توجیه‌المسائل نمایشی!

از انتقاد مراجع تقلید تا توجیه‌المسائل مدیران
آیت‌الله سبحانی در دیدار با اعضای انجمن فرهنگی ناشران آموزشی با اشاره به لزوم رفع مشکلات فرهنگی اظهار داشت: «مطلع شدیم در تهران تئاتری برگزار شده که دختران با کلاه‌گیس در آن بازی می‌کنند؛ این حرکت در جمهوری اسلامی چه‌معنایی دارد؟! به معاون وزیر ارشاد تذکر دادیم تا هرچه سریع‌تر به این مسأله رسیدگی کند».
سخنان این مرجع تقلید و تذکر ایشان به معاونت وزارت ارشاد باعث شد برخی مدیران هنری نسبت به آن واکنش‌‌‌هایی داشته باشند. شهرام کرمی، مدیرکل هنرهای نمایشی درباره آنچه آیت‌الله سبحانی بدان اشاره کرده است، گفت: «اتفاق رخ داده مربوط به اجرای افتتاحیه یک نمایش بوده است که به محض اطلاع از اتفاق رخ داده تذکرات لازم به گروه اعلام و گروه موظف شد ضمن استفاده از حجاب مرسوم، شرایط را به‌گونه‌ای رقم زند که کلاه‌گیس داشتن بازیگران زن قابل ‌تشخیص باشد». وی با تاکید برحساسیت‌های موجود در جامعه گفت: «باید جامعه تئاتر نسبت به دغدغه‌ها و نگرانی‌های جامعه متدین کشور توجه بیشتری داشته باشد». همچنین سیدمجتبی حسینی، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم با بیان جملاتی مشابه شهرام کرمی در این‌باره گفت: «موضوعی که درباره تئاتری در یکی از سالن‌های شهر تهران عنوان شده، فقط در اجرای نخست بوده و بعد از گفت‌وگو با گروه، این موضوع در اجراهای بعدی نمایش تکرار نشد». وی با اشاره به نظارت بر نمایش‌ها بر اساس قوانین گفت: «نگرانی‌های جامعه و مراجع تقلید و علما در مسائل هنری مورد توجه است و قانون و موارد شرع و عرف در تئاترها رعایت می‌شود. امیدواریم همواره با اطلاعات جامع و دقیق به مسائل هنری نگاه شود».
سلیقه شخصی مدیر یا ول‌شدگی در نمایش؟


اگرچه مدیران ارشاد مساله «کلاه‌گیس» را مختص یک شب از یک نمایش عنوان کرده‌‌‌‌اند اما برای همه آنانی که چندان از فضای تئاتر دور نیستند، این گزاره‌ای غیرقابل قبول محسوب می‌شود، چرا که در همین ایام نمایش‌‌هایی روی صحنه هستند که نقش‌‌های زن به بهانه استفاده از کلاه‌گیس- و درحالی که تفاوت کلاه‌گیس از موی طبیعی تا حد زیادی غیر قابل تشخیص است- براحتی هر نوع مدل پوشش را برای خود روا می‌دانند. اگر مدیران ارشاد آن مساله را تنها به یک شب از یک نمایش محدود می‌دانند قطعا نیاز است هر شب سری به نمایش‌‌‌هایی چون «فاندو و لیز»، «شلیک به تئاتر شهر»، «محبوبه‌ها»، «بینوایان»، «شیروانی داغ» و... بزنند تا در توجیهات خود نسبت به تذکر مراجع تقلید تجدیدنظر کنند، چرا که انتقادات رسانه‌ها و حتی نمایندگان مجلس با گزاره‌هایی مبنی بر احساساتی بودن، بدون تحقیق سخن گفتن و... پاسخ داده می‌شود و به نظر می‌رسد اهمیت نظر مراجع تقلید آنها را وادار کرده است تا به توجیهاتی از این قبیل روی بیاورند. اما مدیران ارشاد ضروری است پاسخ را در جایی دیگر پیدا کنند. از آنجایی که مدت‌هاست به بهانه تعامل با دنیای هنر، نظارت و ارزشیابی آثار هنری را کنار گذاشته‌اند و برخی از افراد که به دنبال کسب و کار خود در هنر تئاتر هستند، با سوءاستفاده از خلأ نظارت و شرایط موجود تمام سعی خود را برای عبور از هنجارهای اخلاقی و ارزشی به کار بسته‌‌‌اند. از سوی دیگر، زمانی که اهالی هنر و رسانه و نمایندگان مجلس و مراجع تقلید