« ابتکار» واکنش تند سعودی‌ها به دو قطعنامه سنای آمریکا را بررسی می‌کند از اوج تا افول شاهزاده

محمدرضا ستاری
نمایندگان سنای آمریکا با 56 رای مثبت در مقابل 41 رای منفی دو قطعنامه را علیه عربستان سعودی به تصویب رساندند؛ امری که به نظر کارشناسان با توجه به اکثریت جمهوری‌خواه در سنا، پیامی بسیار واضح به دولت دونالد ترامپ و نیز عربستان سعودی تلقی می‌شود. هر چند از سوی دیگر برخی ناظران این اقدام را با توجه به غیرالزام‌آور بودن قطعنامه‌ها، حرکتی نمادین تفسیر کرده که برای رهایی از فشار افکار عمومی صورت گرفته است.
همزمان با تصویب دو قطعنامه از سوی سنای آمریکا علیه عربستان سعودی، وزارت خارجه این کشور طی بیانیه‌ای این اقدام را محکوم کرده و آن را مداخله در امور داخلی عربستان تلقی کرده است. پیش از این و در اواخر هفته گذشته مجلس سنای آمریکا در اقدامی بی سابقه، پیش‌نویس قطعنامه توقف حمایت نظامی از عربستان در جنگ یمن و نیز مسئول دانستن ولیعهد این کشور در ماجرای قتل جمال خاشقجی را به تصویب رساند.
در همین رابطه نمایندگان سنا با 56 رای مثبت در مقابل 41 رای منفی این قطعنامه را به تصویب رساندند؛ امری که به نظر کارشناسان با توجه به اکثریت جمهوری‌خواهان در سنا، پیامی بسیار واضح به دولت دونالد ترامپ و نیز عربستان سعودی تلقی می‌شود. هر چند از سوی دیگر برخی ناظران این اقدام سنا را با توجه به غیرالزام‌آور بودن این قطعنامه‌ها حرکتی نمادین تلقی کرده که برای رهایی از فشار افکار عمومی صورت گرفته است.


با این حال سعودی‌ها روز گذشته تصریح کردند که دخالت آشکار در امور داخلی خود را نخواهد پذیرفت و همچنین هشدار دادند که هر نوع بی‌احترامی به خاندان سلطنتی را نیز تحمل نخواهند کرد. ریاض معتقد است که افزایش فشارها بر این کشور به واسطه مرگ جمال خاشقجی ناشی از برنامه‌ریزی کشورهایی است که قصد دارند در روابط استراتژیک عربستان و آمریکا خلل ایجاد کنند. به گفته تحلیل‌گران روی این سخن با ترکیه است، چرا که این کشور بر سر پرونده جمال خاشقجی نقش برجسته‌ای در برانگیختن افکار عمومی بین‌المللی و نیز تحت فشار قرار دادن خاندان سعودی داشت. ترک‌ها همچنین از همین رهگذر توانستند ضمن توافق با آمریکا، کشیش آمریکایی را آزاد کرده و به میزان زیادی از زیر فشارهای اقتصادی ایالات متحده بیرون بیایند.
موجی که ابتدا رسانه‌ها آن را کلید زدند
در همین راستا، ابتدا رسانه‌های آمریکا موج عظیمی از فشارها و انتقادات را متوجه عربستان کرده و با انتقاد از سیاست‌های دولت، خواستار بازنگری در رابطه با عربستان شدند. همچنین برخی از مهم‏ترین رسانه‌های آمریکایی نیز ضمن برجسته‌ کردن نقش محمد بن سلمان، او را مسئول جنایات یمن و سرکوب‌های داخلی در عربستان عنوان کرده و بر لزوم تغییرات جدی در خاندان آل سعود تاکید کردند. پس از این ماجرا کاخ سفید مواضعی متناقض در پیش گرفت، به خصوص از زمانی که کشورهای اروپایی وارد فاز عملیاتی برای تحریم‌های تسلیحاتی عربستان شده و در تحلیل‌های مختلف کارشناسان آنها مقدمات سقوط محمد بن سلمان و جانشینی شاهزاده احمد بن عبدالعزیر به جای وی مطرح شد. در همین رابطه، ترامپ ضمن محکوم کردن ماجرای قتل روزنامه‌نگار منتقد عربستانی، ابتدا دست داشتن محمد بن سلمان در این جنایت را منکر شد. سپس خواستار پاسخگویی ریاض در قبال چنین اقدامی شده و پس از آن حتی در یک سخنرانی ضمن انتقاد از سیاست‌های سعودی‌ها در یمن، تصریح کرد: آنها نحوه استفاده از سلاح‌های آمریکایی را بلد نیستند. پس از این ماجرا و در حالی که گفته می‌شد کاخ سفید نیز ناچار به جرگه مخالفان شاهزاده جوان پیوسته، ترامپ علنا به رسانه‌ها گفت: ماجرای قتل خاشقجی غیر قابل پذیرش است اما تحریم‌های تسلیحاتی عربستان به هیچ عنوان در دستور کار نیست، چرا که قصد نداریم آنها را به سمت روسیه و چین هدایت کنیم.
