محسن میرزاده از محبوبیت موسیقی‌های محلی می‌گوید

 بارها به بهانه‌‌های غالباً شادمانه با لباس محلی کُرمانجی در قاب شبکه‌های مختلف رسانه ملی ظاهر شده و نواهای محلی این خطه را برای بینندگان تلویزیون اجرا کرده است. او یکی از پرکارترین هنرمندان موسیقی خراسان است که تلاش زیادی را چه در رسانه ملی و چه در فضای مجازی، برای معرفی این هنر آغاز کرده است.  کارنامه هنری او هم پُر و پیمان است؛ از تیتراژ پایانی سریال «شب شیشه ای» در شبکه 3 بگیرید تا تیراژ مجموعه«هشت و نیم» در شبکه 2 و اجرا در ده‌ها برنامه زنده تلویزیونی اما از این میان، کسب عنوان دومی جشنواره فجر در سال ۱۳۷۶ و نیز موفقیت در جشنواره آواها و نواهای دفاع مقدس، آواها و نواهای شیراز و جشنواره تولیدات رادیویی (در بخش تک نوازی) برجسته‌تر هستند. این خواننده فولکلور خراسانی معتقد است که موفقیت و محبوبیت موسیقی محلی در ابعاد ملی شوخی بردار نیست. او رسالت اش را معرفی فرهنگ و هنر کرمانجی به همه مردم می‌داند و تاکید دارد که هیچ وقت لباس محلی‌اش را از خود دور نمی‌کند و آن را بخشی از وجودش می‌داند. در فرصت کوتاه یک گفت وگو با محسن میرزاده، بیشتر از این فراز و فرودهای عمر هنری اش سخن گفتیم.  فوت کوزه گری موسیقی محلی را می‌دانم میرزاده در زمره وارثان هنر موسیقی فولکلور خراسان است. پدر و پدربزرگش از دوتار نوازان چیره دست این خطه هستند ولی با این که از بستر مساعد خانواده‌ای هنرمند برخاسته، هیچ گاه  برای ادامه هنر اجدادی اجباری بر گردنش حس نکرده است. او تاکید می‌کند: موسیقی در خون و رگ ماست اما خودم با جدیت از 10 سالگی ساز دست گرفتم و دوتار زدن را آموختم. بعد از تشکیل خانواده هم به تشویق همسرم از سال 83 به خوانندگی روی آوردم و تا امروز به همان رویه مشغول هستم.   عمده کارهای این هنرمند در قالب گویش کرمانجی است و با وجود این که بخشی از شنوندگان آثارش معنی این سروده‌های محلی را نمی‌دانند ولی در کمال تعجب با آن‌ها ارتباط خوبی برقرار می‌کنند. از جمله دلایل محبوبیت و استقبال از سبک موسیقایی و آوازهایِ محلی وی، تلفیق سبک‌های سنتی و نو و نیز روزآمد کردن آهنگ‌ها و آواهای محلی است. حرکتی که روی کاغذ آسان می‌نماید اما کاری دشوار است.  میرزاده در این خصوص می‌گوید: سال‌های سال کار کردن و تجربه‌اندوختن در این عرصه خطیر موجب شده تا بفهمم که چاره کار کجاست و حالا آن فوت کوزه گری را برای جلب توجه مخاطبان می‌دانم.   این هنرمند موسیقی سنتی خراسان با بیان این که در خطه خراسان خوانندگان فولکلور خوب کم نداریم، اضافه می‌کند: برای تولید و ارائه کار خوب باید هزینه کرد. یعنی همه عوامل از شاعر و نوازنده تا آهنگ ساز و تنظیم کننده و... باید برای یک کار خوب تلاش کنند. همه این‌ها دست به دست هم می‌دهند  تا در خروجی یک کار مخاطب پسند عرضه شود. برای به دست آوردن این گروه خوب هم باید هزینه کرد؛ نکته‌ای که شاید خیلی‌ها نتوانند از پسِ تامین آن برآیند و بسیاری هم نمی‌خواهند! باقی مانده یک نسل سوخته  وی می‌افزاید: من از آن دسته افرادی هستم که برای کارم هزینه می‌کنم چون انجام کار هنری در پایتخت شوخی بردار نیست. باید هم سطح فعالان درجه یک عرصه موسیقی و خوانندگی ظاهر شویم و با آن‌ها رقابت کنیم. تنها فرق ما با آن‌ها این است که ما به زبان محلی می‌خوانیم و آن‌ها به سبک پاپ اجرا می‌کنند اما از نظر ساختار موسیقی، ارکسترال و تنظیم کار با آن‌ها برابری می‌کنیم.