روزنامه قانون
1397/09/28
د رس عقوبت ريا ست
حضرت آیتا... خامنهای صبح سهشنبه ۱۳۹۷/۹/۲۷ در ابتدای درس خارج فقه با بیان حدیثی از پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) درباره «اثرات و تبعات اخروی ریاست»، به شرح این حدیث و لزوم پرهیز انسان از تلاش برای دستیابی به «ریاست» مگر در مواقع تکلیف پرداختند و در ادامه، خاطرهای از علت پذیرفتن نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۶۴ را بیان کردند.ايشان با اشاره به حديثي گفتند كه پيامبر اكرم(ص) فرمودند هيچ کس نیست که بر 10 نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد ـ هر کسی که بر 10 نفر، نه حالا بر 80میلیون نفر امارت و ریاست داشته باشد [مگر اینکه] این آدمِ ريیس را که اینقدر در دنیا محترم است و ريیس است و مدیر است، چنین آدمی را در روز قیامت وقتی که میآورند، دست او را به گردنش بستهاند؛ یعنی دستبسته او را وارد محشر میکنند، آن هم به این شکل که دستش به گردنش بسته است. نفْس این مسئولیت و آمریت و ریاست، یک تبعاتی دارد که ایجاب میکند این را.
عقوبت يك عمل
در آن حوزهِ ماموریت که ما آنجا ريیسیم، مدیریم، یک کارهای هستیم، بعضی از کارها انجام میگیرد که ما میتوانستیم مانع آن بشویم و نشدیم؛ حالا یا غفلت کردیم [وارد] نشدیم، یا از روی تنبلی وارد نشدیم؛ این کار خلاف، زیر نظر ما و در پُست نگهبانی ما انجام گرفت ــ پُست نگهبانی ما است دیگر ــ یا بعضی از کارها باید انجام میگرفت در حوزه ماموریت ما که انجام نگرفت؛ یا به دليل اینکه ما نفهمیدیم، دقت نکردیم، تعقیب نکردیم، مشورت نکردیم، پرسوجو نکردیم و ندانستیم، یا نه، دانستیم، تنبلی کردیم، امروز و فردا کردیم، [گفتیم] حالا بعد، فردا و ضایع شد، فوت شد. اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ بيشك اینجوری است. باید دنبال ریاست نرویم؛ ریاست این تبعات را دارد.
خطر رياست
بعضی میدوند دنبال ریاست، نمیفهمند که نفْس این آمریت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولا (۲) میآورند؛ این چیز خیلی مهمی است. دست بسته میآورند او را در پای محاسبه الهی.
موازين اخروي
اگر چنانچه او آدم خوبی بود، درستکار بود، در آنچه انجام گرفته بود تقصیری و گناهی متوجه او نبود، اینجا رها میکنند او را. شارع مقدس و پروردگار عالم موازینی دارد؛ یک جاهایی ممکن است که انسان مَعفو باشد به دلیلی؛ قصورش قصورِ عنتقصیر نباشد ـ گاهی ما قاصریم، جاهلیم اما جهلمان عنتقصیراست، گاهی نه، تلاش خودمان را کردهایم، زحمتمان را کشیدهایم، آخرش این [نتیجه] درآمده ـ این [قصور]، اینجا مورد عفو الهی است. پس اگر «محسن» باشد این آمر و این ريیس، فُکَّ عَنه اما اگر نه، انسان نیکوکاری نبوده است در دنیا، خودش هم آدم بدکار و بدعملی بوده است ـ هرجور بدعملیای که فرض کنید ـ اینجا آن گرفتاری و آن غل و زنجیری که به او بسته شده است، افزایش پیدا میکند. اینها را باید ما بفهمیم؛ اینها را باید بفهمیم. دنبال کرسیهای ریاست [بودن] ـ چه ریاست اجرايی، چه ریاست تقنینی؛ میبینید برای نمایندگی مجلس بعضی خودشان را میکُشند، اگر چنانچه راه پیدا نکنند به هر دلیلی یا براي مثال فرض کنید صلاحیتش را تایید نکنند یا رای نیاورد و غیره، خودش را به آب و آتش و در و دیوار میزند که چرا نشد ـ عقل نیست، تدبیر نیست. ملاحظه کردید؟ اگر چنانچه این ریاست، مایه یک چنین دغدغهای است، خب انسان رها کند؛ مگر اینکه متوجه انسان بشود و واجب باشد برای انسان؛ آن [جا] بله [لازم است].
خاطرهاي خاص
بنده دوره دوم ریاست جمهوری، بيشك عازم بودم به اینکه نامزد ریاست جمهوری نشوم ــ حالا دوره اوّل که تحمیل شد بر ما، هیچ ــ دوره دوم دیگر به يقين گفتم من بيشك نامزد نمیشوم؛ امام(س) به من فرمودند بر تو واجب عینی و تعیینی است ـ هر دو را گفتند ـ گفتند: هم واجب عینی است، هم واجب تعیینی است؛ خب بنده هم بر خلاف میل خودم قبول کردم و رفتم. درست این است که اگر چنانچه تکلیفی وجود ندارد، واجب بر انسان نیست، انسان نرود به سراغش و دنبال نکند آن را. بله، اگر چنانچه ناچار شد، ناگزیر شد، به گردن انسان گذاشته شد، آنجا بايد با قوت انسان دنبال بکند.