اروپا از گذشته درس بگیرد

آلمان و فرانسه به محض اینکه اعلام کردند به راه حل‌هایی برای اجرای سازوکار اروپایی دست یافته‌اند، آلمان نیز بانک هماهنگ کننده را تعیین و فرانسوی‌ها هم ریاستش را برعهده خواهند کردند، جو خبری وسیعی ازسوی اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها درباره آزمایش موشکی ایران به راه افتاد و در عین حال سعی کردند با این فضاسازی، گامی که به حل مسأله منتهی شده را تحت تاثیر قرار دهند یا حداقل به تعویق بیندازند. از نظر رسانه‌ای این دو موضوع کاملا درارتباط مستقیم با همدیگر است. درحالی که ایران بحث آزمایش‌های‌‌ موشکی را به صورت دفاعی انجام می‌دهد. یعنی در شرایطی که انگلیس، فرانسه یا آمریکا میلیاردها دلار به کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی و امارات سلاح فروختند تا توازن نظامی منطقه را برهم بزنند، این انتظار که ایران در مورد صنایع و موشک‌های دفاعی خود اقدامی نداشته باشد و فعالیت‌های خود را متوقف کند، بیهوده است. فراموش نکنیم که اولا در برجام هیچ بحثی درباره موشک‌های ایران نشده و تنها در قطعنامه 2231 از ایران نه به صورت دستوری بلکه به صورت درخواستی، خواسته شده تا از ساخت موشک‌هایی که می‌تواند کلاهک هسته‌ای حمل کند، خودداری نماید. توجه به این نکته که در کل استراتژی دفاعی ایران، سلاح هسته‌ای جایگاهی ندارد و درفتوای مقام معظم رهبری حرام اعلام شده است که اساسا در دکترین دفاعی ایران تولید سلاح هسته‌ای مطرح نیست و این سند قبل از برجام به سازمان ملل نیز ارائه شده است. بنابراین بحث جدیدی که آمریکایی‌ها مطرح کرده‌اند و رسانه‌های اسرائیلی و عربستان سعودی روی آن مانور می‌دهند، عملا فرانسه و انگلیس را وارد مرحله جدیدی کرده که به نظر می‌رسد برجام را تحت تاثیر منفی قرار دهد. درحالی که یک گام مثبت درحال برداشته شدن بود، این حرکت آمریکایی‌ها موجب شد تا دوباره با تحرک جدیدی جلسه شورای امنیت تشکیل شود، درحالی که حتی نتوانستند یک بیانیه صادر کنند که به اختلاف دیدگاه اعضای آن بازمی‌گردد. درحالی که آمریکایی‌ها آزمایش موشکی را نقض برجام و قطعنامه 2231 می‌دانند اروپایی‌ها و به‌طور مشخص انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها، چنین نظری ندارند، زیرا خود آنها هم می‌دانند موشک‌های ایران کاملا جنبه دفاعی دارد وبه هیچ وجه قادر به حمل کلاهک هسته‌ای نیست و اصلا برای این منظور طراحی نشده است. موشکی که برای حمل کلاهک هسته‌ای طراحی می‌شود از ابتدا فرایند متفاوتی دارد. این آمریکا بود که با خروج از برجام، قطعنامه 2231 را نقض و نادیده گرفت. کشوری که که خودش قطعنامه را نقض کرده، حق ندارد از ایران در مورد نقض قطعنامه 2231 توضیح بخواهد. چون اولا، نقض نبوده و ثانیا، آمریکا در جایگاهی نیست که بخواهد راجع به این قطعنامه اظهارنظر کند. بنابراین با جمیع جهات درست است که این فضا از نظر رسانه‌ای علیه برجام است و وضعیت برجام را ضعیف‌تر می‌کند اما واقعیت این است که بین خود اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها درمورد نحوه تعامل با ایران و اینکه