مسئولان ناپخته کم تحملی مردم

آفتاب یزد- گروه سیاسی: از دو روز پیش که تصاویر جدل نماینده سراوان با کارمندان گمرک انتشار یافته است، اظهارات مختلفی از هر دو طرف مسئولان گمرک و وزیر اقتصاد و البته نماینده و سایر مسئولانی که از در دفاع از این نماینده برآمده‌اند شنیده می‌شود.
با تمامی این احوال آن بخشی از ماجرا که مورد توجه شبکه‌های اجتماعی و مردم قرار گرفته است، نه هیچ کدام از این دو طرف بلکه نحوه برخورد آن ارباب رجوع با نماینده مجلس است. ارباب رجوعی که با این نماینده لحظاتی درگیر شده و وی را از گمرک بیرون می‌اندازند. این اقدام ارباب رجوع در همین دو روز وی را تبدیل به یک چهره مطرح کرده است چراکه برخی او را نماینده بخشی از مردم می‌دانند. این عده معتقدند که این بهترین نوع برخوردی بود که می‌شد یکی از مردم با نماینده مورد اشاره مجلس داشته باشد.
هر چند عده‌ای هم معتقدند باید بررسی گردد چرا آستانه تحمل مردم در قبال رفتار یک مسئول ولو اشتباه اینقدر پایین است.
البته ماجرایی که در این کلیپ رخ داد را ما به شکل‌های دیگر نیز در جامعه‌مان می‌بینیم. مثلا زمانی که یک مقام مسئولی سخن می‌گوید عده‌ای از مردم با شنیدن اظهارات این مقام غرولندکنان، لب به گلایه و شکایت می‌گشایند. اتفاقی که به نظر می‌آید باید از آن با عنوان یک پدیده اجتماعی یاد کرد اما چه عواملی باعث می‌شود تا عده ای از این نگاه خاص نسبت به یک مسئول تا این حد استقبال کنند؟



>دلایل یک استقبال
جواد میری جامعه‌شناس سیاسی با بیان اینکه در دوره دوم حسن روحانی، فصل جدیدی از نارضایتی در میان بخشی از جامعه ایجاد شده است به آفتاب یزد می‌گوید: «فراموش نکنیم طی ماه‌های گذشته ناگهان درآمد مردم ایران قریب به 4 برابر کمتر شد، ارزش پول پایین آمد، گرانی و فشار بی‌سابقه‌ای روی اقشار متوسط و متوسط به پایین و طبقه کارگر به وجود آمد و در این بین عدم پاسخگویی افرادی که به انحای مختلف در ساختار کشور مسئولیتی دارند مردم را عصبی‌تر کرده است.»
وی ادامه می‌دهد: « تا زمانی که برخی مسئولان به دنبال تداوم سیاست‌های خودشان هستند و نیم نگاهی به وضعیت مردم و معیشت آنان ندارند، این نارضایتی مرتبا تشدید می‌شود.»
از میری می‌پرسیم که از میان همه مقامات مسئول مگر نباید نگاه مردم به نمایندگان مجلس نرم تر باشد چرا که تا حدی در انتخاب آنها نقش دارند اما او می‌گوید: «مردم شاهدند که در میان برخی نمایندگان مجلس نیز شکلی از تخلف رشد یافته است، این عده از نمایندگان با لابی‌هایی که می‌کنند به مجلس وارد می‌شوند، حوزه‌های انتخاباتی خود را فراموش می‌کنند یا صرفا به دنبال سود فردی، جناحی یا گروهی هستند. این موارد تاثیرات عمیقی روی ذهنیت جامعه ایرانی گذاشته است.»
میری می‌گوید: «این موضوع را در کنار اتفاقاتی که در برخی نهادهای دیگر در حال وقوع است بگذارید مردم متصور می‌شوند که به جای آنکه مسئولان عامل مردم باشند تبدیل به امرکنندگان و فرمانروایانی شده اند که پاسخگوی مردم نیستند. با ناکارآمدی مقامات در حوزه‌های مختلف و فشار بی سابقه معیشتی، مردم در آستانه کم‌تحملی قرار گرفتند.»
این جامعه شناس سیاسی ادامه می‌دهد: «عدم شفافیت و عدم پاسخگویی و بی مسئولیتی برخی از مسئولان یک اعتراض و نارضایتی را ایجاد کرده است از همین رو این نقطه جوش را اکنون در برخوردی که مثلا یک ارباب رجوع با نماینده مجلس انجام داده است می‌توانیم ببینیم.»

