رامبد دوباره در اوج

سحاب شکیبا| تلویزیون در کشاکش همه نقدها و ندیدن‌ها و فارغ از همه آمارهای حیرت‌انگیز مدیران صداوسیما، هنوز تاثیرگذاری‌های محدود خود ‏را دارد. این اثرگذاری‌ها در برنامه‌هایی صورت می‌گیرد که در این سال‌ها به مرجعی برای ستاره‌سازی بدل شده‌اند و آخرین نمونه‌اش ‏خندوانه است که می‌تواند بخت میهمان‌ها یا شرکت‌کننده‌هایش را بلند کند و برایشان پله‌ای بسازد. مثال‌های زیادی می‌شود نوشت ولی ‏آخرین نمونه‌اش «مهدی یغمایی» است. خواننده‌ای که با حضور در برنامه پنجشنبه شب رامبد جوان، هم جان تازه‌ای به این برنامه ‏بخشید و هم خودش را دوباره سرزبان‌ها انداخت. به‌خصوص با خواندن قطعه نگارا و این ترجیع‌بند: «ای عزیز جانم، نیمه پنهانم، بی‌تو ‏پریشانم،‌ای همه وجودم / دلِ عاشق مرا بردی، گرچه که آزردی، دلخوشیم بود که در بند تو بودم» که پخش آن از تلویزیون کنونی ما ‏شگفت‌انگیز بود. قطعه‌ای که رامبد جوان آن را به همسرش تقدیم کرد و لب‌زدن مهران غفوریان هم بر شادی برنامه افزود. اما روز خوش ‏‏«مهدی یغمایی» فقط به اجرای این قطعه محدود نشد. او قرار است در مسابقه «ادابازی» خندوانه هم همراه باربد بابایی حضور داشته ‏باشد و در نتیجه تا وقتی گروهشان در این سری مسابقه جذاب حضور داشته باشد، او همچنان در بورس خبرها باقی می‌ماند. در روزهای ‏تعطیل گذشته، قطعه دوم یغمایی با نام «عجب حالیه» نیز حسابی مورد استقبال قرار گرفت و بارها و بارها از کانال‌های موسیقایی دانلود ‏شد. ترانه ساده این قطعه حتما به گوشتان خورده است:  «عجب حالیه، عجب یاریه، تو اینجایی و همین کافیه / عجب حالیه، عجب یاریه، ‏دلم عاشقِ حس بی‌تابیه.»‏ مهدی یغمایی را خیلی‌ها با اجرای ترانه تیتراژ ماه‌عسل‌سال ۹۰ (سال بازگشت احسان علیخانی به برنامه محبوبش) به یاد می‌آورند: ‏‏«حس می‌کنم تو رو، تو هرشب خودم» آهنگ استخوان‌داری که حضور یغمایی در موسیقی پاپ را رسمیت بخشید. با این‌که این فامیل ‏بسیار دور کوروش و کاوه یغمایی حضور مستمری در این سال‌ها داشته، تنها برنامه خوانندگی تاریخ تلویزیون را داوری کرده و در چند ‏آلبوم مشترک با خوانندگان مشهوری در یک قاب قرار گرفته ولی هیچ‌گاه به اندازه دیشب مورد اقبال عمومی قرار نگرفته بود. حالا حضور ‏او در خندوانه می‌تواند یک فرصت مناسب برای مطرح شدن دوباره او در سطح اول موسیقی پاپ ما باشد. خندوانه هم نشان داد که هر ‏لحظه می‌تواند به روزهای اوجش برگردد. اجرای سری جدید ادابازی و انتخاب تیم‌های شرکت‌کننده جذاب از هر حوزه‌ای، قدرت‌نمایی ‏دوباره‌ای برای رامبد جوان و تیمش خواهد بود. فصل تازه خندوانه (که باید به نوعی آن را ادامه فصل قبلی بدانیم) اگرچه استارت خوبی ‏نداشت و ایده «قاچ» چندان با استقبال روبه‌رو نشد و پخش محدود آخر‌هفته‌ای آن هم از اهمیتش می‌کاست ولی حضور سلبریتی‌ها و ‏رقابت جذابشان می‌تواند خندوانه را در صدر برنامه‌های پربیننده تلویزیون بنشاند و از همه مهمتر تاثیرگذار باشد و سکوی پرشی برای ‏میهمانانش. چیزی که از تیم رامبد جوان و سابقه‌شان اصلا بعید نیست.