روایتی از درگیری در دانشگاه امیرکبیر در آستانه «روز دانشجو» و برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان در حمایت از کارگران هفت‌تپه

شنیدن اعتراض، هنر است
همدلی| گروه سیاسی ـ جنبش‌های دانشجویی در عصر مدرن یکی از پیش‌روترین و تاثیرگذارترین جنبش‌ها در تمام جهان بوده و هست. علاوه‌بر اصلی‌ترین وظیفه دانشجو که «تولید علم و دانش» است، وظایف دیگری هم بردوش آن‌هاست و آن رصد رخدادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... است. 16 آذر 1332 نماد همین جنبش دانشجویی در تاریخ معاصر ایران است. بعد از کودتای ننگین 28 مرداد و سرنگونی دولت ملی «دکتر محمد مصدق» که با همکاری سرویس‌های جاسوسی آمریکا و بریتانیا صورت گرفت، دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران در آن فضای اختناق و در اعتراض به سفر «ریچارد نیکسون»، معاون رئیس جمهور وقت آمریکا دست به اعتراض زدند. اعتراضی به‌حق و آرام که با حضور نیروهای امنیتی منجر به خشونتی کور و در نهایت کشته شدن «احمد قندچی»، «مهدی شریعت‌رضوی» و «مصطفی بزرگ‌نیا» شد.
جنبش دانشجویی از آن زمان تا امروز دستخوش تغییرهای فراوانی شده و شکل به‌روز شده این جنبش علاوه‌بر مطالبات سیاسی، خواهان مطالبات اقتصادی و معیشتی نیز شده است. اما در این مدت کمتر دیده شده که دانشجویان، اعتراضی نسبت به کیفیت پایین تدریس و استادان یا انتخاب‌های سیاسی رئیسان دانشگاه‌ها داشته باشند. در کنار آن وقتی دانشجویان با اعتراض کارگران هفت‌تپه هم‌صدایی می‌کنند با برخوردهایی بعضا خشن از سوی هم‌صنفان خود روبرو می‌شوند در حالی‌که دانشگاه محیطی فرهنگی است و با «کف‌خیابان»، تفاوت‌های بنیادین دارد. شکی نیست که دانشگاه‌ و دانشجو با انباشت مطالبات صنفی و مدنی روبروست و این انباشت در صورت عدم توجه مسئولان، به اعتراض می‌گراید اما متاسفانه پاسخ به اعتراض، به‌جای شنیدن، هنوز خشونت است.
خبرگزاری ایرنا پس از درگیری در دانشگاه امیرکبیر به سراغ هر دو طیف درگیر رفته و با دانشجویان گفت‌وگو کرده است. خواندن این گفت‌وگو، تعجب و تاسفی توامان برای خواننده ایجاد می‌کند، آن‌جا که «قانون» در چنین وضعیتی، هیچ انگاشته می‌شود و یک طرف خودرا محق به هر برخوردی با مخالف خود می‌داند.


اما نکته بغرنج‌تر جایی است که یک دانشجو با تعبیر شخصی از بیانات رهبر انقلاب و با کلید‌واژه «آتش‌به‌اختیار» حق برخورد را برای خود محفوظ می‌داند و با هزینه کردن از گفتمان رهبری، از موضعی فراقانونی با هم‌صنفان معترض خود، برخورد کرده و این برخورد را مجاز می‌انگارد.
آنچه در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگوی خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) با دانشجویانی از دو طیف اعتراض‌های اخیر است. شکی نیست که افکار همگانی در ایران به آن حد از بلوغ و پختگی رسیده تا پس از خواندن این گزارش، برداشتی منصفانه از آن استخراج کند.
ایرناپلاس ـ طی روزهای گذشته تصاویر و ویدیوهایی از زد و خورد دو طیف دانشجویی دانشگاه امیرکبیر منتشر شده است. تعدادی از دانشجویان این دانشگاه در اعتراض به مشکلات معیشتی و اقتصادی کشور در محوطه این دانشگاه تجمع کردند اما بر اساس اظهارات دانشجویان و تصاویر منتشر شده این تجمع به تنش کشیده شد. 
