رده سنی به اضافه تبعید  به برازجان!



نرگس عاشوری
خبرنگار


دخترکی که در اهواز زندانی است پس از اتمام دوران محکومیتش از مسئولان زندان اهواز یک درخواست دارد: «مرا آزاد نکنید». مسئولان زندان به لطایف الحیلی چند ساعتی آزاد شدن او را به تأخیر می‌اندازند اما طبق قانون، او بیش از همین چند ساعت حق ماندن در چارچوب دیوارهای امن زندان را ندارد. دخترک آزاد می‌شود اما پشت درهای زندان اسیر پدر و برادرانش می‌شود. مقصد او نه مسیر خانه بلکه پشت کشتارگاه اهواز، مکانی منتهی به رودخانه کارون و محل تجمع کوسه‌هایی است که به خاطر خونابه جمع شده‌اند. سرنوشت غمبار او با تیتر پیدا شدن جنازه تکه تکه شده دختری در کارون، در سال 55 به ذهن کیانوش عیاری گره خورد و در حافظه‌اش ماند تا اسفند سال 87؛ زمانی که عیاری داور جشنواره پلیس است و گلایه‌های سردار احمدی مقدم مبنی بر کم‌کاری سینمای ایران در پرداختن به قتل‌های خانوادگی او را مصمم می‌کند تا داستان «خانه پدری» را آغاز کند. دو سال بعد عیاری با مشارکت ناجا این فیلم را می‌سازد اما خروجی کار مورد پسند نیروی انتظامی نبود؛ با بالا گرفتن اختلافات، سرانجام ناجا به شرط دریافت سرمایه از تهیه‌کنندگی فیلم انصراف می‌دهد. این اتفاق انجام می‌شود اما سرنوشت اکران فیلم به پرونده فیلم‌های توقیفی گره می‌خورد و می‌آید و می‌آید تا به امروز، به زمانی که هرچند فهرست فیلم‌های بلاتکلیف کوتاه‌تر می‌شود اما «خانه پدری» در بالای این فهرست جا خوش کرد و تازه دیگر ساخته عیاری «کاناپه» هم به آن اضافه شد! حالا دو هفته‌ای است که صحبت‌های سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر بررسی مجدد وضعیت فیلم‌های توقیفی و وجود برنامه‌هایی در این وزارتخانه برای بازنگری درباره وضعیت این فیلم‌ها، تعیین سرنوشت «خانه پدری» همراه با دیگر آثار بلاتکلیف را در سیبل توجه قرار داده است. محسن امیریوسفی کارگردان «آشغال‌های دوست داشتنی» به‌تازگی گفته که دو ماه پیش با حسین انتظامی قبل از پذیرفتن سرپرستی سازمان سینمایی در این خصوص جلسه داشته و ابراز امیدواری کرده است که مسیر اکران این فیلم‌ها هموار شود؛ بخصوص که این فیلم با اعمال تغییرات تازه مهرماه امسال دوباره پروانه نمایش گرفته است. اما آن طور که کیانوش عیاری به «ایران» می‌گوید، مدیران سینمایی جدید هنوز برای «خانه پدری» پیش‌قدم نشده‌اند. گفت‌وگوی ما را با کیانوش عیاری در ادامه می‌خوانید.
29 آذرماه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از وجود برنامه‌هایی در این وزارتخانه برای بازنگری درباره لیست فیلم‌های توقیفی خبر داد. برای تعیین تکلیف «خانه پدری» به تازگی گفت‌وگویی با شما انجام نشده است؟
اگر فراموش نکرده باشم به تازگی صحبتی در این باره مطرح نشده. تأکید می‌کنم اگر اشتباه نکنم، آخرین گفت‌وگوی من درباره این فیلم مربوط به چند سال پیش در دیدار با آقای حجت‌الله ایوبی بود.
