شورای عالی انقلاب فرهنگی و چالش سرگردانی در مسیر «تصویب تا اجرا»

در سی و چهارمین سالروز تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، بیش از هر زمان دیگری، به حرکت انقلابی در عرصه فرهنگ و علم نیازمندیم. شرایط خاص کشور و دشمنانی که همواره در پی ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران هستند، ایجاب می‌کند که اهتمام و توجه به عرصه فرهنگ و نیز عرصه راهبردی علم، جدی گرفته شود. رسالتی که برای شورای عالی انقلاب فرهنگی تعریف شده است، چیزی جز این نیست. طی بیش از سه دهه گذشته، انتظاری که از عالی‌ترین نهاد تصمیم‌گیری در عرصه فرهنگ و علم داشته‌ایم، همان مطالبه‌ای است که امام راحل(ره) و سپس، رهبر انقلاب از این نهاد تأثیرگذار داشته‌اند؛ ما معتقدیم که شورای عالی انقلاب فرهنگی، قرارگاه مرکزی فرهنگ کشور است، باور داریم که یکی از مسئولیت‌های راهبردی شورا، محافظت فرهنگ و علم از فراز و نشیب‌هایی‌ است که به واسطه تغییر شرایط سیاسی کشور به وجود می‌آید. شورای عالی انقلاب فرهنگی باید یک شورای زنده، فعال، حساس، پرتحرک و پرتلاش باشد و دایم مسائل فرهنگی کشور را رصد و نقشه راه فرهنگ کشور را ترسیم کند؛ نقشه‌ای که باید نمایانگر چشم‌انداز چند ده ساله و بلکه چند قرنه باشد. طی بیش از سه دهه گذشته، دولت‌های مختلف، با دیدگاه‌های متفاوت سیاسی و فرهنگی، سکان اداره کشور را به دست گرفته‌ و در این شورا، حضور فعال داشته‌اند. طی این سال‌ها، با انجام کارشناسی‌های دقیق و بهره‌گیری از استادان و صاحب‌نظران این مرز و بوم، ده‌ها سند راهبردی تهیه و تدوین شده و در اختیار نهادهای اجرایی کشور قرار گرفته است. با وجود برخی کاستی‌ها و کُندی در تهیه برخی اسناد زیرساختی مانند «سند تحول علوم انسانی» که بیش از شش سال است در تب و تاب تصویب و ابلاغ می‌سوزد، به نظر می‌رسد که شورای عالی انقلاب فرهنگی توانسته باشد در عرصه تنظیم مقررات و ضوابط و عرضه آن ها به دستگاه‌های ذی‌ربط، تا حدودی موفق عمل کند اما نباید فراموش کرد که رسالت شورا، تنها تدوین مقررات و انتشار آن ها نیست. طبق بند ششم وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی، مندرج در پایگاه رسمی شورا ( www.farhangoelm.ir)، «رصد مستمر تحولات برنامه‌های توسعه، فرهنگ، علم، پژوهش و فناوری کشور و ارائه‌ راهبردهای مناسب» از وظایف اولیه شورای عالی انقلاب فرهنگی است. بدیهی است که این رصد، نباید به اظهار نظر یا اظهار تأسف خلاصه شود؛ قرار گرفتن رئیس جمهور در رأس این شورای راهبردی، به این دلیل است که وی، به عنوان عالی‌ترین مقام اجرایی کشور، با هدف اجرای مصوبات شورا و تلاش برای گنجاندن آن ها در طرح‌ها و برنامه‌های اجرایی، تمام ظرفیت و توان خود را به کار گیرد. رهبر انقلاب، طی حکم آغاز دوره جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی، در مهر سال 1393، با گنجاندن دو موضوع بسیار مهم «تحقق و اجرای سریع و کامل تصمیمات و مصوبات و پیگیری آن ها تا حصول نتیجه کامل» و «تشکیل منظم و به موقع جلسات شورای عالی و حضور فعال و با مطالعه و سازنده اعضا، به ویژه رؤسای محترم قوا در جلسات و مباحث شورا»، در میان اولویت‌های هفت گانه شورا در دوره جدید، بر این موضوع مهم و اساسی تأکید کردند. نباید فراموش کرد که مصوبات شورا، حتی اگر به بهترین وجه ممکن تدوین و سپس تصویب شود، اما نتواند مجالی برای عملیاتی شدن پیدا کند، رسالتی که برای شورای عالی انقلاب فرهنگی تعریف شده است، به انجام نخواهد رسید. یکی از انتقاداتی که باید به عملکرد این شورای راهبردی وارد کرد، همین فاصله گرفتن از موضوع پیگیری مصوبات تا اجراست. می‌دانیم که وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی، ریل‌گذاری مسیر فرهنگ و دانش در کشور است؛ این ریل‌گذاری زمانی تحقق پیدا می‌کند که رهاورد فکری شورا، لباس اجرا بپوشد. حتی اگر بنا را بر این بگذاریم که مصوبات دارای اشکالاتی هستند، زمانی می‌توانیم ادعای خود را به اثبات برسانیم که این مصوبات، طعم اجرا را چشیده باشند. در کنار این چالش، باید به شتاب غیرقابل قبول تدوین و تصویب اسناد زیرساختی فرهنگی و علمی کشور نیز اشاره کنیم. واقعیت آن است که اخبار امیدوار کننده درباره فعالیت‌های شورا و نیز گزارش‌هایی که نشان دهد طرح‌های اساسی و بنیادی عرصه فرهنگ و علم کشور در چه مرحله‌ای قرار دارد، زیاد نیست و این ناآگاهی، باعث بروز نگرانی بیشتر برای دلسوزان عرصه فرهنگ شده است. برخی از طرح‌ها و نقشه‌های راه، مدت‌هاست که معطل اظهار نظر کارشناسان مانده‌اند. هرچند تعجیل بیش از اندازه در این امور صواب نیست، اما دفع‌الوقت کردن در این موضوع هم، می‌تواند نتایج زیان باری در پی داشته باشد.