یکی از دانشجویان حاضر در تجمع دانشگاه امیرکبیر در این باره گفت که اعضای بسیج دانشجویی و به ویژه شورای مرکزی انجمن اسلامی به آنها حمله و پلاکاردها را پاره کردند. حتی موضوع شعارها برای آنها اهمیتی نداشته است و فقط حمله می‎کردند. چراکه وقتی از بسیجیان خواسته شده تا بیایید درباره اشتراکاتمان شعار بدهیم نپذیرفتند.
از این رو برای شفاف‎تر شدن موضوع به سراغ «مرتضی محمدی» یکی از مسئولان بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر و از حاضران در تجمع رفتیم. محمدی معتقد است اگر بسیجیان عملکردی داشتند، قابل نقد و بررسی است. این دانشجوی بسیجی همچنین می‎گوید که او «آتش به اختیار است» و هرکجا که تشخیص دهد آرمان‎های انقلاب تهدید می‎شود، می‎تواند وارد شود.
در ادامه مشروح این گفت‎وگو را می‎خوانید:
می توانید بگویید در دانشگاه امیرکبیر چه اتفاقی افتاد؟
محمدی: چند وقتی است که تعدادی از دانشجویان در دانشگاه‎های شریف، علامه، بابل، تهران و همچنین دانشگاه ما سازماندهی شدند. قصدشان جذب بدنه نخبگانی هستند تا اذهان را تحریک کنند و این موضوعات را به کف جامعه بکشانند. در دانشگاه ما بیانیه و اعلامیه پخش کردند. هیچ کدام از تشکل‎های دانشجویی ما مسئولیت این تجمع را قبول نکردند اما همه آنها در این تجمع حضور داشتند. چراکه آنها از بیرون خط و ربط می‎گیرند. در اطلاعیه آنها گفتند که قضیه، معیشت مردم است اما با توجه به بی تجربگی آنها، شعارهایی که سردادند، کاملا سیاسی بود.
ایرناپلاس: مگر شعار سیاسی اشکال دارد؟
محمدی: شعار سیاسی آنها ساختار شکنانه بود.
مثلا چه شعاری؟
محمدی: زندانی سیاسی آزاد باید گردد!
شما هم دانشجوی آن دانشگاه هستید، چطور خود را در مقام حراست و ضابط قرار دادید که با آن ها برخورد کنید؟
محمدی: بنده به عنوان یک دانشجو چشم و گوشم باز است. خط و ربط آنها به بیرون را تشخیص می‎دهم.
یعنی از شما انتظار می‎رود که اگر دانشجویی حرفی بزند، شما با آنها برخورد کنید؟
محمدی: هر حرفی نه!
این را چه کسی تشخیص می‎دهد؟
محمدی: یکی از وظایف من به عنوان کسی که جزء جنبش دانشجویی هستم این است که از خط قرمزهای جمهوری اسلامی ایران حراست کنم.
یعنی جنبش دانشجویی مسئولیت مقابله با حرف مخالفش را دارد؟ چه کسی می‎گوید که شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد، مخالف آرمان های نظام است»؟
محمدی: حرف‎های آنها نماد نفاق است. اول آمدند و بحث معیشت را مطرح کردند، چه معیشتی؟ معیشتی که آنها به دولت و مجلسش رای دادند؟ حالا علیه نظام شعار می‎دهند و نوک پیکانشان را سمت جمهوری اسلامی ایران می‎برند که ما معتقدیم ..
ما با آنها صحبت کردیم. آنها گفتند که بسیجیان شعار دادند و گفتند که «تورم و گرانی دولت روحانی است».
محمدی: بله!
آنها گفتند که ما در مقابل همان شعارها را تکرار کردیم و حتی به آنها گفتیم که بیایید درباره اشتراکاتمان شعار دهیم، اما آنها قبول نکردند و حمله کردند.
محمدی: آنها اول باید قبول کنند.