این هزینه‌ها یکی از مهم‌ترین دلایلی است که موجب شده تا کار تیم ما   استقبال خوبی مواجه شود.  میرزاده با اشاره به سه دهه تلاش در این حوزه، تاکید می‌کند: در این راه باید از روح و روان، وقت و خانواده و... بزنیم تا شاید روزی نتیجه بگیریم. سال‌ها عمرم را پای آموختن و نواختن دوتار گذاشتم و جز تعریف و تمجید حاصلی عایدم نشد، بالاخره هنرمند هم باید مثل همه آدم‌های دیگر روزگار بگذراند.  این خواننده و نوازنده موسیقی نواحی با ابراز تاسف از عاقبت هم نسلانش که در پیمودن این مسیر دشوار کم آوردند و هنرشان سوخت، ادامه می‌دهد: سال‌ها جنگیدم و با همه مشکلاتم زندگی کردم تا بالاخره حاصل کار و تلاشم به بار نشست. در این مدت، همسرم پای عشق و علاقه من به موسیقی نشست که از او برای این شکیبایی سپاس گزارم.    در روزگاری که هنرهای سنتی و هنرمند پیش کسوت محلی با بی مهری متولیان فرهنگی خانه نشین و کم کار شده‌اند و در عین حال حمایت خاصی هم از جوان ترهای تازه وارد گود شده صورت نمی‌گیرد، زبان حال این خواننده خراسانی را جویا می‌شویم. میرزاده در این باره بیان می‌کند: از همان اول دست به زانوی خودم زدم و بدون هیچ گونه پشتوانه‌ای پله‌پله این مسیر را طی کردم و دنبال کردن همین شیوه را به جوان‌های علاقه مند به موسیقی توصیه می‌کنم. برای موفقیت باید صبور بود و تاب آورد.  آرزویم شادی دل مردم این سرزمین است  این هنرمند با انتخاب نوع پوشش و اشعار و آوازهایش، به نوعی معرف فرهنگ شهر و دیار خود، خراسان است. او به هدفی که پشت این تمایل قلبی پنهان است، اشاره می‌کند و می‌گوید: رسالت من همین است. از همان روز اول به خودم گفتم اگر قرار باشد در حوزه موسیقی فعالیت کنم، باید فرهنگ و هنر محلی خراسانی را از این مسیر معرفی کنم.  حتی در بعضی از برنامه‌های تلویزیونی از من خواستند تا با لباس‌های رسمی حضور پیدا کنم اما قبول نکردم. تعهدی که به این لباس دارم و اصرارم برای پوشیدن آن در محافل مختلف با این هدف است که مردم کشورم را بهتر و زودتر با آیین‌ها و نمادهای بومی و فرهنگی این خطه آشنا کنم. به همین دلیل هیچ وقت لباسم را از خودم دور نمی‌کنم و آن را همیشه همراه دارم. او حضور و شناخته شدن یک خواننده در ابعاد ملی را مستلزم رعایت مجموعه‌ای از خط قرمزهای فکری و فرهنگی می‌داند. میرزاده در این باره خاطرنشان می‌کند: هنرمندی که مارکِ سلبریتی بر نام و کارش می‌خورد، در پوشش و رفتار و همچنین کیفیت تولید آثار باید با دقت عمل کند و به درستی معرف قومیت خود باشد. شهرت و سرشناسی با مسئولیت سنگینی همراه است. نمی‌شود از نفحاتش بهره بگیری اما به اقتضائاتش تن ندهی.  با تاکید موکدی می‌گوید: آرزوی خاصی جز شادی دل مردم سرزمین مادری‌ام ندارم. همین افتخار که از کوچک و بزرگِ ترک و کرد و لر و فارس آهنگ‌هایم را گوش می‌دهند و گاهی حتی حفظ هستند، برایم کافی است. دوست دارم نامم به نیکی میان این مردمان باقی بماند و فکر می‌کنم همین‌ها برای میرزاده و مردم خوب کرمانج کافی باشد.   محسن میرزاده در خاتمه به تولیدات جدید خود اشاره‌ای دارد و خبر عرضه بعضی از آن‌ها را در آینده نزدیک می‌دهد و  می گوید: آلبوم «شاباش» را تا یک ماه آینده آماده انتشار دارم. همین طور برای سال آینده برنامه اجرای موسیقی محلی در خارج از کشور را هم در نظر داریم. تلاشم این است که موسیقی محلی و فولکلور خراسانی را به اقصی نقاط جهان معرفی و صادر کنم.