اخبار ویژه

رونویسی از بی‌بی‌سی را انکار می‌کنید یا سانسور پولشویی در قرارداد توتال را؟!
ارتباط و کله پاچه‌خوری مدیر روزنامه اعتماد با شهرام جزایری، دروغ است یا لاپوشانی محکومیت شرکت توتال به خاطر پرداخت رشوه به طرف ایرانی در دولت اصلاحات و یا خسارت 16 میلیارد دلاری کرسنت؟!
یکشنبه گذشته در همین ستون، خبری با موضوع سانسور سفر مخفیانه ترامپ به عراق در صفحات اول نشریات زنجیره‌ای، ترامپ درباره همین سفر گفته بود خیلی غم‌انگیز است. 7 تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کردیم اما متاسفانه ناچارم کاملا مخفیانه به آنجا سفر کنم».
در خبر ویژه مذکور در کنار نام روزنامه‌هایی که خبر مذکور را در صفحه اول خود سانسور کرده بودند، به اشتباه، نام روزنامه اعتماد نیز قید شده بود.


همین موضوع دستمایه سردبیر روزنامه مذکور شده تا در مطلبی با عنوان «مباهته شاخ و دم ندارد»، ادعا کند تمام مطالب و دعاوی کیهان درباره این روزنامه دروغ‌پردازی است. اعتماد می‌نویسد: قصه کیهان فرق دارد و روزنامه‌خوان‌ها می‌دانند که این رسانه با زبان زهردارش و با دروغ‌سازی و افسانه‌پردازی‌اش چه به روز حرفه شریف روزنامه‌نگاری آورده. کیهان با این کارها نه تنها خود را بی‌اعتبار می‌کند بلکه آن موسسه قدیمی و نامدار را از چشم انداخته و روزبه روز بیشتر می‌اندازد. ضمن اینکه کیهان مستقل و خصوصی که نیست. با پول ملت منتشر می‌شود و  نمی‌تواند هر چه دل تنگش می‌خواهد بگوید. با این دروغ‌ها و بهتان‌ها اعتبار بعضی از نهادهای حکومت را نیز مخدوش می‌کند و جا دارد که دلسوزان نظام فکری بکنند و راه‌علاجی برای این زخم کهنه بیندیشند!
اعتماد می‌افزاید: کیهان به اعتماد ناسزا می‌گوید و حقیقتا بی‌ربط،پای شهرام جزایری را وسط می‌کشد و رطب و یابسی به هم می‌بافد که حیرت‌آور است. کیهان که دستش به هیچ دم گاوی بند نیست صحبت از هرچه بشود، تهش به «کله‌پاچه خوری الیاس حضرتی و شهرام جزایری» اشاره می‌کند و با همان شیوه نامیمون مباهته به ترور شخصیت رقیب می‌پردازد.
از گردانندگان روزنامه اعتماد باید پرسید آیا اعتراف شهرام جزایری مفسد و پولشوی اقتصادی معروف دوره موسوم به اصلاحات درباره بذول و بخشش به مدیر اعتماد دروغ است؟ یا عکس کله‌پاچه‌خوری این دو؟! مدیران روزنامه مذکور توضیح بدهند در حالی که در بوق FATF می‌دمیدند و آن را معادل مبارزه‌ با پولشویی می‌دانستند، چرا وقتی پای رشوه‌های کرسنت و توتال و استات اویل یا محکومیت اخیر توتال در دادگاه به خاطر پرداخت رشوه به میان آمد، رویشان را سمت دیگری کردند یعنی اینکه ندیده و نشنیده‌اند و هیچ تیتری نزدند. آیا این مصداق پولشویی و رشوه مهم نبود؟! آیا پناهنده شدن برخی همکاران اصلی روزنامه اعتماد به غرب و همکاری با رسانه‌های ضدانقلاب دروغ است، یا انتشار دامنه‌دار تحلیل‌های بی‌بی‌سی بدون ذکر منبع و به نام خود روزنامه، آن هم به مدت طولانی که پس از فاش شدن، بالاجبار متوقف شد و حضرات، مسیر کپی‌برداری از سوژه‌های بی‌بی‌سی را جایگزین رونویسی گل درشت کردند؟!رادیو فردا: ترامپ نه می‌خواهد و نه می‌تواند با ایران بجنگد
دولت ترامپ با توجه به خسارت‌های 7 هزار میلیارد دلاری جنگ‌های قبلی، نه مایل به جنگ با ایران و نه قادر به انجام آن است.
