تکرار فاجعه شین‌آباد

 
 
در خبرها خواندیم که در یک حادثه دلخراش دیگر دبستان دخترانه‌ای در زاهدان دچار حریق شده و مطابق گزارش‌های اولیه سه‌نفر از دانش آموزان دبستان مذکور، به لحاظ شدت سوختگی جان خود را از دست داده‌اند. خواندیم و آه از نهادمان برآمد و باز در همین خبرها خواندیم به‌رغم آنکه استفاده از چراغ‌ها و بخاری‌های چکه‌ای در مراکز آموزشی ممنوع شده، مع ذالک همچنان در دبستان مذکور از بخاری‌های یادشده استفاده می‌کردند! خبر را خواندیم و عمیقا دچار حیرت شدیم. در وادی امر قطعا هر انسانی این خبر را بشنود یا بخواند، قطع نظر از اینکه به شدت اندوهگین و متاثر می‌شود، چند سوال اساسی بلافاصله در ذهنش پیدا می‌شود. 1)چرا این حوادث مدام تکرار می‌شود؟ 2) چرا مسئولان مربوطه از حوادث گذشته درس عبرت نمی‌گیرند؟ 3) چرا دولت و آموزش و پرورش به مناطق محروم آنچنان که باید و شاید التفات نمی‌نمایند؟ 4) چرا این حوادث و حوادث مشابه آن مانند حادثه مدرسه شین آباد، معمولا در مناطق محروم اتفاق می‌افتد؟ 5) چرا در حوادث گذشته، موضوع دقیقا کارشناسی نشده و مقصر یا مقصران حادثه معلوم نشده و آنچنان که باید و شاید با آنها برخورد نشده است؟ 6) شنیده‌ایم که در کشورهای توسعه یافته در صورت بروز و تکرار چنین حوادثی دادگاه‌ها به شدت با مقصران حادثه بدون کوچکترین اغماضی برخورد می‌کنند و مسئولان مربوطه نیز در رده‌های بالا بلافاصله ضمن عذرخواهی از مردم، استعفا می‌دهند. اما تاکنون نشنیده‌ایم یا نخوانده‌ایم که در کشور ما در اینگونه مواقع لااقل یکی از مسئولان رده متوسط حتی به صورت رسمی و جدی، از مردم عذرخواهی کرده و یا از سِمَت خود کناره‌گیری کند. 7) مصدومین حادثه شین‌آباد، هنوز گرفتار مشکلات خاص حادثه آتش سوزی هستند و چرا تاکنون آنچنان که خودشان گفته‌اند حمایت لازم و کافی از آنان به‌عمل نیامده است؟ به این سوالات و سوالات مشابه دیگر نیز تاکنون پاسخ منطقی داده نشده و ظاهرا در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد و بعد از مدتی حادثه فراموش شده و باز تکرار فاجعه دیگر. حادثه اتفاق افتاده در دبستان اسوه حسنه زاهدان، حادثه ساده‌ای نیست که بتوان به‌راحتی از آن گذشت. در این حادثه چندین خانواده دچار مصیبت عمیق شده‌اند.
ادامه صفحه 3