نفت و روپیه، فیلمی بالیوودی با سناریوی ‌هالیوودی

دو خبر کوتاه از درگاه رویترز از قراردادی بین ایران و هند برای ادامه صادرات نفت ایران به پالایشگاه‌های هند خبر داد. سازوکار و مکانیزمی که پیرو اعطای معافیت‌های آمریکا برای هند در خرید تداوم خرید نفت ایران صورت گرفت.
ایران و هند در 2 نوامبر 2018 توافق کردند که پول نفت ایران کاملا با روپیه پرداخت شود و این پول در بانک دولتی UCO ذخیره شده و حداقل 50 درصد این پول صرف صادرات ایران از هند شود.
اما خیلی زود از موانع پرداخت با روش Rupee-base payment رونمایی شد؛ براساس قوانین هند انباشت پول به این شکل در بانک شامل 40 درصد مالیات استهلاک می‌شود، عاملی که باعث ناکارآمد شدن این مکانیزم پرداخت می‌شود.
اما در آخرین روز سال میلادی 2018 رویترز مجددا به نقل از وزیر دارایی هند خبر داد که پول ایران در بانک UCO می‌تواند مشمول معافیت از مالیات شود و ایران می‌تواند این پول را صرف خرید اوراق مشارکت دولتی هند کند.


خبرها کوتاه است. اما یک سابقه تاریخی در ارتباط بین آمریکا و عربستان مسیری را که هند آرام آرام سعی می‌کند تا ایران را به درون آن هدایت کند هویدا می‌سازد.
در 1974 پس از شوک نفتی اول آمریکایی‌ها بسته پیشنهادی را به سعودی‌ها ارائه دادند که شامل منافع دو طرفه روشنی بود؛ سعودی باید فروش نفت به آمریکا را تضمین می‌کرد و همچنین این سرمایه هنگفت (باتوجه به چهار برابر شدن قیمت نفت در آن دوران) را به جای خروج از آمریکا در بورس آن کشور سرمایه‌گذاری می‌کرد، همچنین تمام معاملات نفتی را به دلار انجام می‌داد؛ در عوض آمریکایی‌ها از سود سرمایه سعودی در بورس آمریکا هزینه ساخت عربستان نوین و ایجاد زیر ساخت‌هایی چون، شبکه سراسری برق، راه‌ها و جاده‌ها، بنادر و اسکله‌ها، فرودگاه‌ها و سایر ملزومات رفاهی مردم عربستان که در آن زمان به گواه بسیاری از منابع هنوز کشوری بادیه‌ای و توسعه نیافته بود می‌پرداختند و با ایجاد ارتش مدرن و تجهیز آن و البته حمایت مستقیم، بقای خاندان آل سعود را تضمین می‌کردند.
به این ترتیب دلار به عنوان ارز مرجع معاملات نفتی تثبیت شده و همچنین با پول سعودی‌ها ابر شرکت‌داری یا همان نئو لیبرالیسم آمریکایی پایه‌گذاری شد.
از سوی دیگر نه تنها پول نفت هرگز از چرخه اقتصاد ایالات متحده خارج نشد بلکه حتی سود حاصل از سرمایه‌گذاری در سهام نیز هرگز از چرخه اقتصاد آمریکا حذف نشده و برای ساخت عربستان نوین به شرکت‌های آمریکایی پرداخت شد، در عوض بقای سعودی تضمین و کشورشان به سرزمینی مدرن با زیر ساخت‌های رفاهی برای مردم تبدیل گردید.
داستان این همکاری تاریخی و سود دو طرفه اما اندکی با مسیری که چین و هند سعی می‌کنند تا ایران را به درون آن هدایت کنند متفاوت است؛ کیفیت کالاها و خدمات کشورهایی چون چین و هند از عرش تا فرش با آمریکایی‌ها متفاوت است و بر فرض مثال اگر ایران مجبور به تن دادن به بازی بالیوودی هندی‌ها شود هرگز به نفع اقتصاد و توسعه ایران نخواهد بود و تنها نسخه‌ای از سر ناچاریست.
همچنین قطعا همکاری راهبردی و استراتژیک کشورهایی چون هند بسیار با همکاری سیاسی و راهبردی ابر قدرتی چون آمریکا متفاوت است. به زبان عامیانه متحد چین و هند بودن آنقدرها نمی‌ارزد که نفت صادر شود و به جایش تماما کالا و خدمات چینی و هندی دریافت شود.
گویا مانند فیلم‌های بالیوود که تنها سعی می‌کند به شکلی مصنوعی و گاهی مضحک ادای اسطوره‌سازی ‌هالیوود را در بیاورد حالا در اقتصاد و سیاست نیز هندی‌ها ادای آمریکایی‌ها را در می‌آورند.