با یک گل بهار نمی‌شود

این که رسانه ملی یک بحثی که در فضای مجازی و توییتر شکل گرفته را تعقیب می‌کند از چند جهت مایه خیر و برکت است؛ نخست این که به هر حال فضای توییتر غیرقانونی و فیلتر است، طرح سخنان مسئولین رسمی مثل دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از یک سو و ادامه یافتن این بحث در رسانه ملی از سوی دیگر به تناقضات دامن می‌زند که بالاخره آیا از نظر ساختار رسانه ای و رسمی کشور، توییتر و مباحثی که در آن مطرح می‌شود محل اعتنا است یا خیر؟ این موضوعی است که دوستان باید تکلیفش را مشخص کنند!
نکته دومی که مطرح می‌شود این است که خیلی خوب است که می‌بینیم قدرت لسان شهروند‌ها‌ یا خبرنگار شهروند‌ها‌ به جایی رسیده که می‌توانند مبحثی را آن چنان پیگیری کنند که رسانه ملی کشور و همینطور مقامات رسمی مجبور به توضیح درباره آن شوند؛ ولو اینکه آن توضیح مورد قبول واقع شود یا اتفاقاً برعکس به ابهامات بیشتری دامن بزند!
نکته بعدی که باید به آن اشاره داشت این است که آقای رضایی در فضای مجازی بحث را مطرح کردند و منتقدینی داشتند و...



...همین موضوع نیز سبب شد که به رسانه ملی بروند و توضیحاتی در این باره بدهند. اگر بخواهیم منصفانه و بر اساس قواعد رسانه‌ای با این موضوع برخورد کنیم؛ باید چند نفر از مشهورترین، موثرترین و مطرح ترین آدمهایی که می‌توانند به نیابت از منتقدین ایشان طرف گفت و گو واقع شوند هم در برنامه حالا خورشید دعوت می‌شدند؛ چون طرف بحث محسن رضایی در فضای مجازی که جناب رشیدپور نبودند که حالا بخواهند به ایشان توضیح دهند! در واقع طرف بحث کسانی بودند که نقدشان باعث شده بود جناب رضایی در این برنامه شرکت کند.
البته دوست عزیزمان جناب آقای رشیدپور قبول زحمت کردند و کار خوبی می‌کنند که به نیابت از افکار عمومی بحث را پیش می‌برند اما به هر حال ایشان کارمند صدا و سیما هستند و محدودیت‌ها‌ی رسانه ای روی ایشان اعمال می‌شود و بهتر است در این جور مواقع به این دلیل که بحث به خوبی جلو برود، اگر جناب رضایی را به عنوان موید نظراتشان دعوت کرده تا در این برنامه شرکت کنند، طرف دیگر یعنی مخالفین نیز شرکت می‌کردند و در پایان برنامه این قضاوت برای مخاطب بی‌طرف ایجاد می‌شد که آیا بحث شکل گرفته است یا خیر!
جناب آقای رضایی در توئیت‌شان از یک تحلیلگر تاریخی صحبت کردند که البته خیلی‌ها‌ فکر کردند که منظورشان با من است اما در واقع مخاطب ایشان آقای جعفر شیرعلی نیا بودند، من پیشنهادم این بود که دربرنامه حالا خورشید در طرف دیگر صحبت آقای رضایی، جناب شیرعلی‌نیا حضور پیدا می‌کردند و از نظر خودشان دفاع می‌کردند.
البته به قول آن بزرگوار« امید بذر هویت ماست» و ما باید به کمترین علائم خوش‌بینی دل خوش باشیم اما نکته این است که صدا و سیما بارها علائمی از خود نشان
داده اما همین که خواستیم به آن دل ببندیم نشان داده که آن برنامه خاص، استثنا بوده دیگر در سایر حوزه‌ها تکرار نشده است. ما زمانی می‌توانیم خوش بینی خودمان را نسبت به برنامه‌ها‌ی صدا و سیما ابراز کنیم که احساس کنیم اتفاقی که امروز در برنامه حالا خورشید با حضور آقای رضایی رخ داد، به عنوان یک روال در سازمان صدا و سیما گسترش پیدا کرده و تعمیق شود؛ البته که با یک گل بهار نمی‌شود.