>سکوت کنند بهتر است
اما قرار است این پدیده اجتماعی تا کجا ادامه پیدا کند و راهکاری برای مهار آن هست؟ میری اظهار می‌دارد: «ما سال‌هاست که گفته‌ایم می‌توان جلو چنین حرکاتی را گرفت اما موضوع بر سر این است که گوش شنوایی نیست. برخی که در قدرت هستند، گوش شنوا به نگاه‌های کارشناسی ندارند. دیگر اینکه یکی از بزرگترین مشکلاتی که وجود دارد این است که عده‌ای در این سال‌ها دائما در پست مدیریتی بوده اند و یکی از آفت‌های دائم المدیریتی این است که گوش انسان را سنگین می‌کند، یعنی آن مسئول نمی‌تواند زندگی روزمره را بفهمد، چرا که این مدیران به گونه‌ای نامحسوس و غیر محسوس توسط کسان دیگری تامین می‌شوند. اگر کسی که مثلا قبلا وزیر بود بعد از چهار سال به زندگی مردمی بازمی‌گشت، می‌توانست موضوعات را بهتر درک کند اما اکنون اینگونه نیست.»
میری می‌گوید: «ارتباط دائم‌المدیرها با طبقه مردم و آن چیزی که در جامعه شناسی به عنوان منطق زندگی روزمره است از دست می‌رود و نمی‌فهمند که یک کارمندی که مثلا قبل از سال 97 در زمان دلار 3700تومانی، دو میلیون تومان می‌گرفت بعد از سال 97 و نوساناتش، چگونه با زن و بچه و مستاجری می‌تواند زندگی کند. در اینجا وقتی مسئولی بگوید «مردم! فشارها را تحمل کنید» فکر می‌کنید که واکنش مردم چگونه خواهد بود؟»
وی اضافه می‌کند: «عمده مسئولان، زندگی شان بالای ونک و در قصر و خانه‌های بالای 200 متری است و درکی از زندگی روزمره ندارند. از همین رو تمامی مسئولان جناح چپ و راست که در تلویزیون سخن می‌گویند، متوجه نیستند که بُرد برخی حرف‌های بعضا دلسوزانه غیرواقعی شان چیست؟ و مردم این اظهارات را چگونه می‌فهمند؟ مثلا وقتی می‌گویند که «مردم تحمل کنید» به جای آنکه احساس آرامش به مردم بدهد به آن‌ها احساس تشنج می‌دهد. شاید بهتر باشد که مسئولان در این مواقع سکوت کنند.»
جواد میری ادامه می‌دهد: «اکنون کسانی هستند که چند ماه حقوق نگرفتند. در حالی که یک ماه حقوق نگرفتن خانواده ای را برهم می‌ریزد. یا مثلا وزارت تعاون و کار و رفاهی که قرار است تعاون و رفاه ایجاد کند با آن عریض و طویل بودن برای رفاه و تعاون و کار مردم چقدر موثر بود؟ این وزارتخانه فقط به کارمندانش حقوق می‌دهد در حالی که قرار بود با ساختارش، تغییر و تحول اجتماعی ایجاد کند. در مجموع وقتی اینها را در نظر می‌گیریم یک نوع احساس نارضایتی شدید ایجاد می‌شود که نمونه اش در رفتار ارباب رجوع و نماینده سراوان دیده می‌شود.»

>تا کجا ادامه دارد؟
این جامعه‌‌شناس سیاسی درباره اینکه پدیده کم‌تحملی ممکن است تا کجا ادامه یابد، می‌گوید: «در ایران باید فساد را از این حالت خارج کنیم. باید واقعا نگاهمان را به مدیریت جامعه تغییر دهیم. مدیریت اختاپوسی موجود آن هم با این تم که «تو هم وارد قدرت شو چون با منی» همه چیز را به هم می‌ریزد. مردم این روزها دائم از خود می‌پرسند در کشورهای دیگر چگونه توانستند معضل بیکاری را حل کنند یا بودجه شان را منطقی شکل بدهند؟»
چهار دهه گذشته است؛ چهار دهه‌ای که باید زمان پختگی مسئولان باشد اما از قرار معلوم هنوز هم عده‌ای از مسئولان با رفتارهای ناپخته خود جامعه را ملتهب تر می‌کنند، جامعه ای که به قدری در نارضایتی فرو رفته است که از حمله یک ارباب رجوع به یک نماینده مجلس از خوشحالی سر از پا نمی‌شناسد و آن رفتار را بهترین عملکرد و سزاوار سایر مقامات مسئول نیز می‌داند.