شما با چه پشتوانه و برهانی می‎توانید به آنها حمله کنید؟
محمدی: اگر دوستان بسیج عملکردی داشتند قابل نقد است. می توان آن را بررسی کرد. حرف من این است که من به عنوان یک دانشجو باید از آرمان های انقلاب اسلامی در دانشگاه حراست کنم. من می‎بینم که آنهاحاضر نیستند از معیشتی که خودشان رقم زدند، عذرخواهی کنند.
اگر همین دوستان وقتی بسیجیان علیه دولت شعار می‎دهد حق دارند که برخورد و حمله کنند؟
محمدی: هر وقت بچه‎های بسیج برمدار قانون نبودند، هرکسی جرات دارد که همانطور با آنها برخورد کند.
شما به عنوان یک دانشجوی بسیجی، چرا وقتی تعدادی دانشجو مطالبه خود را مطرح می‎کنند باید با آنها وارد زد و خورد شدید؟
محمدی: چون کاملا سیاسی است.
یعنی اگر سیاسی باشد باید زد و خورد فیزیکی صورت بگیرد؟
محمدی: برخورد فیزیکی به شکلی که شما می گویید نبوده است.
تصاویر و عکس‎هایی از این برخوردها منتشر شده است. همچنین به گفته تعدادی از دانشجویان حاضر در تجمع آنها زخمی و کبود شدند.
محمدی: یکی از خواهرانی که آنجا ایستاده بود، دوستان شیء را به چشم او پرتاب کردند. من به عنوان کسی که آنجا بودم، دیدم که چوب را شکاندند و به سمت ایشان پرت کردند.
شعار دانشجوی زندانی باید آزاد شود و سخن گفتن از مشکل معیشت مردم با هم منافاتی دارد؟
محمدی: نوک پیکان این شعار سیاسی که شما عرض می‎کنید به نظام می‎رسد و این غلطی که کردند و به این دولت رای دادند.
یعنی شما می‎گویید که غلط کردند و از دولت حمایت کردند؟
محمدی: از دولتی که تفکر لیبرالیسم داشت و نه هر دولتی. هر شخصی که تفکر لیبرالیسم داشت و می‎خواست عدالت را با تبعیض رونق دهد. حالا آمدند و ژست اپوزیسیون گرفتند که تقصیر نظام است.
سوال من از شما این است که اگر بسیج چنین تجمعی می‎کرد، آیا با چنین برخوردی از طرف مقابل مواجه می‎شد؟ آیا تا به حال اتفاق افتاده است که بسیج چنین عملی انجام دهد و گروهی حمله و زد و خورد کنند؟ این موضوع سابقه داشته است؟
محمدی: دوستانی که تجمع کرده بودند با برخورد مقتدرانه انقلابیون مواجه شدند.
شما می توانید به عنوان یک دانشجو بر اساس تشخیص خودتان کاری بکنید؟
محمدی: من یک دانشجو هستم و این صلاحیت را به بنده داده‌اند. رهبر جمهوری اسلامی ایران به من گفته است که می‎توانید آتش به اختیار عمل کنید. شما از آنها بپرسید چرا خشونت کردند؟ پرچم کاربری آن این بوده است که جمهوری اسلامی خودش را نشان بدهد. پرچم در سطح دانشگاه زیاد است. اگر کسی پرچم را به سر کس دیگری بزند شما رئیس دانشگاه را دستگیر می‎کنید؟
آنها می‎گویند که حراست هیچ کاری نکرده است.
محمدی: حراست باید جلوی کار غیر قانونی را بگیرد. حراست دانشگاه منفعل عمل کرد.
روایتی دیگر از حاشیه های امیرکبیر
از سوی دیگر یکی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر که در این تجمع حضور داشته و نخواسته که نامش فاش شود، در این باره گفت: بسیج، انجمن اسلامی وابسته به بسیجیان و انتظامات از ساعت 10 صبح در محوطه دانشگاه حضور داشتند. دانشجویان ساعت 12 خواستند که تجمع را شروع کنند اما از همان ابتدا با حمله بسیج مواجه شدند. برای آنها اصلا دختر و پسر اهمیتی نداشت و فقط حمله می‎کردند.
