عدم دگرديسي در تيم ملي پس از جام‌جهاني

‌آیا تیم ملی فوتبال برای موفقیت در جام ملت‌های آسیا دارای فاکتور‌های لازم است؟ آیا تیم ملی با ادامه مسیری که در جام جهانی روسیه آغاز کرده می‌تواند به قهرمانی در آسیا امیدوار باشد؟
در بین همه کشورهای جهان مسابقات جام جهانی از بالاترین ارزش برخوردار است. به همین دلیل نیز تیم‌های مختلف تلاش می‌کنند با آمادگی کامل در جام جهانی حضور داشته باشند و بهترین نتایج را در این مسابقات به دست بیاورند. در چنین وضعیتی بازی‌های داخلی کشورهای مختلف نیز به شکلی برگزار می‌شود که شرایط حضور تیم ملی در بهترین وضعیت در مسابقات جام جهانی وجود داشته باشد. این وضعیت درباره بازی‌های قهرمانی هر قاره نیز وجود دارد. کشورهای مختلف در قاره‌های اروپا، آمریکا و آفریقا به شکلی تیم ملی خود را در بازی‌های درون قاره‌ای آماده می‌کنند که این تیم‌ها بتوانند در جام جهانی بهترین نتایج را کسب بکنند. با این وجود پس از پایان مسابقات جام جهانی دگرگونی‌های اساسی در تیم ملی این کشورها به وجود می‌آید. اغلب این تیم‌ها پس از جام جهانی خون تازه‌ای در تیم ملی خود جاری می‌کنند. دلیل این مسأله نیز این است که تیم ملی که قرار است در چهار سال آینده در جام جهانی بعدی بازی کند جوان باشد و از انگیزه مناسب برخوردار باشد. در شرایط کنونی این وضعیت در بین کشورهای آسیایی که در جام جهانی حضور داشته اند نیز وجود دارد. به عنوان مثال تیم‌هایی مانند ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و عربستان پس از بازی‌های جام جهانی تصمیم گرفته‌اند تیم‌های خود را جوان کنند و به همین دلیل بازیکنان پابه سن گذشته خود را کنار گذاشته و بازیکنان جوان را به تیم ملی دعوت کرده‌اند. هدف اصلی از جوان‌سازی تیم‌ها حضور مقتدر در بازی‌های مقدماتی جام جهانی آینده است اما بعد بازی‌های جام جهانی این اتفاق در تیم ملی ایران رخ نداد و ما شاهد دگرگونی در رویکرد تیم ملی فوتبال ایران نبودیم.
‌چرا این اتفاق در تیم ملی ایران رخ نداده است؟
به نظر می‌رسد در شرایط کنونی سیاست‌گذاری برای حضور تیم ملی در جام جهانی آینده در دستور کار مدیران فدراسیون فوتبال ایران قرار نگرفته است. اغلب بازیکنانی که قرار است در جام ملت‌های آسیا برای ایران به میدان بروند کسانی هستند که در جام جهانی روسیه در تیم ملی حضور داشتند و در این مسابقات بازی کردند. در نتیجه تیم ملی با بازیکنانی در امارات حضور پیدا می‌کند که بالای30 سال سن دارند. این در حالی است که به احتمال زیاد این بازیکنان به دلیل سن بالای خود نمی‌توانند در جام جهانی بعدی حضور پیدا کنند و عمر فوتبالشان تمام خواهد شد. این مسأله به خوبی نشان می‌دهد که سیاست‌گذاری مسئولان فدراسیون فوتبال به جای اینکه کسب نتیجه در جام جهانی باشد معطوف به نتیجه‌گیری در جام ملت‌های آسیا بوده است. نکته مهم در این زمینه این است که تیم ملی ایران پس از جام جهانی با توجه به نحوه آماده‌سازی و همچنین بازی‌های تدارکاتی که انجام داده دوران خوبی را پشت سر نمی‌گذارد. در شرایط کنونی مسائل حاشیه ای، غیر فنی و غیرمرتبط با تیم ملی مطرح می‌شود که از نظر روحی و روانی شرایط تیم ملی را ناآماده و تخریب کرده است. در هفت سال گذشته تیم ملی ایران همواره در رده نخست رنکینگ آسیا قرار داشته و به همین دلیل مردم انتظار دارند تیم ملی بتواند پس از سال‌ها قهرمانی جام ملت‌های آسیا را به دست بیاورد. ایران همواره و در همه دوران‌های جام ملت‌های آسیا یکی از گزینه‌های رسیدن به فینال بوده است. با این وجود آقای کی‌روش به تازگی عنوان کرده‌اند که رویای ما این است که در بین چهار تیم نهایی جام ملت‌های آسیا حضور داشته باشیم. به نظر بنده این سخنان با رویکرد فرار به جلو مطرح می‌شود. هنگامی که تمام بازیکنان تیم ملی بازیکنانی هستند که در جام جهانی بازی کرده‌اند و خودشان نیز معتقد هستند که در جام جهانی بازی‌های قابل قبولی ارائه کرده‌اند، در نتیجه به صورت طبیعی باید شانس نخست قهرمانی را نیز متعلق به خود بدانند.


