چرا بیکار نشسته‌اید به فکر انتخابات و قدرت باشید!

سرویس سیاسی-در بخشی از این یادداشت آمده است: طرح و برنامه اصلاح‌طلبان برای انتخابات سال 1400چه خواهد بود؟ برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب، سخن از معرفی یک کاندیدای مستقل می‌کنند و برخی به فکر ائتلاف مجدد با اعتدالیون هستند. به نظر می‌رسد در موقعیت فعلی، چهره‌های اصلی و موثر جریان اصلاحات، فاقد یک استراتژی مشخص و مدون در رابطه با نحوه ورودشان به قدرت و اداره امور کشور هستند. اصلاح‌طلبان پیش از آنکه به فکر ائتلاف باشند و یا به دنبال معرفی یک کاندیدا با تابلوی اصلاح‌طلبی، باید استراتژی خود را مشخص کنند.
در بخش دیگری از این یادداشت تصریح شده است: جریان اصلاحات باید تعیین تکلیف کند که آیا می‌خواهد مجددا درهمین چارچوب فعلی و محدودیت‌ها فعالیت کند یا خیر؛ با توجه به اینکه برخی نهادها اجازه حضور حداکثری اصلاح‌طلبان در قدرت را نخواهند داد. بر این اساس باید یک استراتژی مدونی تدوین کرد که آیا اصلاح‌طلبان می‌خواهند برای حضور در بخشی از قدرت و تاثیرگذاری بر بخشی از جامعه به سمت چهره‌های معتدل‌تری بروند که آنها هم در طول مسیر فعالیت خود از عهده برآورده کردن انتظارات و مطالبات عاجز باشند و موجب کاهش و ریزش سرمایه اجتماعی این جریان شوند. آیا قرار است روی معرفی کاندیداهای حداکثری تمرکز کرده و انرژی خود را برای حمایت از آنها صرف کنند و پشت این تصمیم تا انتها بایستند و به مطالبات سبد رأی خود اهمیت دهند؟ و یا اینکه قصد دارند کناری بنشینند و به تماشای صحنه سیاسی آینده کشور به عنوان یک ناظر بیرونی بپردازند؟در این زمینه نکاتی است که بایستی خاطر نشان کرد، نخست آنکه مدعیان اصلاحات در طول نزدیک به چهار دهه گذشته با اسامی و عناوین مختلف همواره در قدرت بوده و مدیریت اجرایی کشور در دستان آنان بوده است و نمی‌توانند این را انکار کرده و مظلوم‌نمایی کنند.دوم اینکه مدیران اجرایی دولت یازدهم و دوازدهم اکثرا اصلاح‌طلب بوده و آنان به جای اینکه بگویند برای انجام وظیفه‌ای که بر دوش داریم جهت کاستن از مشکلات مردم چه باید بکنیم می‌گویند برای ورود به قدرت – بخوانید تداوم قدرت – چه باید بکنیم؟!
نکته سوم اینکه نامزدهای حداکثری مدعیان اصلاحات همان‌ها هستند که در فتنه 88 به سمت براندازی رفتند و امروز با رافت نظام اسلامی هنوز نفس می‌کشند که اگر این رافت نبود این نامزدهای حداکثری مدعیان اصلاحات مشخص نبود که چه سرنوشتی داشتند.
پاسخ روزنامه زنجیره‌ای به حامیان برجام؛ قرار نیست اروپا به فکر ما باشد!


روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد در یادداشتی به قرارداد با توتال پرداخته و ضمن حمله به منتقدین نوشت: این روزها موضوع فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی، به مهم‌ترین سوژه دلواپسان تبدیل شده و شاه بیت سخنان آنها هم این است که چرا به جای توتال از نیروهای داخلی برای توسعه این فاز استفاده نشده است؟
نویسنده در ادامه به خروج آمریکا از برجام پرداخته و نوشته است: روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، معادلات را تغییر داد...خروج عملی آمریکا از برجام، عقب‌نشینی نهایی شرکت‌های غربی را رقم زد چرا که طبیعتا آنها تمایلی به قطع روابط مالی سنگین خود با آمریکا به بهای تعاملات مالی اندک با ایران نداشتند و این امر منحصر به توتال و نفت نبود در مورد ایرباس و بوئینگ هم همین اتفاق رخ داد.روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد در پاسخ به این سؤال که چرا از توتال تضمین گرفته نشد نوشته است چون ما نیاز داشتیم نه آنها!
یادداشت منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد خود پاسخ متقنی می‌تواند به طرفداران برجام محسوب شود، افرادی که همه زندگی مردم ایران را از اقتصاد گرفته تا آب خوردن آنان با برجامی گره زدند که با آمد و رفت مقامات آمریکایی محاسبات به هم بخورد و نه تنها تحریمی حذف نشود بلکه تحریم‌های دیگری آمده و تشدید نیز بشود.
مدعیان اصلاحات ابتدا امضای کری را تضمین می‌دانستند ولی پس از خروج آمریکا از برجام، از برجام اروپایی سخن گفتند و امروز هم می‌گویند اروپا دلیلی برای همکاری با ایران ندارد و چرا اصلا باید به فکر منافع ما باشد؟!با این احتساب مشخص نیست که وقتی ما نفعی از برجام نخواهیم برد و قرار هم بر این نیست که کسی به فکر ما باشد چرا بایستی در برجام حضور داشته و به تداوم ضرر رضایت دهیم؟!
خروج آمریکا از برجام، ربطی به اعتراضات دی 96 ندارد
روزنامه همدلی در گزارشی نوشت:«به گفته روحانی «حوادث اوایل دی ماه سال گذشته باعث شد آمریکایی‌ها با برداشت غلط و تصور ناروا موضع‌گیری جدیدی را علیه جمهوری اسلامی ایران و توافق هسته‌ای اعلام کنند و بعد هم در هر مقطعی و در هر قدمی فریاد، صحبت و تحریکی کردند تا به خیال خام خودشان به اهداف مورد نظرشان دست پیدا کنند». این برای چندمین مرتبه است که رئیس‌جمهور در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هایش، خروج آمریکا از توافق هسته‌ای که پیامدهای آن بازگشت تحریم‌های یک‌جانبه این کشور علیه ایران را به گردن حوادث دی‌ماه پارسال انداخت».
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت:«اما خروج از برجام پیش از رخدادهای دی‌ماه 96 در برنامه «دونالد ترامپ» قرار داشت و او پیش و پس از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در زمستان 2016 (1395) برجام را توافقی بد برای آمریکا برشمرده بود و در همان زمان آگاهان و کارشناسان مسائل بین‌الملل، اعم از داخلی و خارجی پیش‌بینی می‌کردند که دولت ترامپ به‌زودی از برجام خارج خواهد شد».
همدلی در ادامه نوشت:«با توجه به اینکه در دی‌ماه نیز قرار داریم و احتمالا شرایط اقتصادی سختی نیز در پیش است، روحانی خواسته تا این قضایا را به گردن خروج آمریکا از برجام بیندازد».گفتنی است ۲۲ اردیبهشت- ۴ روز پس از خروج آمریکا از برجام- پایگاه تحلیلی «پولیتیکو» به نقل از «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نوشت: «از «حسن روحانی» رئیس‌جمهور ایران تضمین گرفته که این کشور علیرغم تصمیم «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا برای خروج از برجام و وضع مجدد تحریم‌ها علیه ایران، همچنان در توافق می‌ماند».
۲۵ اردیبهشت ۹۷- ۷ روز پس از خروج آمریکا از برجام- نیز روزنامه «الجمهوریه» لبنان در گزارشی نوشت: «آمریکا برای فشار به ایران درخصوص توان موشکی و قدرت منطقه‌ای از اروپا تضمین گرفت و سپس از برجام خارج شد».