یعنی در زمان مدیریت آقای محمد مهدی حیدریان و دوره ضرب الاجل تعیین تکلیف فیلم‌های توقیفی که به اکران فیلم‌هایی مثل «عصبانی نیستم» و «خانه دختر» انجامید با وجود صحبت‌های بسیاری که درباره «خانه پدری» در رسانه‌ها مطرح شد هیچ رایزنی و گفت‌وگویی با شما انجام نشد؟
یک بار برای مسأله دیگری خدمت ایشان بودم که راجع به «کاناپه» هم صحبت شد.
در همان ایام رئیس شورای نظارت و ارزشیابی اعلام کردند که دو راه حل جلو سازنده فیلم گذاشته شده؛ تن دادن به سانسور (صحنه ضربه زدن به سر دختر و کشتن او) یا لحاظ رده سنی. در جریان این مسائل بودید؟
بله، اما گفت‌و‌گویی نبود که مستقیم باشد. شاید تلفنی و کاملاً غیرمستقیم به من رساندند که چنین پیشنهادی وجود دارد. با لحاظ رده سنی موافق بودم اما از همان ابتدا مخالفتم را با اکران فیلم در گروه هنر و تجربه_ به‌منزله شهر برازجان که تبعیدی‌ها را به آنجا می‌فرستند_ اعلام کردم.
از همان ابتدا شرط رده سنی در گروه هنر و تجربه مطرح شد و نه در نمایش عمومی؟
شرط را خودشان اعلام کردند که حالا که این صحنه را در نمی‌آوری رده سنی به اضافه تبعید به برازجان!
سال 93 هم نسخه آقای ایوبی برای اکران فیلم همین بود و «خانه پدری» در همین گروه اکران شد.
بله. در گروه هنر و تجربه اکران شد و وقتی دلواپسان، وزیر فرهنگ (علی جنتی) را تهدید به استیضاح کردند فیلم در دومین روز از پرده به پایین کشیده شد. من هم از این اتفاق راضی بودم. فیلم مجموعاً 10 سانس در یک سالن کوچک در مجموعه کوروش نمایش داده شد که بواقع فیلم از بین می‌رفت.
از اینکه فیلم از پرده پایین کشیده شد راضی بودید؟
اگر راضی نبودم، ناراضی هم نبودم.
آن زمان نماینده‌های مجلس مخالفان اکران فیلم اعلام شدند.
بله، منظور من از دلواپسان همین آقایان بودند.
پیگیر نشدید که آیا فیلم را دیده‌اند یا اینکه این مخالفت تحت تأثیر جوسازی‌ها و بازی‌های سیاسی بوده است؟
من بی‌خبرم.
ایجاد حاشیه برای فیلم از جشنواره سی و دوم فیلم فجر و نمایش کامل آن در بخش خارج از مسابقه آغاز شد. از همان زمان بولتن نویسان از اشاعه خشونت توسط فیلم نوشتند. با وجود این شما به نمایش فیلم «کاناپه» با همین شرایط در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر هم راضی بودید و اعلام کردید که خواسته‌تان یک سانس نمایش فیلم برای اهالی رسانه است.
جشنواره از یک منظر وسوسه‌ای برای هر فیلمساز است، مسلماً من به اندازه یک کارگردان جوان نباید این حد اشتیاق را داشته باشم اما وقتی یک فیلم در کوران دیده شدن قرار می‌گیرد وجه تبلیغاتی مثبتی برای آن ایجاد می‌شود، چرا باید فیلمسازی چنین فرصتی را از دست بدهد فقط به صرف آینده‌نگری و اینکه ممکن است جشنواره باعث نگون بختی فیلمش شود.
به اعتقاد شما این حواشی تأثیری بر سرنوشت اکران فیلم ندارد؟
قاعدتاً قابل پیش‌بینی نیست. «خانه پدری» را شورای پروانه نمایش فیلم رد کرد آیا اگر فیلم به جشنواره ارائه نمی‌شد شورای پروانه نمایش چنین برخوردی نمی‌کرد؟
فیلم‌هایی که در کنار «خانه پدری» و «آشغال‌های دوست داشتنی» سال گذشته به‌عنوان از بند توقیف رها شده‌های ارشاد از آنها نام برده شد با اعمال تغییرات و صداگذاری مجدد و... اکران شدند، شما از معدود فیلمسازانی هستید که همچنان پای فیلمتان ایستاده‌اید.
