روزنامه قانون
1397/09/28
تير خلاص شكارچيان به حيات وحش
غفلت مسئولان از حيات وحش و محيط زيست هم براي جانوارن و هم براي طبيعت بسيارگران تمام شده، تعداد زيادي از گونههاي جانوري و گياهي در آستانه انقراص يا در معرض خطر هستند و به عبارت ديگر بسياري از پرندگان و حيوانات همچنان قرباني بيتدبيري مسئولان ميشوند. اين در حالي است كه داستان غمانگير شكار غيرمجاز از سوي شكارچيان همانند قبل ادامه دارد. تفاوتي هم ندارد كه پرنده شكاري باشد يا غير شكاري سليقه برخي از شكارچيان پرندههاي شكاري بهویژه خانواده شاهینها در مناطق کویری و در استانهای کرمان، زاهدان و شمال کشور و فروش آنها به اعراب حاشيه خليج فارس است اما برخي نيز اقدام به شكار پرندگان مهاجر ميكنند؛ به طوري كه به محض ورود آنها به كشور، دامگاهها و تورهاي هوايي شكارچيان از اين پرندگان ميزباني كرده و زنده يا مرده سر از بازارهاي محلي درميآورند. شکار و کشتار بیرویه و غیرقانونی پرندگان مهاجر در سالهای اخیر، بازتابهای رسانهای فراوانی داشته است. پرندگانی که شکار می شوند یا به مصرف انسانی میرسند یا از آنها برای تاکسیدرمی (خشک کردن) استفاده می شود. حجم بالای شکار پرندگان مهاجر، دهها میلیارد تومان درآمد را نصیب شکارچیان میکند. اما همین حجم زیاد شکار، نسل برخی پرندگان را تا حد انقراض نزدیک کرده است. در اين زمينه طیبه سیاوشیشاهعنایتی نماينده مجلس از شکار غیرمجاز پرندگان مهاجر در فریدونکنار انتقاد کرده و گفته است: قیمت بالای فروش پرندگان مهاجر سبب افزايش شكارغيرمجاز آنها شده است به گونهای که از این طریق روزانه حتی یک میلیون تومان هم به دست می آورند؛ بنابراین مقابله با این افراد بسیار سخت و مشکل است. در اين زمينه بیشک اگر تمامی مسئولان محلی تعامل و همکاری مناسب را با هم داشتند این معضل به خوبی کنترل و مدیریت میشد. اما براساس اظهارات کارشناس محیط زیست در حال تلاش هستند با حمایت دادستان تا حدودی از معضل قاچاق پرندگان جلوگیری کنند و بر این اساس سختگیریهایی نیز در زمینه صدور مجوز شکار پرندگان ایجاد شد در واقع در گذشته تعداد روزهای شکار نامحدود و بیشتر بود اما در حال حاضر تنها دو روز در هفته و حداکثر دو مجوز شکار صادر می شود.سياوشي یادآور شد: برخی از سرسودجویی و برخی دیگر برای تامین معیشت شکار میکنند که اگر اشتغال این افراد در دستور کار قرار گیرد نسبت به تغییر اکوسیستم و کشتار پرندگان و تخریب محیط زیست اقدام نمیکنند. اما نكته قابل تامل اينكه قوانینی که در حوزه شکار وجود دارد بازدارنده هستند كه باید ضمانت اجرایی مناسب داشته باشند و همچنین با آموزش و ارتقای آگاهی مردم نکوهش شکار را به آنها گوشزد کرد.