بنابراین پس از اطمینان آمریکا از عدم خروج ایران از برجام و گرفتن ضمانت از اروپا برای اعمال فشار به ایران، واشنگتن از برجام خارج شد. حالا هم ایران همچنان در برجام هست تعهداتش را کما فی السابق انجام می‌دهد و هم آمریکا- به دلیل خروج از توافق- دیگر لازم نیست که درباره تعهداتش پاسخگو باشد.درحقیقت، علت خروج آمریکا از برجام، تضمین روحانی به موگرینی مبنی بر عدم خروج از برجام بود، نه اعتراضات دی 96.
مواجهه دولت با مسئله نرخ ارز، نسنجیده بود
روزنامه دنیای اقتصاد در مطلبی نوشت:«با جهش یکباره نرخ ارز بازار دچار تلاطم می‌شود و دولت‌ها معمولا در این بزنگاه‌های حساس با اقدامات شتابزده و نسنجیده خود برای تثبیت دستوری نرخ ارز، به جنگ ساز و کار بازار می‌روند و در نتیجه بر آشوب و به‌هم‌ریختگی اوضاع بیشتر دامن می‌زنند. آنچه دولت کنونی در فروردین ماه سال جاری انجام داد مصداق بارز چنین رفتاری بود که موجب شد نرخ بازار غیر‌رسمی یا آزاد دچار تلاطم ناموجه و بسیار بیشتری شود. همین امر باعث شد بازار کالاهای وارداتی و به تبع آن سایر کالاها نیز دچار تلاطم و آشوب شود.»
گفتنی است فروردین ماه امسال به هنگام اعلام بسته ارزی توسط جهانگیری، روزنامه‌های زنجیره‌ای، تصویر سوپرمن را با تیترهای «بازگشت اسحاق» و «بازگشت جهانگیری» منتشر کردند و از «حضور مقتدرانه جهانگیری در حل بحران ارزی» خبر دادند؛ اما در عمل ۱۸ میلیارد دلار ارز با نرخ ۴۲۰۰ تومان بر باد رفت و رانتی ۱۳۰ هزار میلیارد تومانی را در حلقوم مفسدان و رانت‌خواران دانه‌درشت ریخت.
خطاکار پشیمان نشانه‌هایی دارد
روزنامه شرق در شماره روز گذشته خود گزارشی را با عنوان «نگاهی به مهم‌ترین فراز زندگی سیاسی آیت‌الله هاشمی شاهرودی» منتشر کرده و در آن گزارش ایام ریاست آن مرحوم را بر قوه قضائیه مورد توجه قرار داده است.
در بخشی از این گزارش به جملاتی از مرحوم آیت‌الله شاهرودی‌اشاره شده است. جملاتی که آن مرحوم در مصاحبه‌ای در خرداد 88 یعنی در آستانه ایام رحلت بنیانگذار انقلاب ایراد کرده بود: «... گذشت و اغماض و شرح صدر خیلی مهم است. سر هر مسئله جزیی نباید حساسیت نشان داد. اینکه کسی خطایی کرده نباید از نظام اخراج شود. باید از هر چیزی سر جای خودش و از هر نیرویی که بتوان از او برای انقلاب استفاده کرد باید بهره‌برداری کرد.»
در این باره ذکر چند نکته لازم می‌نماید: نخست آنکه این جملات در آستانه سالگرد رحلت امام خمینی(ره) گفته شده بود، به عبارتی در زمانی که هنوز لشکرکشی خیابانی اهالی فتنه در برابر قانون ابعاد گسترده‌تر به خود نگرفته بود و شعارها و خواسته‌ها و اقدامات آنان (نظیر آنچه در عاشورای 88 رخ داد) به وقوع نپیوسته بود.