نقض قطعنامه 2231 هست یا خیر، اختلاف نظر وجود دارد. درحالی که اگر کشورهای اروپایی از تجربه‌های گذشته درس بگیرند و به یاد بیاورند در سال‌های گذشته اصرار بی‌جهت در زمینه توقف غنی‌سازی اورانیوم موجب شد عملا روندی که خوب پیش می‌رفت، متوقف شود و هفت، هشت سال تاخیر در همکاری‌های جدید به‌وجود بیاید، این بار هم تاکیدی که روی قدرت دفاعی ایران وجود دارد و ادغام بحث موشک با بحث برجام، فرآیند صلح در منطقه و سایر همکاری‌ها را به عقب می‌اندازد. متاسفانه آمریکا در دوره ترامپ به بازی‌ای که اسرائیلی‌ها از ابتدا دنبالش بودند و هنوز هم پیگیری می‌کنند، پیوسته است. درحالی که اگر واقع بین باشند باید به سمت اجرای برجام پیش روند و مجموعه خواسته‌ایی که به صورت مشروع در برجام پیش بینی شده را اجرایی و بعد در مورد سایر موضوعات صحبت کنند. اصل موضوع موشکی هم که محلی برای مذاکره ندارد. واقعیت این است که موشک تنها سلاح دفاعی ایران در برابر تهدیدی است که از طرف کشورهای منطقه بویژه عربستان وجود دارد. به‌خصوص با حجم وسیع تسلیحاتی که طی سال‌های گذشته بالغ بر سیصد میلیارد دلار فروخته است. مبلغی که می‌توانست در خدمت صلح و امنیت مردم منطقه قرار بگیرد و صرف سرمایه گذاری اقتصادی در منطقه شود عملا به جیب کمپانی‌های انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی سرازیر شد. این واقعیت که موضوع دفاعی قابل مذاکره نیست و تنها می‌توانیم در مورد یمن، سوریه و آینده منطقه مذاکره کنیم. بنابراین اتحادیه اروپا باید واقع بین باشد و شرایط منطقه و ایران را در نظر بگیرد و به سمتی که به راه حل مشترکی دست یابد، حرکت کند. وگرنه تحمیل اینکه در موضوعات دفاعی برای خودمان محدودیت ایجاد کنیم به جایی نخواهد رسید به جز کور کردن گره‌ای که الان به‌وجود آمده است. آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها در آینده همچنان این خط را ادامه خواهند داد و ایناروپایی‌ها هستند که باید نشان دهند مسیر خود را از آمریکایی‌ها جدا کرده‌اند. چنانچه اروپا در برابر آمریکا در مورد این موضوع کوتاه بیاید همچنان باید تابع رای و نظر آمریکایی‌ها باشد که در این مدت ترامپ نشان داد به هیچ یک از قوانین بین‌الملل پایبند نیست و هرکدام را که اراده کنند زیر پا می‌گذارند. آمریکایی‌ها در دوره ترامپ نه فقط برجام بلکه پیمان نفتا هم که با مکزیک و کانادا مشترک داشتند، نادیده گرفتند. همچنین پیمان‌های پاریس (آب و هوا) و روم (دادگاه بین‌المللی جنایتکاران جنگی) را نادیده گرفتند و در تعرفه‌های گمرکی یکطرفه رفتند. هرچند پیش بینی آینده دشوار است ولی اگر اروپا عاقل باشد، در ابتدا باید تعهدات برجامی خود را اجرایی کرده و در مرحله بعد درمورد سایر موضوعات منطقه با ایران گفت‌وگو و مذاکرات داشته باشد. ایران نمی‌تواند در موضوع دفاعی و موشکی از خود انعطافی نشان دهد. مثل موضوع غنی سازی اورانیوم که آنها غنی سازی را ولو به شکل محدود پذیرفتند در این مورد هم، باید موضوع موشک را کنار بگذارند و درباره سایر موضوعات منطقه‌ای بحث و‌گفت‌وگو کنند تا به نتیجه برسند.
* تحلیلگر مسائل بین‌الملل