شكار و قاچاق هوبره به كشورهاي حوزه خليج فارس
در كنار شكار غيرمجاز پرندگان مهاجر، شكارچيان در جنوب ايران نيز به دنبال شكار هوبره پرندهاي زيبا هستند تا آن را به قوشبازان عرب بفروشند و آنها حاضرند مبالغ هنگفت براي خريد اين پرنده زيبا پرداخت کنند. زندهگیری، شکار و قاچاق این پرندگان به کشورهای حوزه خلیج فارس، نسل این گونههای ارزشمند کشور را در آستانه انقراض قرار داده است. شیوخ عرب با آموزش پرندگان شکاری از آنها برای شکار، بهویژه شکار هوبره استفاده میکنند. مناطق رامشیر، رامهرمز، ماهشهر، اطراف اهواز، آبادان، امیدیه و خرمشهر در کشور از مراکز پرندگان شکاری گرانقیمت به حساب میآیند. علاقه شیوخ عرب به بازی با پرندههای ایرانی، هر روز قیمت آنها را بالاتر برده و سودجویان را برای قاچاق بیشتر ترغیب میکند. براساس بررسیهای انجامشده قیمت پرندهها از 20میلیونتومان شروع میشود و حتی به دومیلیاردتومان هم میرسد.هوبره پرندهای بسيار زيباست در جنوب شرق و مرکز ایران سکونت دارد. هوبرهها بعد از شکار در دشتهای ایران به استانهای ساحلنشین جنوبی منتقل و در نهایت به کشورهای عربي جنوب خلیجفارس منتقل میشوند. اعراب حوزه خلیج فارس از هوبره بهعنوان طعمه بازهای شکاری خود در مسابقات شکار استفاده میكنند. اين در حالي است كه جمعیت این پرنده زیبا به دلیل تخریب زیستگاه طبیعی و شکار غیرمجاز به شدت کاهش یافته و به همین دلیل در فهرست گونههای آسیبپذیر (VU) و در طبقه تهدید شده اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) قرارگرفته است.
عليم يارمحمدي عضو مجمع نمایندگان استان سیستان و بلوچستان در مجلس با ابراز نگراني از كاهش چشمگير جمعيت هوبره در اين مناطق به خانه ملت گفتهاست : هوبره در مراتع و چراگاههای منطقه بلوچستان، ایرانشهر و حوالی شهرستانهای فنوج، دلگان، بزمان، زندگی میکند. متاسفانه جمعیت هوبرهها به دلایل مختلف از جمله خشکسالیهای گسترده و شکارغیرقانونی کاهش چشمگیری داشته است. بدين منظور افراد سودجویی با حضور در منطقه، بومیان محلی استان را ترغیب به زندهگیری هوبره میكنند و پس از زندهگیری با سود هنگفت اقدام به قاچاق این پرندگان به کشورهای حوزه خلیج فارس میکنند، اما این موضوع به صورت گسترده در کشور انجام نمیشود و تنها افراد خاصی به صورت مخفیانه و غیرقانونی دست به این کار میزنند.
جريمهها از قدرت بازدارندگي برخوردار نيستند
در حالي كه اوضاع و احوال محيط زيست و حيات وحش كشور به شدت بحراني شده و مخاطرات بسيار زيادي اين حوزه را تهديد ميكند، قوانين در اين حوزه به هيچ عنوان با جرايمي كه توسط سودجويان صورت ميگيرد، متناسب نبوده و به عبارت ديگر در بسياري از موارد از بازدارندگي لازم برخوردار نيستند. یک کارشناس محیطزیست درباره جريمههاي اختصاص داده شده به تخلفهای محیطزیستی گفتهاست : اغلب جریمههای اختصاص داده شده به اندازه کافی قدرت بازدارندگی را ندارند. برای مثال اگر شما از خودرو خود زباله را به بیرون پرتاب کنید، جریمه آن فقط 35هزار تومان است. همچنین فرد در شرایطی جریمه میشود که افسر این تخلف را مشاهده کند. با این تفاسیر اگر دیگر افراد چنین تخلف فرد خاطی را به مسئولان امر گزارش کنند، مساله مورد رسیدگی قرار نمیگیرد. محمد درویش میافزاید: با بررسی قوانین باید تاکید کرد که هیچانگیزهای برای ارزش قائل شدن به مسائل محیطزیستی در کشور وجود ندارد. به این ترتيب همچنان تخلفات محیطزیستی در کشور تکرار میشود. برای مثال با بررسی وضعیت آتشسوزی عمدی در جنگلها، پرتاب سیگار روشن در طبیعت، سرعت غیرمجاز و کشته شدن حیوانات در حیات وحش و ... جریمههای اعمال شده چندان بازدارنده نیستند.
بهگفته او این جریمههای اندک هیچگاه عامل بازدارندگی محسوب نمیشود؛ بهگفته او در دیگر موارد محیطزیستی هم جریمهها گرانتر از اقدام فرد خاطی اعمال میشود که تبعات آن سنگین است. برای مثال در زمینه شکار حیات وحش جریمهها به حدی سنگین است که وقتی یک شکارچی به دام میافتد، ترجیح میدهد که محیطبان را کشته و به این شکل از صحنه فرار کند، چون فرد خاطی بهدلیل قوانین موجود بر این باور است که در صورت تسلیم شدن به قانون باید تاوان این اشتباه را برای همیشه بپردازد.