وبسایت رادیوفردا با انتشار این تحلیل نوشت: بازدید غیرمنتظره دونالد ترامپ از نیروهای نظامی آمریکایی مستقر در عراق، به مناسبت ایام کریسمس، تنها چند روز پس از اعلام ورود ناوگان نظامی آمریکایی به آب‌های خلیج‌فارس که در راس آنها ناو هواپیمابر جان ‌سی استنیس قرار دارد، لزوماً نشانه تشدید تنش در منطقه و یا افزایش آمادگی برای جنگ علیه ایران نیست.
شمار قابلی از همکاران نزدیک دونالد ترامپ طی دو سال گذشته نظامیان ارشد آن کشور بوده‌اند. با این وجود، جنگ‌طلبی طبیعت ترامپ نیست.
دونالد ترامپ تاجرپیشه است و تجارت تنها در شرایط آرامش و تداوم و تثبیت قابل ریشه‌ گرفتن و سودآوری است و نه تلاطم و بی‌ثباتی‌های ناشی
از جنگ.
ترامپ پیش از انتخاب شدن به عنوان چهل‌وپنجمین رئیس‌جمهور آمریکا مخالفت خود را با جنگ افغانستان، جنگ عراق و حضور نظامی در سوریه و صرف «هفت هزار میلیارد دلار در جنگ‌های خاورمیانه بدون کمترین سود»، ابراز داشته و از کشورهای اروپایی عضو ناتو به دلیل مشارکت غیرکافی در تامین هزینه‌های دفاعی خود (معادل دو درصد تولید ناخالص ملی) انتقاد و  به کشورهای ژاپن و کره‌جنوبی تاکید کرده بود که برای برخورداری از چتر دفاع اتمی آمریکا باید هزینه آن را بپردازند.
ترامپ مایل به جنگ نیست. اما جدا از نداشتن تمایل، دولت کنونی آمریکا در حال حاضر قادر به آغاز جنگ تمام‌عیار علیه ایران نیست، زیرا ایران کشور بزرگی است و اشغال نظامی آن نیازمند تجهیز نیرویی در اندازه‌های دست کم نیم‌میلیون نفر است.
حتی حمله نظامی محدود علیه ایران نیازمند تمهید دلیل و توجیه قانونی لازم و ترکیب یک ائتلاف جهانی و دست‌کم منطقه‌ای است که دولت آمریکا در وضعیت کنونی از آن محروم است. اروپا هنوز از جمهوری اسلامی جدا نشده و کشورهای روسیه و چین از جمهوری‌ اسلامی حمایت سیاسی می‌کنند.
کشورهای منطقه، بخصوص کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس، با ظرفیت موشکی دراختیار جمهوری اسلامی و میزان آسیب‌پذیری خود آشنایی دارند و به هیچ‌وجه از جنگ آمریکا علیه ایران استقبال نمی‌کنند.کتک‌خور اسرائیل ملس شد نیاز به حضور در عراق نیست
فرمانده سازمان اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی گفت: حضور ایران در عراق تهدیدی برای اسرائیل است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، تامیر هیمن که در یک کنفرانس خبری در تل‌آویو صحبت می‌کرد، گفت: ایران ممکن است از نفوذ فزاینده خود در عراق برای تبدیل این کشور به عنوان سکویی برای انجام حملات به اسرائیل استفاده کند.
وی گفت: عراق زیر نفوذ فزاینده نیروهای قدس و ایران قرار دارد.
فرمانده سازمان اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی اضافه کرد: ایرانی‌ها ممکن است که شرایط در عراق را همچون سوریه برای خود مناسب ببینند و از این کشور به عنوان سکویی برای تمرکز نظامی استفاده کنند که ممکن است تهدیدی برای اسرائیل باشد.
این مقام نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی اضافه کرد: سال 2019 با تغییرات ملموسی در سوریه همراه خواهد شد به ویژه پس از دستاوردهایی که ارتش سوریه به رهبری بشار اسد و هم‌پیمانان این کشور به دست آوردند.
اظهارات این فرمانده اسرائیلی درحالی است که ایران نیازی به زدن رژیم صهیونیستی از عراق دارد و قدرت موشکی ایران قادر است هر نقطه از مراکز امنیتی و نظامی و اقتصادی صهیونیست‌ها را با دقت و قدرت تخریب تمام مورد هدف قرار دهد. از سوی دیگر، بنابر اذعان و ادعای خود صهیونیست‌ها، یکصد تا یکصدوچهل هزار موشک حزب‌الله، رژیم صهیونیستی را هدف گرفته است. جالب اینکه شلیک 400 موشک و راکت از سوی حماس در جریان خیط اخیر صهیونیست‌ها، موجب سرشکستگی و استعفای وزیر دفاع و سرانجام اعلام انتخابات زودهنگام شد.نشنال‌اینترست: مین‌های ایران می‌تواند بلای جان ناوهای آمریکا شود
یک نشریه آمریکایی تصریح کرد مین‌های دریایی برای نابودی ناوهای ایالات متحده در خلیج‌فارس کافی است.
