تهرانِ بودار!

محمدرضا ستوده- یه کم صبر کردم ببینم این ماجرای بوی تهران به کجا ختم میشه که ختم نشد. بو رفته ولی اثرات روانی و استراتژیکش هنوز هست. اول گفتن توی میدون انقلاب لوله فاضلاب ترکیده. مملکت ترکید از خنده! بعد دیدن این چه اظهار‌نظر ضایعی بود که کردیم، حالا اگه می‌گفتیم میدون ونک چه فرقی می‌کرد؟ اصن چرا نگفتیم میدون آرژانتین که تقصیر رو بندازیم گردن خارجی‌ها و عوامل بیگانه! بعد گفتن خب خدا تکذیب کردن رو که ازمون نگرفته، تکذیب می‌کنیم می‌گیم به خاطر ایستگاه ملت بوده! اینجوری شد که تقصیر افتاد گردن ملت.‌.‌. این‌رو که گفتن، مملکت دوباره از خنده ترکید و ملت این اتهام رو رد کردن‌. چرخش ۱۸۰ درجه‌ای از میدون انقلاب به ایستگاه ملت باعث شد حتی جامدات و گیاهان هم بفهمن که تقصیر هر کی‌ باشه تقصیر ملت نیس. بعد بزرگای شهر نشستن فکر کردن و به این نتیجه رسیدن که باید بندازن گردن یکی که وجود نداره که نتونه از خودش دفاع کنه. مث وقتایی که هواپیما سقوط می‌کنه و خلبان می‌میره و علت حادثه رو می‌ندازن گردن خلبان. خلاصه اینجوری شد که انداختن گردن پلاسکو!
پلاسکو نبود از خودش دفاع کنه ولی می‌شد صدای فریاد بیصداشو توی شهر شنید که می‌گفت: دروغه. . . کار من نیس!
تا الان که دارم باهاتون حرف می‌زنم یه علت دیگه هم براش مطرح شده چون این علت از بیرون مطرح شده نمی‌تونیم اینجا منعکس کنیم.
انصافا اگه توی خیابون داشتید راه می‌رفتید و علت این بو رو پیدا کردید زنگ بزنین حناچی بگین. گناه داره. کار و زندگی‌ش‌رو ول کرده داره دنبال منشا این بود می‌گرده!