مناظره‌هاي انتخاباتي چطور و چگونه موثر هستند؟

مردمي كه روز 29 ارديبهشت پاي صندوق راي مي‌آيند؛ دو دسته هستند. دسته اول افرادي هستند كه پيش از شروع فضاي انتخاباتي و معرفي شدن كانديداها و... تصميم خود را گرفته‌اند، مي‌دانند كه مي‌خواهند راي بدهند و حتي مي‌دانند كه مي‌خواهند به چه كسي راي بدهند و از كدام جبهه حمايت كنند. دسته دوم اما راي‌دهندگاني هستند كه به آنها «جمعيت خاكستري» مي‌گويند. جمعيت 50 تا 60 درصدي كه تصميم به راي دادن دارند، اما هنوز تكليف خود را مشخص نكرده‌اند به كدام كانديدا راي دهند يا اساسا راي بدهند يا نه. كانديداي موفق در مرحله تبليغات انتخاباتي، كانديدايي است كه نظر اين جمعيت خاكستري را به سمت خود جلب كند و بتواند از موقعيت تبليغات به نفع خود و جلب نظر اين جمعيت استفاده كند. چون دسته اول شركت‌كنندگان در انتخابات، تكليف خود را مي‌دانند و اين دوره تبليغاتي تاثيري در راي آنها ندارد. اما دسته دوم، همچنان مشغول سبك و سنگين كردن هستند و همچنان براي كانديداها، فرصت تبليغات باقي مانده. مناظره‌هاي انتخاباتي با توجه به نياز اين فرصت از سمت جامعه هدف، فرصت بسيار مناسبي براي جلب نظر مردمي است كه همچنان تصميمي براي انتخاب خود نگرفته‌اند. خوشبختانه مناظره‌هاي انتخاباتي زنده پخش مي‌شود و 50 درصد مشكلات تبليغات انتخابات و عدم پخش زنده مناظره‌ها حل شده است. اما دو اتفاق مناظره‌ها را براي مردم جذاب مي‌كند. اتفاق اول مناظره‌هاي دو به دو كانديدها است؛ مانند مناظره‌هايي كه در سال 88 برگزار شد و كانديداها دو به دو مقابل يكديگر مي‌نشستند و با يكديگر رقابت مي‌كردند. اما در فضاي انتخاباتي سال 96، برگزاري چنين مناظره‌هايي انجام شدني نيست و جذاب هم نيست. چون اگر به فهرست كانديداها نگاهي بيندازيم، دو دسته كانديدا داريم و فضاي دو قطبي وجود دارد كه مناظره‌هاي دو به دو را از جذابيت دور مي‌كند. به طور مثال اگر آقاي روحاني و جهانگيري مقابل هم قرار بگيرند يا آقاي قاليباف و رييسي يا آقاي هاشمي‌طبا و جهانگيري و... بحث‌ها آن جذابيت اصلي كه از رقابت، چالش و دعوا ميان كانديداها به وجود مي‌آيد را از دست مي‌دهد. آقاي رييسي و قاليباف رقابت آنچناني با يكديگر ندارند و همين‌طور باقي چهره‌هايي كه مثال زدم. به همين دليل اينكه مناظره‌ها گروهي برگزار مي‌شود و كانديداها همه حاضر هستند، جذابيت و چالش مناظره‌هاي اين انتخابات را بالا مي‌برد. و اما مساله دومي كه براي جذابيت مناظره‌ها بسيار مهم است، شفافيت و پاسخگويي كانديداها در مناظره است. مناظره‌ها فرصت خوبي است براي جابه‌جايي خط‌قرمزها و صحبت از مسائلي كه در شرايط عادي و در رسانه‌ها امكان مطرح شدن ندارند. كانديداها بايد از اين فرصت استفاده كنند تا آنچه ناگفته باقي مانده را صريح و شفاف در اختيار مردم قرار دهند و اجازه دهند كه مردم با دانستن واقعيت و درك شرايط تصميم صحيح و درستي به نفع مصالح جامعه و كشور بگيرند. به هرحال نمي‌توانيم بگوييم كه عملكرد هردوجناح حاضر در انتخابات كاملا صحيح و درست بوده و نقصان‌هايي وجود نداشته است. هردوجناح اشتباهاتي در عملكرد خود دارند و هيچكدام مبري نيستند. به همين دليل مناظره‌ها زماني است براي رو در رويي با واقعيت‌ها و پاسخگويي. در چنين فضايي، چهره‌اي موفق است كه بداند مردم به دنبال چه چيزي هستند و مي‌خواهند كدام واقعيت‌ها را بدانند. در روزگاري كه فضاي مجازي، واقعي شده است، مردم سوال‌هاي خود را در اين فضا پرسيده‌اند و از اين لحاظ كانديداها مي‌توانند بدانند كه سوال و خواست مردم چيست و خود را آماده پاسخگويي كنند.