برای اینکه اگر قرار بود 20 - 30 ثانیه از فیلم حذف شود همان بهتر که ساخته نمی‎شد. بدون این صحنه فیلم موجودیتی ندارد، ضمن اینکه اطمینان دارم حتی اگر این صحنه را نمی‌گرفتیم از منظر دیگری فیلم را تحت فشار قرار می‌دادند. این صحنه یک بهانه است.
در واقع راه حل دومی هم که پیش روی شما قرار گرفته در دوره مدیریت آقای سجادپور هم مطرح شد و حذف این صحنه شرط اکران فیلم عنوان شد.
 بله، الان 9 سال است که فیلم در محاق توقیف است. اینکه بعد از 9 سال، با همین شرط فیلم را سانسور کنم، به نوعی مضحکه کردن خودم است.
فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» هم با وجود صداگذاری و فیلمبرداری سکانس جدید مهرماه امسال پروانه نمایش دریافت کرده اما به نظر می‌رسد همچنان اکران آن در هاله‌ای از ابهام است. پیش از این در گفت‌وگوی مشترکی که با شما دو فیلمساز داشتیم آقای امیریوسفی گفتند که «آشغال‌های دوست داشتنی» را به هیچ جشنواره خارجی ندادند و از اول خواسته‌شان این بوده که اولین اکران فیلم در ایران باشد اما تا به امروز تلاش‌شان برای دیده شدن فیلم در جشنواره بی‌نتیجه مانده است.
سانسور ابری سیاه در آسمان سینمای ایران است و تقریباً در تمامی موارد ناحق است، نمی‌شود به این سانسورها حق داد. من سماجت و پیگیری محسن امیریوسفی را تحسین می‌کنم، نشان دهنده این است که چقدر به اثرش، به فرزندش احترام می‌گذارد.
شما چطور؟ بعد از نمایش فیلم در بخش افق‌های جشنواره ونیز که از «خانه پدری» به‌عنوان پدیده یاد شد، این فیلم را به هیچ جشنواره خارجی نفرستادید؟
تقریباً از حدود 26 جشنواره با من تماس گرفتند اما من از اواخر سال 93 کامپیوترم را خاموش کردم و ارتباطم را قطع کردم تا اعصابم خرد نشود. حضور فیلمساز در کنار فیلمش حتماً می‌تواند مؤثر باشد.
با وجود وضعیت بلاتکلیف «خانه پدری»، لابد راجع به «کاناپه» هم از سوی مدیران سینمایی رایزنی انجام نشده است؟
همگی در نطفه خفه شدند و موضوعی نیست که بشود درباره آن صحبت کرد.
در واکنش به عدم انتخاب فیلم «کاناپه» در جشنواره سی و پنجم اعلام کردید که دیگر فیلم سینمایی نخواهید ساخت که در آن خانم‌ها چه در خلوتشان و چه در مقابل محارم روسری به سر داشته باشند. با اصرار بر چنین تصمیمی انتظار سینمای ایران برای اکران فیلمی از شما طولانی خواهد شد.
همین مسأله من را محدود کرده است. روی هر چیز که دست می‌گذارم می‌بینم، زن هست، در خلوتش هست، در کنار محارمش هست. دائماً سعی می‌کنم زن در خلوت یا در کنار محارمش نباشد یا اینکه در اماکن عمومی باشد که طبق قوانین کشور روسری به سر داشته باشد. آنقدر این کار من شرعی، درست، انسانی و اصولی است که تعجب می‌کنم چرا این فیلم باید به مشکل بربخورد. یاد تعجب درسو اوزالا می‌افتم که پول‌هایش را جایی در جنگل گذاشت و وقتی با دزدی آنها توسط شکارچی‌ها مواجه ‌شد تعجب کرد و با خنده به کاپیتان گفت دیوانه‌اند! راستی چرا پول‌هایم را برداشته‌اند.