اهالی پنجتن پای اولین «تریبون محله» خراسان

 نام محله «پنجتن» برای اهالی مشهد به‌رغم وجود ساکنان زحمت‌کش، تداعی‌گر یک سری آسیب‌های اجتماعی است و توجه ویژه به نیازهایشان. وارد این محله نسبتا وسیع و پرترافیک می‌شوم و با مردم و بازاریان همراه و همکلام شده و از آن‌ها می‌خواهـم درباره مشکلات مربوط به محله‌شان حرف بزنند. انگار فقط یک گوش شنوا کافی است تا صادقانه همه چیز را توضیح دهند. از بوی فاضلاب کوچه‌ و خیابان‌ها و نبود فضای سبز و خط تاکسی و کمبود پاکبان تا وجود انبارهای ضایعات و عرض کمِ بولوار و ترافیک سنگین و جمعه بازار که قوز بالای قوز مشکلات‌شان شده است. 
از «تریبون محله» بیشتر بدانید حتما برای شما هم اتفاق افتاده که مشکلاتی در محله‌تان پیش آمده و وجود داشته و با خودتان گفتید «ای‌کاش کسی بود حداقل حرف‌مان را می‌شنید و از آن مهم‌تر، نقد و خواسته‌مان را به گوش مسئولان مربوط می‌رسانـد.» خب! آیتــم «تریبون محــله» که از این به بعد پنج شنبه‌ها در صفحه حرف‌مردم روزنامه خراسان‌رضوی پیش رویتان قرار می‌گیرد، قرار است همین نقش را ایفا کنــد. خبرنگاران این صفحه، هرهفته و با اعلام قبلی، به یکی از محله‌های مشهد سر می‌زنند و گوش‌شنوای درددل‌های ساکنان آن محــله خواهند بود و با انعکاس حرف‌ و خواسته‌های شما و پرسش‌گری از مسئولان مربوط، سعی می‌کنند گامی برای رفع آن معضلات بردارند. پس هرکجای مشهد ساکن هستید، آماده باشید و   با پیامک‌کردن مشکلات محله خود به شماره 2000999 یا ارسال به شماره تلگرام 09393333027 با هشتگ تریبون محله ما را در اولویت‌بندی برای سر زدن به محله خودتان راهنمایی کنید و در ادامه، با رصدِ این صفحه، در جریان روز و زمانی که عکاس و گزارشگر خراسان قرار است به محله‌تان سر بزند، قرار بگیرید.  درباره پنجتن  محله‌ای اصیل و شریف کوی «پنجتن»، محله‌ای قدیمی در موقعیت جغرافیایی شمال‌شرقی شهر، واقع در منطقه 4 شهرداری مشهد و دارای 140 هزار نفر جمعیت (به‌نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد) است. وجه‌تسمیه اسم پنجتن به وجـود مقبره و بارگاه پنج امامزاده در روستای تبادکان برمی‌گردد که راه اصلی دسترسی به آن‌ها از محله پنجتن می‌گذشته و به‌همین خاطر از گذشته، این محله به این نام معروف شده است. نام محله «پنجتن» برای اهالی مشهد به‌رغم وجود ساکنان زحمت‌کش و شریفش، تداعی‌گر یک سری آسیب‌های اجتماعی است و ضرورت توجه ویژه به نیازهای شان. این محله مزیــن به نام و خاطره شهدای زیادی از جمله شهید «یعقوب‌علی سوختانلو» است که در این محله به دنیا آمد و بزرگ شد و در سال‌های دفاع‌مقدس، غیرت‌مندانه به جبهه‌های نبرد علیه دشمن متجاوز شتافت. سوختانلو که کارگر کارخانه زمزم مشهد بود، در سال 1363 در منطقه کامیاران و در سن 29سالگی به شهادت رسید. یاد و نامش گرامی باد.   نه کتابخانه داریـم، نه فضای سبز اولین نفری که با او صحبت می‌کنم، صاحب یک فروشگاه لوازم آرایشی و بهداشتی است. مردی میان سال که پنج سالی است جزو کسبه محله پنجتن است و می‌گوید: «هر روز خانم‌های زیادی برای خرید لوازم‌آرایش به این جا می‌آیند و به دنبال اجناس ارزان‌قیمت هستند و من هم مجبورم جنس‌های بی‌کیفیت برای فروش بیاورم. شاید تعجب کنید ولی همیشه ناراحتم که فروش مغازه‌ام زیاد است. اگر دقت کنید یکی از بیشترین مغازه‌هایی که در این خیابان است، صنف ماست. در حالی که سرتاسر این محله یک کتابخانه ندارد و یک فضای سبز برای بازی بچه‌ها نیست. بیمارستان نداریم، سینما نداریم، مجموعه‌ورزشی نداریم. در این شرایط، چه انتظاری از نوجوانان و جوانان محله دارید؟»  
