌سازی پاسخگویی تقسیم کردکه متاسفانه تاکنون در هیچ یک از این طرح های توسعه دانشگاهی دیده نشده است و باید یادآور بود که از نتایج مهم شفاف‌سازی، ارتقای کیفیت تصمیمات اتخاذ‌شده، افزایش اعضای حلقه تصمیم‌گیری، کاهش فساد و سوء استفاده از موقعیت به منظور کسب منافع فردی یا جناحی و اطلاع قانونمند مردم از فرآیندهای تصمیم‌گیری است. اکنون پس از پیگیری و حساسیت رسانه ها در خصوص طرح توسعه دانشگاه تهران این دانشگاه چند روز پیش بیانیه ای که برای مورخ97/3/22است و در آن زمان منتشر شده بود را بار دیگر در توجیه اجراي طرح توسعه دانشگاه روی سایت اصلی خود قرار داده است که در مقدمه این بیانیه از سوی دانشگاه آمده است: به‌تازگي برخی رسانه‌ها اقدام به انتشار گزارش‌هایی درباره طرح توسعه دانشگاه تهران که به «طرح شهر دانش» معروف است، کرده‌اند. گرچه بسیاری از این گزارش‌ها حاوی اطلاعات درست و معتبری است، اما در برخی از آن‌ها اطلاعاتی درج شده است که با واقعیت طرح فاصله دارد و گاهي باعث ایجاد ابهام در ذهن خوانندگان محترم می‌شود. از آنجا که «طرح شهر دانش»، یکی از بزرگ‌ترین طرح‌های مشترک دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران است، آگاهی از ابعاد گوناگون و سیر تحول و اجرای این طرح به عنوان یک پروژه ملی، نیز حايز اهمیت است. دانشگاه تهران جهت تنویر افکار عمومی و رفع ابهامات ایجاد شده توسط برخی رسانه‌های منتقد این طرح، توضیحات جامعی آماده کرده است و در ادامه به ماهیت طرح پرداخته اما در مقابل بیانیه منتشر شده توسط دانشگاه تهران با عنوان «شفاف‌سازي دانشگاه تهران درباره طرح شهر دانش» به این موضوع اشاره شده که «عزم ملی برای پیاده‌سازی این طرح برای حرکت کشور به سمت اقتصاد دانش‌بنیان و حرکت دانشگاه تهران به‌عنوان نماد آموزش عالی کشور به سمت دانشگاه نسل سوم و چهارم [ایجاد شده]، توقف یا بازگشت به نفع منافع ملی نخواهد بود. نباید با تصوراتی که از دانشگاه نسل اول و دوم وجود دارد با این موضوع برخورد شود که به هیچ وجه به مصلحت آینده ایران و ایرانی نخواهد بود».
دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران باید روشن كنند که مراد ایشان از عزم ملی چیست؟بر مبنای چه شاخص‌هایی خود را در زمره دانشگاه نسل یک و دو قرار داده‌اند و حال دعوی تحقق دانشگاه نسل سه و چهار را دارند؟آیا توسعه فضا و کالبد، اولویتِ تبدیل شدن به دانشگاه نسل سه و چهار است؟آیا شکل و فضای دانشگاه‌های مطرح بین‌المللی آن‌ها را تبدیل به دانشگاه‌های نسل سه و چهار کرده یا حیات و محتوایی که در دانشگاه‌ها در جریان است؟ آیا ما سایر مقدمات و شاخص‌های اساسی و مبنایی را برای این منظور محقق کرده‌ایم؟استانداردهای سرانه آموزشی، پژوهشی و اولویت سرانه‌های کالبدی در دانشگاه‌های مطرح دنیا (دانشگاه‌های نسل سه و چهار) چه میزان است و استانداردها در زمینه‌های دیگر مثل کیفیت آموزش و پژوهش چقدر است؟به نظر می‌رسد پاسخ تمام این پرسش‌ها معلوم و روشن است. اشتباه است اگر تحقق دانشگاه مطلوب و کارآمد، فارغ از شماره نسل آن، در گرو افزایش فضای کالبدی آن قلمداد شود.بهتراست خود مردم در این خصوص قضاوت کنند.