او با اشاره به ممنوعیت پرچم در این دانشگاه از سوی «سید احمد معتمدی»، رئیس دانشگاه امیرکبیر اضافه می‎کند: وقتی تجمع تا حدودی شکل گرفت، آنها نزدیک 20 پرچم را به داخل محوطه دانشگاه آوردند. آنها با چوب‎های این پرچم‎ها حمله می‎کردند و دانشجویان را می‎زدند. ما سعی کردیم که چوب‎ها را از آنها بگیریم تا با چوب‎ها کتک نخوریم.
این دانشجوی حاضر در تجمع روز سه شنبه گذشته دانشگاه امیرکبیر درباره شعارها توضیح می‎دهد: شعارهایی که تجمع کنندگان می‎دادند « دانشجو دانشجو؛ آرامش آرامش» بود و شعار بسیجیان هم «تورم، گرانی این دولت روحانی است » و «رای شما روحانی عامل این گرانی» بود. حتی دانشجویان حاضر در تجمع نیز همراهی می‎کردند و آن شعارها را تکرار می‎کردند! اما واکنش آنها این بود که شعارهایشان را عوض می‎کردند و باز حمله می‎کردند. آنها خیلی تشکیلاتی و سازمان یافته عمل کردند. به همین خاطر توانستند که مارا متفرق کنند، بزنند و انرژی زیادی را از ما بگیرند.
این دانشجوی دانشگاه امیرکبیر همچنین در پاسخ به این پرسش که مسئولان دانشگاه اقدامی در این رابطه انجام دادند؟ توضیح داد: نه کاری نکردند. فقط انتظامات حضور داشت. حتی یکی از مسئولان حراست دانشگاه که فکر کنم معاون حراست هم باشد، ایستاده بود و یک مرتبه دانشجویان حاضر در تجمع را هول داد و به گوش یکی از دانشجویان دختری که درحال گرفتن فیلم بود، سیلی زد و گوشی او به زمین افتاد و شکست. بعد از آن، انتظامات وارد شد و او را بردند.
این دانشجوی حاضر در تجمع همچنین اضافه می‎کند: بعد از حملات بسیجیان، تصمیم گرفتیم که تغییر مسیر دهیم تا با آنها برخورد نداشته باشیم. اما آنها حلقه می‎زدند و ما را محاصره می‎کردند. اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی خیلی فعال بودند و از کسانی بودند که حمله ها را مدیریت می‎کردند.
به گفته این دانشجوی حاضر در تجمع که نخواست نامش فاش شود، موضوع بیانیه دانشجویان حاضر در تجمع این است که ما باید به آرمان‎های انقلاب اسلامی برگردیم. فکر نمی‎کنم که آنها با موضوع مخالف باشند اما وقتی بیانیه‎ها را پخش کردند یکی از بسیجیان خواست که بیانیه‎ها را پاره کند. او حتی دست یکی از دانشجویان را گرفته بود تا نگذارد بیانیه‎ها پخش شود اما وقتی دید برخی درحال گرفتن فیلم از این صحنه هستند، گفت دست من را ول کن! بعد از آن که بیانیه‎ها پخش شد، دانشجویان حاضر در تجمع صلوات فرستادند. اما بازهم آنها شعار می‎دادند و حمله می‎کردند.
به گفته این دانشجوی دانشگاه امیرکبیر، حتی وقتی تجمع با صلوات به پایان رسید هم بسیجیان با شعارهای «مرگ بر فتنه‌گر» سعی داشتند که به ماجرا ادامه دهند اما حراست دانشگاه وارد شد و حلقه‎ای ایجاد کرد که مانع از آسیب رساندن آنها ‎شود. چراکه آنها قصد رفتن به سمت اتاق‎های تشکل‎هایی دانشجویی و آسیب رساندن به آنها را داشتند.