بهگفته او اگر امروز بیش از 130 نفر شهید محیطبان و جنگلبان در کشور وجود دارد، یکی از دلایل آن همین عدم تناسب بین جرم و مجازات بوده است. این کارشناس محیطزیست درباره قوانین بازدارنده میگوید: باید دانست که مجازات جایگزین از سوی قوه قضايیه اعمال میشود. برای مثال وقتی یک فرد درختی را در منطقه باغ شادی قطع کند، بر اساس مجازاتهای جایگزین باید 500 اصله درخت در آن خطه بکارد. در این شرایط وقتی بهدلیل خشکی دریاچه شادگان آن محیط بهشدت خشک شده است، طبیعتا این اقدامات محیطزیستی نیز به تشدید بیابانزایی میانجامد. باید دانست که در هر خطهای نمیتوان درختکاری را تجویز کرد، اما این مساله در احکام قوانین جایگزین رعایت نمیشود و احکام اغلب حالت احساسی دارند.
محدوديتهاي مكاني، زماني و نوعي براي شكار
علی مشهدی ، عضو هیات علمی دانشگاه قم نیز در رابطه با شكار غيرمجاز و قوانين در اين زمينه به قانون ميگويد: در قانون، شکار برخی از گونهها ممنوع شده است و هدف قانون شکار و صید، محافظت از گونههای در معرض خطر و جلوگیری از انقراض گونههایی است که در معرض نابودی قرار دارند. البته باید گفت تمامی گنجشکسانان حفاظت شده نیستند و در مورد شکار آنها محدودیتی اعمال نشده است. طبق لیستی که کنوانسیون سایتس ارائه کرده و ایران هم عضو آن است، برخی از گونههای گنجشکسان نیز حفاظت شده هستند و شکار آنها ممنوع است. شكار غيرمجاز در حالي همچنان توسط افراد سودجو صورت ميگيرد كه سازمان حفاظت از محيط زيست متولي حمايت و صيانت از اين حوزه است. هرچند اقداماتي در اين زمينه انجام شده اما به هيچ وجه نه موثر بوده و نه اينكه كاهش تخريب محيط زيست و حيات وحش را به دنبال داشته است.
مشهدي در اين زمينه خاطرنشان ميكند: یکی از تکالیف ماموران حفاظت از محیط زیست، نظارت بر کسانی است که وارد قلمروی محیط زیست میشوند. این محدودیتها، زمانی، مکانی و نوعی هستند که قانونگذار برای شکار پیشبینی کرده است. محدودیت مکانی به معنای آن است که در هر مکانی نمیتوان مبادرت به شکار کرد. به عنوان مثال در مناطق حفاظت شده یا پارک ملی شكار جايز نيست . محدودیت زمانی یعنی، در زمانهای خاصی که حیوانات زاد و ولد یا تخمریزی میکنند شکار ممنوع است و محدودیت نوعی هم که گونهخاصی از حیوانات را نمیتوان شکار کرد یا روش خاصی از شکار را نمیتوان انجام داد مانند تور انداختن یا روشهایی که قانونگذار ممنوع کرده، مانند صید با باروت، شکار از طریق انفجار یا روشهایی که در شب بهصورت سنتی اقدام صورت میگیرد. در خاتمه بايد گفت محيط زيست كشور به شدت نيازمند توجه جدي از سوي مسئولان است. مشكل كم آبي كشور، جنگلهايي كه هر روز كوچك و كوچكتر ميشوند و تخريب طبيعت توسط گردشگران و گونههاي جانوري كه در آستانه نابودي قرار گرفتهاند و... تنها بخشي از اين مشكلات مربوط توجه جدي توسط سازمانهاي متولي و بخشي ديگر نيازمند فرهنگ سازي و آموزش به گردشگران و افراد جامعه است. به گفته كارشناسان ساخت هر مترمربع خاك سالها زمان نياز دارد. پس آموزش به افراد جامعه براي نگهداري و استفاده بهينه از اين منابع خداداي، سبب خواهد شد تا فرزندان و آيندهگان كشور نيز مانند ما از آن بهره ببرند در غيراينصورت خشكسالي و نابودي جنگلها ميتواند زندگي آيندگان را با مشكلات جدي مواجه كند.