‌شما از ناآماده بودن شرایط تیم ملی و ایجاد حاشیه پیرامون تیم ملی صحبت می‌کنید. به نظر شما منشأ این ناآمادگی و ایجاد حاشیه‌ها پیرامون تیم ملی کجاست؟ مواضع کارلوس کی‌روش به عنوان سرمربی تیم ملی به چه میزان در این زمینه نقش داشته است؟
از زمانی که آقای کی‌روش سرمربی تیم ملی ایران شده همه سیاست‌گذاری، نحوه آماده‌سازی، انتخاب بازی‌های تدارکاتی و حتی محل اردوهای تیم ملی در داخل و خارج از کشور را آقای کی‌روش انجام داده و کسی در این زمینه دخالت نکرده است. با این وجود بنده معتقدم فدراسیون فوتبال باید یک کمیته فنی با صلاحیتی را در کنار تیم ملی قرار می‌داد و همه تصمیمات توسط این کمیته اتخاذ می‌شد. بدون شک اگر چنین اتفاقی رخ می‌داد بسیاری از حواشی تیم ملی از بین می‌رفت و تیم ملی با آمادگی بیشتری در مسابقات مختلف حضور پیدا می‌کرد. از سوی دیگر تیم ملی نیازمند یک مدیر رسانه‌ای قوی و یک سخنگوست که اخبار و برنامه‌های تیم ملی را به افکار عمومی منتقل کند. در شرایط کنونی به دلیل اینکه تیم ملی فاقد سخنگوست آقای کی‌روش و دستیارانش وظیفه سخنگویی تیم ملی را برعهده دارند و به همین دلیل در این زمینه حاشیه‌های زیادی به وجود آمده است. بنده باید به صراحت عنوان کنم که تیم ملی ایران به خوبی مدیریت نمی‌شود. در هیچ کجای جهان سرمربی تیم ملی سیاست‌های کلی فوتبال آن کشور را مدیریت نمی‌کند. در همه کشورهای جهان یک نهاد فراتر از حیطه سرمربی وجود دارد که سیاست‌ها و خط مشی کلی فوتبال را مشخص می‌کند. این در حالی است که در شرایط کنونی این وضعیت در فوتبال ایران نامشخص است و وجود ندارد.
‌چرا کی‌روش بیش از آنکه به لیگ داخلی ایران توجه کند به دنبال بازیکنان دورگه‌ای است که در اروپا متولد شده و بازی می‌کنند؟ آیا این مسأله سبب از بین رفتن استعدادهای داخلی فوتبال ایران نخواهد شد؟
آقای کی‌روش به لیگ داخلی ایران هیچ اعتقادی ندارد. به همین دلیل نیز بوده که تاکنون با هیچ کدام از مربیان داخلی مشورت نکرده و مربیان ایران را طرف مشورت خود نمی‌داند. به همین دلیل نیز بازیکنان شاغل در خارج از کشور را به بازیکنان لیگ داخلی ترجیح می‌دهد. بدون شک در لیگ داخلی ایران استعدادهای زیادی وجود دارد که اگر فرصت حضور در میادین بین‌المللی به آنها داده شود می‌توانند به بازیکنان باتجربه و کارآمدی برای فوتبال ایران تبدیل شوند. متأسفانه آقای کی‌روش از زمانی که سرمربی‌گری تیم ملی ایران را برعهده گرفته‌اند این رویکرد را در دستور کار خود قرار نداده و تنها از بازیکنان درجه یک لیگ ایران استفاده کرده است که امکان دعوت نکردن آنها به تیم ملی وجود نداشته است. شاید اگر آقای کی‌روش رویکرد دیگری در پیش می‌گرفت و به بازیکنان جوان برای حضور در تیم ملی بهای بیشتری می‌داد شرایط به شکل دیگری رقم می‌خورد.
‌چرا در فوتبال ایران مسأله موفقیت دیگر تیم‌ها برای رقبا خوشایند نیست و افراد و تیم‌هایی که در فوتبال ایران موفق عمل می‌کنند به جای اینکه مورد حمایت و تشویق قرار بگیرند مورد هجمه قرار می‌گیرند؟ نمونه بارز این مسأله پرچم کشور ژاپن در ورزشگاه‌ها در مقابل تیم پرسپولیس است.
ما در این زمینه نیاز به کار فرهنگی و فرهنگ‌سازی داریم. به نظر می‌رسد ما هنوز در این مسائل دچار فقر فرهنگی هستیم. تیم پرسپولیس در سال جاری عملکرد موفقی در لیگ داخلی و هچنین در جام باشگاه‌های آسیا داشت و موفق شد تا فینال این بازی‌های نیز حضور داشته باشد. تماشگران و تیم‌های دیگر لیگ ایران نیز باید مدیریت و برنامه‌های خود را تقویت کنند تا بتوانند در مسیر موفقیت حرکت کنند. به همین دلیل نیز باید در این زمینه فرهنگ‌سازی صورت بگیرد و تماشاگران فوتبال ایران به جای اینکه به دنبال تخریب تیم رقیب باشند موفقیت فوتبال ایران را نوعی موفقیت جمعی و کلی به شمار بیاورند.