دوم آنکه این «سعه صدر» که در جملات آن مرحوم آمده می‌تواند خطاب به سران شورشیان سال 88 هم باشد. به این معنا که آنها بررسی ادعای خویش را با سعه صدر و در مدار قانون نپذیرفتند و قلدرمآبانه ابطال انتخابات را خواستار شدند! گفت‌وگوی یکی از سران شورشی (موسوی) با یک نشریه آمریکایی (یکی – دو روز قبل از برگزاری انتخابات) گواه محکمی است. در آن مصاحبه موسوی از بخشی از نقش‌های خود پرده برمی‌دارد که همان لشکرکشی خیابانی بود.
سوم آنکه همانطور که گفته شد تاریخ مصاحبه بسیار تعیین‌کننده است. با مجموعه حوادث ناگواری که پس از 24 خرداد تا نزدیک به پایان سال 88 رخ داد دیگر تلاش برای منطبق کردن عبارت «مسئله جزیی» بر فتنه‌ای به آن بزرگی بیشتر از همه سبب حیرت مخاطب خواهد شد.
چهارم آنکه متاسفانه سران فتنه گر هنوز هم حاضر نیستند به خطایی که مرتکب شده‌اند اقرار کرده و از ملت شریف ایران عذرخواهی کنند. آنها دروغ و افترایی بزرگ به نظام بستند و به تبع اقدامات آنان و طیفی از همین جماعت اصلاحات تحریم‌های سنگین علیه ایران وضع شد. همین آقایان در حقیقت بسترسازی برای صدور آن تحریم‌های سنگین را عهده‌دار شده و انجام دادند، آن هم با آشوب‌هایی که به راه انداختند. به قول قدیمی‌ها: «خطاکار را پشیمانی در سر باید و خجلت در دیده و عذر تقصیر بر زبان نه تفرعن پیشه کردن و گردن فراز آوردن...»
بودجه 98 با واقع بینی و شفافیت بسته شد !
روزنامه ایران ارگان دولت روز گذشته در گزارشی به تقدیم لایجه بودجه سال 98 به مجلس از سوی حسن روحانی پرداخت و در جواب این پرسش که «لایحه بودجه سال آینده با چه ویژگی‌هایی به مجلس رفت؟» نوشت : «واقع‌بینانه و شفاف».
این روزنامه در بخشی از این گزارش به موضوع واگذاری مجموعه شستا‌اشاره کرد و نوشت : «طبق اعلام حسن روحانی رئیس‌جمهوری با قولی که وزیر جدید کار داده سال 98، سال عرضه بزرگ بنگاه‌های اقتصادی به بازار سرمایه خواهد بود. ان‌شاء‌الله همه شستا، به بازار سرمایه خواهد آمد.» این در حالی است که زیان‌ده کردن مجموعه شستا (شرکت سرمایه‌گذاری سازمان تامین اجتماعی) در روند پنج ساله دولت، موضوع هشدارآمیزی بوده است و از سوی دیگر امسال که دولت با مشکل بودجه مواجه شده، برای واگذاری شستا خیز برداشته و نگرانی این است که مانند برخی واگذاری‌های دو سر خسارت گذشته، مردم به عنوان مالکان اصلی شستا دچار زیان مضاعف شوند. نگرانی امروز، ادامه همان نگرانی سال‌های آغازین دهه هفتاد و واگذاری همراه با رانت شرکت‌های دولتی به ثمن بخس است. چنانکه همسران چند سیاستمدار کارگزارانی، فلان کارخانه الکتریکی را در شمال که ارزش آن 90 میلیارد تومان برآورد می‌شد، به دو میلیارد تومان با اقساط 13 ماهه !! خریدند و برای ردشویی، پشت قباله همسران خود زدند و سپس با اخراج 530 کارگر، زمین‌های با ارزش آن را بالا کشیدند!این نگرانی وجود دارد که به هوای تامین هزینه‌های جاری، اتفاق مشابهی رقم بخورد.
سایر اخبار این روزنامه