آسفالت خراب و قطعی طولانی برق در ادامه، جوانی پرانرژی که صاحب یک بوتیک لباس‌مردانه در پنجتن است و گیتاری به دست دارد و ظاهرا اهل موسیقی است، می‌گوید: «هر جای این بولوار که با خودرو حرکت می‌کنی، آسفالت خراب و پر از چاله است. یکی دیگر از مشکلات ما ساکنان پنجتن، قطعی زیاد برق است و گاهی این قطعی، ساعت‌ها طول می‌کشد؛ فکر نمی‌کنم در محله‌های بالاشهر اجازه بدهند بیشتر از چند دقیقه برق قطع بماند اما این جا صبح تا شب هم پیش آمده که برق قطع باشد.»   جمعه بازار با چاشنی سروصدا و گرد و خاک پنجتن، همان منطقه‌ای است که ساکنانش جمعه‌ها به خاطر جمعه‌بازار از شدت ترافیک و سر و صدا سرسام می‌گیرند. همین‌طور که قدم می‌زنــم، دو وانت میوه‌فروشی می‌بینم که چند نفری کنارش آتش روشن کرده‌اند و دور آتش، حرف می‌زنند. خودم را وارد جمع می‌کنم و از مشکلات محله‌شان می‌پرسم. یکی می‌گوید: «اگر می‌خواهی مشکل ببینی، جمعه بیا تا مشکل را نشانت بدهم.هرچند جمعه‌ها ما در محله نمی‌مانیم و نمی‌توانیم به کارمان برسیم؛ چرا که آخرهفته‌ها آن قدر ترافیک و گرد و خاک در این منطقه هست که اصلا نمی‌شود کار کرد.» دیگری از همان جمع می‌گوید: «از قبل از این پل (پل انتهای بولوار) تا اول جمعه بازار، نه آب هست و نه گاز! در این منطقه آب‌شرب وجود ندارد و فقط آب چاه برای مصارف غیرآشامیدنی هست. برای برق مشکلی نداریم اما سال‌هاست که گاز شهری نداریم و از کپسول گاز استفاده می‌کنیم.»   کسب و کار بی‌رونق به‌واسطه ترافیک و شلوغی کمی جلوتر، یک فروشنده مواد پروتئینی که چهار، پنج سالی می‌شود در پنجتن مشغول کسب و کار است، در حالی که یخچال خالی از گوشتِ مغازه را نشان می‌دهد، می‌گوید: «هرروز تنها دو، سه کیلو گوشت برای فروش می‌آورم، چون بیشتر از این در این منطقه کشش ندارد و برخی مردم پنجتن، به دلیل شرایط سخت اقتصادی نمی‌توانند گوشت تهیه کنند و ما بیشتر مرغ و سوسیس و کالباس می‌فروشیم. ترافیک هم از دیگر مشکلات ما در این منطقه است. سر شب‌ها این خیابان قفل است و به هیچ وجه نمی‌توان رفت و آمد کرد، چه برسد که مردم بتوانند توقف و از ما خرید کنند.»   جای خالی پاکبان و ایستگاه اتوبوس وارد یک مغازه میوه‌فروشی می‌‌شوم و با صاحب آن سرِ صحبت را باز می‌کنم. مرد، از خالی بودن جای پاکبان و رفتگر در محله به شدت شاکی است و می‌گوید هر روز مجبور است برای آلوده نشدن میوه‌ها و مغازه، خودش پیاده‌رو و اطراف را نظافت کند. غیر از این، از وجود انبارهای بزرگ جمع‌آوری ضایعات و نخاله‌های شهر و دود آتش آن‌ها می‌گوید. ضمن این که اشاره می‌کند: «اگر به سمت انتهای بولوار پنجتن، جایی که دو طرف بولوار، زمین‌های زراعی و مغازه‌های مکانیکی است بروید، فقط یک ایستگاه اتوبوس وجود دارد که آن هم خلاصه می‌شود به یک نیمکت فلزی و یک تابلوی زرد رنگ و افرادی که برای آمدن یک خط اتوبوس منتظرند، باید دقایق زیادی سر پا بایستند.»     یک محله محــروم با زمین‌های خاکی حرف‌های مردم محله را که شنیــدم، به پیاده‌روی در محله ادامه می‌دهم. بوی فاضلاب همه‌جا کاملا مشهود است. آب جاری در جوی‌های کوچک و بزرگ، خبر از آلودگی‌های زیاد می‌داد. تمام کوچه‌ها پر از چاله، با عرض بسیار کم، جوری که عبور و مرور حتی یک خودرو سخت است. به تقاطع بولوار التیمور، پنجتن و طبرسی شمالی می‌رسم. جایی دور از مسیراصلی، با زمین‌های زراعی و دام و سگ‌های ولگرد؛ به‌طوری که مردم برای رسیدن به منازلشان مجبورند از این زمین‌های خاکی عبور کنند. آن سوتر دو زمین فوتبال خاکی در کنار جاده است که به نظر می‌رسد متاسفانه تنها امکانات برای تفریح بچه‌های این منطقه باشد. از پنجتن و ساکنانش خداحافظی می‌کنم تا بروم توضیحات مسئولان درباره مهم‌ترین مشکلات مردم این محله را بشنوم.   امنیت مالی و  خط‌تاکسی نداریم سه نفر سالمند جلو می‌آیند و می‌گویند از سال 54 در این منطقه ساکنند و محله را از زمانی که هنوز به شکل و شمایل امروزی‌اش درنیامده بود، می‌شناسند. یکی از آن‌ها که کلاه به سر دارد، می‌گوید: «خطوط اتوبوس در این منطقه کم است و هیچ خط مستقیمی به حرم مطهر وجود ندارد؛ در تقاطع طبرسی با پنجتن و التیمور، پایانه اتوبوسرانی هست اما از بولوار پنجتن فقط یک خط اتوبوس عبور می‌کند. ایستگاه و خط تاکسی هم که اصلا در این جا وجود ندارد و شما از ابتدا تا انتهای خیابان، حتی یک تاکسی هم نمی‌بینید.» حرف‌های پیرمرد که به این جا می‌رسد، دوستش شروع به صحبت می‌کند:  «متاسفانه سرقت به شکل‌های مختلف، این جا زیاد اتفاق می‌افتد. همین چند روز پیش بود که به اسم جمع‌آوری کمک برای خیریه، مردم را به سمت خودرو کشانده و پول و وسایل شان را سرقت کرده بودند. به خاطر همین اتفاقات است که کسی به خودروهای شخصی اعتماد ندارد و تاکسی، یک نیاز مهم در این منطقه است.»