ژوبین صفاری تاوان جنگ اقتصادی

اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری طی دو روز گذشته گفته بود «نمی‌توانیم به راحتی به مردم بگوییم که وارد جنگ شده‌ایم.» و البته اشاره کرده بود که آمریکایی‌ها مراکز حساس اقتصادی را هدف گرفته‌اند. آنچه در این میان باید پرسیده شود این است که اگر کشور آنطور که پیش از این هم مطرح شده بود، وارد جنگ اقتصادی شده است تاوان آن را چه کسی باید پرداخت کند؟ معاون اول رئیس جمهوری همچنین در بخش دیگر سخنان خود بودجه دولت را گوشت قربانی خوانده و از مراکزی نام برده بود که ده‌ها میلیارد بودجه دریافت می‌کنند. ناگفته پیداست در شرایط بحرانی و تنشی که البته نیازی به گفتن آن نبوده و مردم به راحتی اولین لمس‌کنندگان آن بودند چطور بودجه کشور، گوشت قربانی‌ای است که دولت توان قطع برخی از زوائد آن را ندارد؟ هر چند اقدام سال گذشته دولت در شفاف‌سازی بودجه و کشیده شدن بحث آن در شبکه‌های اجتماعی نزد افکار عمومی، قابل تقدیر بود اما اگر به قضاوت گذاشتن سند دخل و خرج یک ساله کشور در معرض اذهان مردم، نتواند این گوشت قربانی را در شرایط سخت اقتصادی نجات دهد، قطعاً باید راه حل را در جای دیگری کاوید. سوال اصلی مردم این است که اگر دولت تنظیم‌کننده اصلی سند بودجه است پس چه نهاد یا مرجعی باید پاسخگوی انحراف در چگونگی اختصاص و هزینه کرد آن باشد؟ این در شرایطی است که بارها بودجه برخی نهادهای فرهنگی که البته رقم آن‌ها کم هم نیستند و عملاً خروجی قابل توجهی نیز نداشتند، مورد بحث قرار گرفته است.
باید پرسید این نهادهای موازی تا چه حد دارای قدرت هستند که دولت و مجلس توان تحمیلِ تاوان جنگ اقتصادی را به آن‌ها ندارند. بدون شک مردم نه‌تنها به تنهایی توان پرداخت هزینه این نبرد نابرابر را ندارند که این تبعیض، اعتمادشان به هر کنش دولت برای عبور از این شرایط را از بین خواهد برد. ناگفته پیداست دولت باید به جای آماده کردن مداوم ذهن مردم برای پذیرش روزهای سخت، به طور شفاف موانع پیش روی خود، در عبور از این شرایط را با مردم مطرح کند. به هر روی باید گفت پذیرش افکار عمومی برای این شرایط نیازمند هم آوایی در ساختارهای لایه‌لایه تصمیم‌گیر برای پاسخگویی به عملکردشان است. در حالی که بودجه عمرانی در کمترین میزان خود قرار می‌گیرد، باید تمام دستگاه‌ها، نهادها و سازمان‌ها به طور شفاف درخصوص نحوه هزینه کرد بودجه خود با مردم سخن بگویند. بدون شک شرایط سال آینده کشور به گونه‌ای است که باید برای هر ریال بودجه مردم برنامه منظم داشت. مردمی که احساس می‌کنند در این شرایط هیچ مرجعی برای پاسخ دادن به رنج‌های اقتصادی‌شان نیست و دولتی که خود سال گذشته انتخاب کردند به انحا مختلف از ناتوانی‌اش در جلوگیری از نهادهای موازی سخن می‌گوید، دچار ناامنی روانی خواهد شد. زمانی که ببینند این خودشان هستند که به تنهایی باید بار گرانی کالاهای اساسی را تحمل کرده و حتی منت سوخت ارزان بر سرشان گذاشته شود و در شرایطی که حتی دولت سخنگویی هم به معنای سابق آن ندارد، احساس مورد ظلم قرار گرفتن خواهند کرد و حرف‌های‌شان را در خیابان و با فریاد می‌زنند. آنچه مسلم است نیازی به گفتن شرایط جنگی اقتصاد نیست، مردم توقع دارند به جای بیان مشکلات، حداقل طعم تاوان این جنگ را به عدالت در همه اقشار چه مسئول و چه غیر‌مسئول ببینند تا شاید کمی با احساس ناامیدی کمتری این سال سخت را به پایان ببرند.
سایر اخبار این روزنامه