نشنال‌اینترست نوشت: در پی بالا گرفتن تنش بین آمریکا و ایران، یک ناو هواپیمابر آمریکایی مجددا به خلیج‌فارس برگشته است. در زمان بازگشت این ناو، ایران مشغول انجام یک رزمایش در آب‌های خلیج‌فارس بود. آمریکا ایران را به آزمایش موشک در نزدیکی یکی از ناوهای هواپیمابر خود به هنگام عبور آن از تنگه هرمز متهم کرده است. قرارگاه فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) مدعی شده این شلیک «بسیار تحریک‌آمیز» بوده است. اما آیا ایران می‌تواند یکی از ناوهای هواپیمابر آمریکا را غرق کند؟
کایل رینز، سخنگوی سنتکام، طی بیانیه‌ای گفته شلیک تسلیحاتی در نزدیکی کشتی‌های در حال عبور ائتلاف و ترافیک تجاری، اقدامی غیرایمن، غیرحرفه‌ای و با حقوق بین‌الملل دریایی ناسازگار است. البته او تصریح کرده که ایرانیان به سمت کشتی‌های آمریکا شلیک نکرده‌اند.
تنگه هرمز گلوگاه طبیعی ورود به خلیج‌فارس است. در تنگ‌ترین جا، فقط 21 مایل عرض دارد و خط عبور کشتی‌ها هم تقریبا دو مایل عرض دارد. این تنگه، یک نقطه ایده‌آل برای تهران جهت قطع دسترسی به خلیج‌فارس یا کمین کردن برای نیروهای دریایی آمریکا است.
به گفته سنتکام، کشتی‌های سپاه پاسداران راکت‌های هدایت‌ نشده شلیک کرده‌اند که تعداد اندک آنها به طور خاص یک کشتی به حجم ناو هواپیمابر یو‌اس‌اس ‌هاری ترومن را تهدید نمی‌کند. اما یک شلیک موفق می‌توانست به این کشتی بزرگ و جنگنده‌های روی آن آسیب بزند. در یک فاصله کوتاه این‌چنینی، حتی سلاح‌های هدایت‌نشده هم شانس خوبی برای زدن یک هدف دارند. قایق‌های ایرانی می‌توانستند ضربه کاری به کشتی‌های آمریکایی وارد کنند.
قبلا در رزمایش «پیامبر اعظم9» سپاه پاسداران درباره انجام چنین حمله‌ای به ناو هواپیمابر یو‌اس‌اس نیمیتز در تنگه هرمز تمرین کرده بود.
در این رزمایش‌های ایران، قایق‌های تندرو مسلح به موشک‌های کروز، راکت‌ها، اژدرهای متوسط و بزرگ، مین‌های دریایی، مسلسل‌ها و موشک‌های زمین به هوای دوش‌پرتاب حضور داشتند.
موثرترین و مجرب‌ترین سلاح ایران برای مسدود کردن تنگه هرمز احتمالا مین‌های دریایی هستند. از 19 کشتی نیروی دریایی آمریکا که از جنگ جهانی دوم به بعد از دست رفتند، بخش اعظم آنها توسط مین‌‌های دریایی غرق یا ناتوان شده‌اند. از 19 کشتی، 15 مورد قربانی مین‌های دریایی بودند. درحقیقت، یک مین دریایی ایرانی، تقریبا کشتی یو‌اس‌اس ساموئل رابرت آمریکا را در 14 آوریل 1988 غرق کرد.
بعدها در جنگ 1991 خلیج‌فارس، ثابت شد که مین‌های دریایی عراق مشکل آزاردهنده‌ای برای نیروی دریایی آمریکا هستند. در همین نزاع و در یک روز، مین‌های کهنه عراق دو کشتی چندمیلیارد دلاری یو‌اس‌اس پرینستون و یو‌اس‌اس تریپولی آمریکا را فلج کردند. این مین‌ها کمتر از 25 هزار دلار ارزش داشتند.52 درصد افزایش بودجه شرکت‌های دولتی در بودجه 98
بودجه شرکت‌های دولتی به شکل عجیبی در لایحه بودجه 98 افزایش یافته است.