‌آیا موفقیت پرسپولیس در جام باشگاه‌های آسیا می‌تواند زمینه‌ساز موفقیت تیم ملی در بازی‌های جام ملت‌های آسیا برای قهرمانی تیم ملی باشد؟
بدون شک موفقیت تیم پرسپولیس در بازی‌های آسیایی سبب شد که فوتبال ایران از نظر بین‌المللی مورد توجه قرار بگیرد. به عنوان مثال در بازی فینال که در ورزشگاه آزادی برگزار شد رئیس فیفا و رئیس کنفدراسیون فوتبال ایران در ورزشگاه حضور داشتند و رسانه‌های خارجی به صورت کامل این بازی و حواشی آن را تحت پوشش قرار داده بودند. از سوی دیگر تیم پرسپولیس با خودباوری و مدیریت صحیح موفق شد بسیاری از حریفان قدرتمند خود را از پیش رو بردارد که این مسأله می‌تواند انگیزه تیم‌های ایران را در بازی‌های بین‌المللی بالا ببرد. تیم ملی ژاپن و باشگاه‌های این کشور در سال‌های اخیر نتایج خوبی در فوتبال آسیا و همچنین در مسابقات بین‌المللی به دست آورده‌اند. با این وجود نباید تنها به این نتایج نگاه کرد. نظام باشگاه‌های فوتبال ژاپن دارای نظم و برنامه‌ریزی قوی است و نهادهای تصمیم‌گیر به صورت اصولی از باشگاه‌های ژاپنی حمایت می‌کنند. این در حالی است که بخش خصوصی به خوبی در فوتبال ژاپن نقش آفرینی می‌کند و در بالا بردن سطح کیفی فوتبال ژاپن نقش مهمی داشته است. از نظر فرهنگی نیز فوتبال ژاپن در سطح خوبی قرار دارد و فرهنگ‌سازی مناسبی در این زمینه صورت گرفته است. به همین دلیل نیز هنگامی که نام فوتبال ژاپن در فوتبال آسیا آورده می‌شود علاقه‌مندان به فوتبال با احترام از فوتبال ژاپن یاد می‌کنند. اگر موفقیت‌های تیم پرسپولیس در آینده نیز ادامه داشته باشد فوتبال باشگاهی ایران در قاره آسیا می‌تواند شناخته شده‌تر شود و باشگاه‌های آسیایی باشگاه‌های ایرانی را رقیب جدی خود در رسیدن به قهرمانی آسیا قلمداد کنند. تماشاگران ایران و هوادار تیم پرسپولیس در بازی‌های حساس این تیم در مقابل تیم‌های قدرتمندی مانند الاسد و کاشیما آنتلرز با حضور گسترده و پرشور در ورزشگاه آزادی نشان دادند که فوتبال ایران دارای چه پتانسیل بزرگی در زمینه تماشاگر است و فوتبال ایران از چه تماشاگران پرشوری بهره می‌برد. بدون شک این موهبتی است که در کمتر کشوری در آسیا وجود دارد و اغلب تیم‌های باشگاه‌های آسیا دارای چنین پتانسیلی نیستند.
‌ دیدگاه شما درباره حضور زنان در ورزشگاه‌ها چیست؟آیا زمان آن نرسیده که در برخی رویکردها در این زمینه تجدید نظر جدی صورت بگیرد؟
بنده معتقدم حضور زنان در ورزشگاه‌ها یک پدیده جدید نیست و ما در گذشته پیشینه قابل قبولی از حضور بانوان در ورزشگاه‌ها داشته‌ایم. حتی در بازی‌های اخیری که بانوان در ورزشگاه‌ها حضور پیدا کردند نیز این حضور اثرگذار بوده و با واکنش مثبتی از سوی تماشاگران و همچنین افکار عمومی جامعه مواجه شده است. ما باید به این مسأله به صورت منطقی و طبیعی نگاه کنیم. در شرایط کنونی نصف جمعیت جامعه را زنان تشکیل می‌دهند. به همین دلیل باید این فرصت در اختیار آنها قرار بگیرد که در ورزشگاه‌ها حضور پیدا کنند. بنده معتقدم حضور زنان در ورزشگاه‌ها از نظر فرهنگی و اخلاقی تأثیرات مثبت و قابل توجهی در فضای ورزشگاه‌ها خواهد داشت. از سوی دیگر در شرایط کنونی یکی از مهم‌ترین چالش‌های فوتبال ایران در سطح بین‌المللی که با مشکلاتی نیز از سوی فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا مواجه شده همین مسأله حضور زنان در ورزشگاهاست. به نظر می‌رسد اگر این وضعیت ادامه پیدا کند ممکن است فوتبال کشور با مشکلاتی در زمینه بین‌المللی مواجه شود. در نتیجه به نظر می‌رسد زمان آن رسیده که رویکرد جدیدی در این زمینه اتخاذ شود و زنان بتوانند در ورزشگاه‌ها حضور پیدا کنند و در فضای اخلاقی ورزشگاه‌ها تأثیرگذار باشند.