نسبت به گسترش ابتذال‌‌‌هایی از این نوع واکنش نشان می‌دهند، پاسخ‌‌‌هایی از جنس توجیه را در پی دارد. وابستگی خط‌مشی‌‌های فرهنگی به مدیران هر دولت که پس از چند سال تغییر می‌کنند، موجب شده است تا نه هنرمندان و نه مخاطبان‌شان درک درستی از خطوط هنجاری و فرهنگی هنر نداشته باشند و به تناسب زمان برخوردهای متفاوتی را تجربه کنند. چنانکه همین ایام فیلم «کاناپه» کیانوش عیاری به دلیل مساله «کلاه‌گیس» بلاتکلیف مانده است و در عین حال تئاترهای قابل‌توجهی روی صحنه رفته‌‌اند بدون آنکه نظارتی از این دست بر آنها وجود داشته باشد. اینجاست که اهمیت نهادهایی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی به چشم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید. این شورا به عنوان سیاست‌گذار کلان فرهنگی کشور و تدوین‌کننده اسناد بالادستی در مواجهه با برخوردهای سلیقه‌ای و دور از شأن جامعه ایرانی نیاز به ورود در حوزه‌‌‌هایی دارد که روی آنها به اندازه لازم نظارت نشده و مسائل مبتلابه این‌چنینی را موجب می‌شوند.   قطب‌الدین صادقی: تئاتر امروز دست عده‌ای پولدار تفنن‌طلب افتاده است
البته اعتراض به وضعیت رها شده تئاتر به هنرمندان و چهره‌های پیشکسوت این عرصه نیز رسیده است. در همین زمینه قطب‌الدین صادقی، نویسنده، کارگردان و مدرس تئاتر درباره فروش بلیت‌های گرانقیمت تئاتر برای برخی آثار نمایشی گفت: «وضعیت فعالی تئاتر و ظهور آثاری که به تئاتر لاکچری و بورژوازی معروف شده‌اند، بشدت برای تئاتر خطرناک است. صاحبان آثاری که با بلیت‌های هنگفت در اماکن مختلف تئاتر روی صحنه می‌برند، عده‌ای نوکیسه هستند که می‌خواهند جامعه را به سمت و سوی اشرافی‌گری سوق دهند. اینها منتقد نیستند که بخواهند به دنبال آثار اجتماعی و فرهنگی بروند، اینها افرادی هستند که با پول و قدرت‌شان به دنبال تفریح هستند و تئاتر را به فلاکت کشانده‌اند. وی با نقد ورود ثروت به عرصه تئاتر اضافه کرد: متاسفانه در تئاتر امروز یک عده خرپول تفنن‌طلب پیدا شده‌اند که به دنبال سرگرمی خودشان هستند و بدبختانه قشر متوسط فرهنگی به دلیل مشکلات مالی در عرصه تئاتر نابود شده‌‌‌اند. متاسفانه قانون امروز تئاتر ایران پول است و پول. همه چیز بشدت مالی و سوداگرانه شده است. یک عده پول‌پرست به جان فرهنگ مملکت افتاده‌اند و آثار ضدمردمی می‌سازند. هیچ‌کدام از بازیگرانی که در آثار تئاتر بورژوازی و گیشه‌پرست بازی می‌کنند به هیچ‌وجه مجبور به این کار نیستند، بلکه خود را قاطی این فساد کرده‌اند. دیده شده که برخی هنرمندان بسیار فرصت‌طلب‌تر از سایر آحاد جامعه هستند. هنرمندانی که در این آثار بازی می‌کنند فرهیخته و انقلابی نیستند، بلکه افرادی هستند که به ضرب و زور شبکه‌های اجتماعی هنرمند شده‌‌‌اند. این روز‌ها من شنیده‌ام که در یکی از همین نمایش‌های بورژوازی روی صحنه یک بازیگر برای هر شب اجرا 45 میلیون تومان دستمزد می‌گیرد. این به نظر من در عرصه بازیگری در جهان یک رکورد است. متاسفانه مشخص نیست چگونه چنین سرمایه‌هایی وارد تئاتر شده است، زیرا خود تئاتر نمی‌تواند چنین دستمزد‌هایی را تامین کند. برخی پول‌های کثیفی را وارد تئاتر کرده‌‌اند و این هنر را بستری برای پولشویی خود قرار داده‌‌اند، اگرنه این آمار و ارقام نجومی در تئاتر به هیچ‌وجه قابل توجیه  نیست.