روزنامه جام‌جم ضمن گزارشی نوشت: در لایحه بودجه سال 98، بودجه شرکت‌های دولتی با 52 درصد افزایش نسبت به امسال، به رقم 1274 هزار میلیارد تومان رسیده است. منابع بودجه عمومی دولت هم در لایحه سال 98 بالغ بر 8 درصد نسبت به سال 97 بیشتر شده است. با اینکه 72 درصد بودجه کل کشور را بودجه شرکت‌های دولتی تشکیل می‌دهند اما مجلس معمولا به بررسی این بودجه نمی‌پردازد و صرفا تبصره‌های مربوط به بودجه عمومی در صحن مجلس مورد بررسی قرار می‌گیرد. این مسئله موجب شده تا ابعاد بودجه شرکت‌های دولتی هیچ‌گاه شفاف نشود. در لایحه سال آینده بودجه شرکت‌های دولتی تقریبا 3 برابر بودجه عمومی دولت است.به جاده خاکی زدید آقای مرعشی!
سخنگوی کارگزاران پس از چندماه زیرسوال بردن کفایت دولت از سوی حزب متبوع خود مدعی شد دولت به اندازه مسئولیت‌هایش اختیار ندارد!
مرعشی به روزنامه همشهری گفته است: دولت گرفتار مسائل پیچیده‌ای است که نمی‌توان همه تقصیرها را از دولت دید؛ در ساختار فعلی جمهوری اسلامی، دولت در بخشی از مسائل کشور دارای اختیار است و در بخش وسیعی از مسائل اختیار ندارد؛ برای مثال در سیاست‌های منطقه‌ای در ارتباط با سوریه، عربستان، افغانستان و عراق، تصمیم‌گیرنده فقط دولت نیست. در این زمینه نهادهای دیگر از اختیارات وسیع‌تری برخوردار هستند. این در حالی است که دولت باید پاسخگوی همه آن سیاست‌هایی که خود در آنها اختیار ندارد، باشد. بنابراین کار در این ساختار بسیار سخت و دشوار است.
وی می‌افزاید: به نظر من، اگر یک رئیس‌جمهوری با این ساختار قانون اساسی بخواهد موفق باشد، باید از روز اول بپذیرد که فقط رئیس‌جمهور مردم نیست. یک تجربه روشنی در این زمینه داریم؛ دولت آقای خاتمی در جریان استقرار شوراهای شهر و روستا موفق بود. رمز این موفقیت، موافقت رهبری با این سیاست بود.
مرعشی همچنین گفت: این قانون اساسی، اختیارات اصلی را به رهبری واگذار کرده است؛ بنابراین رئیس‌جمهور باید با هماهنگی رهبری، کشور را اداره کنند. با اختلاف که کشور اداره نمی‌شود، در مورد برجام، نظر موافق رهبری بود که باعث شد این توافق به تصویب برسد.
اظهارات فرافکنانه مرعشی در حالی است که طی 6 ماه گذشته و در پی سوءمدیریت اقتصادی فاحش دولت، حزب کارگزاران بیانیه شداد و غلاظی با محوریت بی‌کفایت خواندن دولت صادر کرد و همزمان کرباسچی انتقادات تندی نسبت به همین سوءمدیریت و بی‌کفایت داشت و سعید لیلاز دیگر عضو مرکزیت کارگزاران در گفت‌وگو با یورونیوز، تصریح کرد اگر اختیارات دولت و رئیس‌جمهور را به چوب خشک داده بودند، در زمینه مدیریت اقتصادی خیلی بهتر عمل می‌کرد.
مرعشی باید توضیح دهد وقتی به اقرار وی، نظام و رهبری اجازه مذاکره و توافق را (مشروط به 29 شرط) به دولت داده و دولت بدون رعایت آن شروط، خسارت برجام را به بار آورده، اینجا مسئولیت با کیست؟ یا اگر دولت با بی‌برنامگی و ناتوانی، به 18 میلیارد دلار ذخیره ارزی کمیاب چوب حراج زده، رانت 180 هزار میلیارد تومانی تولید کرده و موجب کاهش ارزش پول ملی در همین روند شده، آیا باید پاسخگو باشد یا با راهنمایی شیطنت‌آمیز امثال مرعشی فرافکنی کند و بگوید اختیارات ندارد؟ خب اگر مرعشی این قدر درک و شعور دارد که دولت به اندازه مسئولیتش اختیار ندارد، چرا در انتخابات به‌جای تشویق به رأی دادن به روحانی و چرب کردن وعده‌ها، صادقانه به مردم همین را نمی‌گوید؟!