‏ مازیار معاونی:«ایده کلی خندوانه، ایده خوبی است و مخاطبان زیادی هم دارد. رامبد جوان یکی از نقاط قوت این برنامه است چون ‏هم بازیگر خوبی است و هم در کارهای موفق طنز حضور موثری داشته است. دقیقا از روزهای نخستی که خندوانه آغاز شد، ‏سعی کرد با کارهای نوآورانه برنامه را به روز نگه دارد؛ حتی در مقاطعی هم که جناب خان را از او می‌گیرند باز هم دست از ‏نوآوری بر نمی‌دارد و سعی می‌کند با الگوبرداری از نمونه‌های خارجی و بومی سازی آن، سطح برنامه را حفظ کند. او توانسته ‏خود را از ماندن به‌عنوان یک مجری صرف خارج کند و حتی مجری کمکی بیاورد. اینها همه نوآوری است اما به نظر هر ایده‌ای تاریخ انقضایی دارد، وقتی بدون آن‌که فاصله زیادی بین فصل‌های آن بیفتد، مدام تکرار می‌شود ممکن است طراوت خود را ‏از دست بدهد.اگر یادتان باشد برنامه دیدنی‌ها از‌سال 61 تا 68 برنامه موفقی بود اما به دلیل اصرار مداوم در دهه 70 موفقیت ‏چندانی کسب نکرد. ضمن این‌که صرف مسابقه‌های پی در پی ممکن است مردم را مسابقه زده کند چون الان مسابقه‌های زیادی ‏از تلویزیون پخش می‌شود. از سوی دیگر ممکن است این تکرار برای رامبد جوان به‌عنوان مجری ثابت به‌رغم توانایی‌هایی که ‏دارد، مخاطب را خسته کند. بنابراین معتقدم هر برنامه‌ای قبل از این آسیب، باید خاتمه یابد تا تازگی و جذابیت خود را از دست ‏ندهد.‏» امین فرج پور: «این‌که در روزگار فعلی که در یک لحظه ده‌ها انتخاب متفاوت در اختیار مخاطبان تلویزیون قرار دارد و آنها ‏می‌آیند و از بین صدها شبکه تلویزیونی و هزاران سایت و کانال گوناگون که انواع‌واقسام برنامه‌ها را در اختیار مخاطبان قرار ‏می‌دهند، پای تماشای برنامه رامبد جوان می‌نشینند، نشان از این دارد که رامبد هنوز هم برای تماشاگر جذابیت دارد و برنامه‌اش ‏توانسته جای خود را در ششمین دوره‌ای که روی آنتن می‌رود، همچنان در بین مردم حفظ کند. ‏ واقعا نمی‌دانم معنای حرف‌های آن‌هایی که می‌گویند خندوانه دچار تکرار شده، چیست؟ برنامه‌ای که برای هر سلیقه‌ای گزینه‌ای ‏دارد، آیتم‌های جناب خان و نیما را دارد، مسابقه‌های پرهیجان هرشبه‌اش را دارد و البته تماشاگران پرشمارش را هم حفظ کرده؛ ‏اصلا چرا باید تغییر کند؟ مگر نه این‌که خود تغییر فی‌نفسه هدف نیست و تنها باید در راستای ارتقای برنامه باشد؟ ‏ با این معیار؛ نظر منتقدان درباره برنامه اپرا وینفری چیست که برای بیش از دو دهه برنامه‌اش را روی آنتن فرستاده، بی‌این‌که ‏به‌اصطلاح فیل هوا کند و کنداکتور همیشگی‌اش را هراز چندی دچار زلزله و طوفان کند؟»