وقتی جمهوری‌‌خواهان شمشیر را برای شاهزاده از رو بستند
این ماجرا اما با شهادت رئیس سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا در سنا روند دیگری پیدا کرد. در همین هنگام بود که عده‌ای از سیاست‌مداران پرنفوذ این کشور که اتفاقا از جمهوری‌‌خواهان نیز بودند، حملات سنگینی را علیه سعودی‌ها آغاز کردند. به طور مثال سناتور لیندسی گراهام که خود یکی از سیاست‌مداران تندرو و جنگ‌طلب آمریکایی است و در سنا نیز از نفوذ قابل ملاحظه‌ای برخوردار است طی هفته‌های گذشته نوک پیکان حملات شدید خود را متوجه عربستان ساخته، به طوری که برخی کارشناسان معتقدند او عزم خود را برای برکناری محمد بن سلمان از ولعیهدی عربستان جزم کرده است. گراهام می‌گوید که خاندان سلطنتی مسئول مستقیم قتل جمال خاشقجی است. او همچنین محمد بن سلمان را یک بیمار روانی خطرناک قلمداد کرده و در تازه‌ترین اظهارات خود گفته بود، اگر ما نبودیم، سعودی‌ها در ظرف یک هفته فارسی صحبت می‌کردند.
دو تحلیل در خصوص سیاست آمریکا در قبال عربستان
در خصوص اتخاد مواضع سخت‌گیرانه علیه عربستان توسط مقامات آمریکا دو تحلیل وجود دارد. نخستین تحلیل به این نکته اشاره دارد که آنها همراستا با افکار عمومی در حال فرار به جلو هستند تا سیاست‌های حمایت‌گرایانه آنها از سعودی‌ها در این موج ایجاد شده برجسته نشود. استدلال این دسته از تحلیل‌گران آن است که ایالات متحده و عربستان دو شریک استراتژیک هستند که سطح روابط و مراودات اقتصادی آنها به هیچ عنوان در سیاست‌گذاری‌های کلان آمریکا قابل کتمان نیست. آنها اشاره می‌کنند در مورد مسئله مهمی همچون دست داشتن عربستان در حوادث یازده سپتامبر سال‌ها این پرونده در مجالس آمریکا مسکوت ماند و دست آخر نیز با فرافکنی از دستور کار خارج شد.
اما عده دیگری از تحلیل‌گران معتقدند سیاست فشار علیه عربستان نه تنها متوجه حاکمیت این کشور بلکه متوجه گروهی است که تازه قدرت را از دست محافظه‌کاران گرفته‌اند. این امر زمانی اهمیت می‌یابد که به صحبت‌های اخیر رئیس‌جمهوری آمریکا در مورد متحدان سنتی خود در منطقه خاورمیانه توجه کنیم، جایی که ترامپ بارها تاکید می‌کند که باید هزینه تامین امنیت آنها پرداخت شود و مستمرا از نقش ایالات متحده در محافظت از این کشورها به خصوص عربستان اشاره می‌کند. ترامپ همچنین در اقدامی نادر طی سخنرانی خود در مجمع عمومی امسال مشخصا عربستان سعودی را مخاطب قرار داده و گفت: ما با تمام توان از متحدان خود در منطقه محافظت و حمایت می‌کنیم اما آنها قیمت نفت را بالا می‌برند. اوپک در حال تیغ زدن جهان است و من اجازه چنین کاری را نخواهم داد. به همین دلیل این دسته تحلیل‌گران می‌گویند راهبرد عبور به شرق آمریکا و نیز تغییر معادلات خاورمیانه هر چند همچنان عربستان را در جایگاه مهمی در سیاست‌های آمریکا قرار می‌دهد، اما این جایگاه دیگر به استراتژی‌های بلندمدت آمریکا به مانند سابق گره نخورده است. همچنین افول جایگاه محمد بن سلمان که زمانی وی را به عنوان آینده عربستان تلقی می‌کردند نیز نشان از آن دارد که کشورهای غربی و به خصوص آمریکا در فکر یک گذار آرام از او به سمت فردی معتدل‌تر در خاندان سعودی و بازگشت آرام محافظه‌کاری در سیاست‌های این کشور هستند.
سایر اخبار این روزنامه