روایت تنها بانوی سازنده ساز کمانچه در خراسان از حرفه اش

سرپنجه های هنرمندش به تن سرد چوب روح می دمد و آن را از نو زنده می کند. سازی که به نوازشِ دستِ نوازنده ای کاربلد به کلام می آید و آوازی دلنشین سر می دهد. کاری سخت و مردانه که ساعت های طولانی، بریدن و تراشیدن و صیقل دادن می طلبد. با این حال، ساختن ساز، آن جزئی از خلق یک اثر موسیقایی است که کمتر دیده و معرفی می شود اما اهالی موسیقی به خوبی از اهمیت این بخش کلیدی آگاه اند.  او از زنانی ا‌ست که هنر ساخت کمانچه (از سازهای موسیقی سنتی ایران) را دارد و  به رغم همه مشکلاتی که سر راهش وجود داشته، با نگاهی هنرمندانه و امیدوار به ادامه کار و تلاش هنری اش چشم دوخته است.  با «سمیه صابری»، تنها بانوی سازنده ساز کمانچه در استان خراسان رضوی گپ و گفت کوتاهی داشتیم از علایق شخصی و زندگی حرفه ای اش.    فراز و فرودهای زندگی یک بانوی هنرمند سمیه صابری به گواه سجلی اش، 32 ساله و متولد شهرستان قوچان است. از وقتی چشم باز کرده، به ‌دلیل همنشینی با پنج برادرش که همگی از نوازندگان و سازندگان مطرح دوتار، تار و کمانچه در خراسان هستند، با موسیقی سنتی و آلات و ادوات آن مأنوس می شود. با این همه، دست به ساز نمی برد تا وقتی که دست تقدیر او را مجبور به فراگیری این هنر خانوادگی می کند.  وی تعریف می کند: 12 سال رنج بیماری نارسایی کلیوی و پیوند هر دو کلیه را متحمل شدم. البته خواست خدا بود که احوال جسمانی ام چند سال بعد بهتر شد و با یک هنرمند نوازنده و سازنده ساز ازدواج کردم. اما بازی روزگار اتفاق دیگری را برای او رقم می زند. صابری چندی بعد همسرش را از دست می دهد. اتفاقی ناگوار که البته او را متوقف نمی کند؛ بلکه انگیزه ای می شود تا هنر ساخت ساز موسیقی را حرفه ای دنبال کند. چند صباحی زیر دست سعید صابری، یکی از برادران خود برای کمانچه سازی به سبک استاد عطایی(سازنده سرشناس کمانچه) شاگردی می کند و تنها بعد از هشت ماه می تواند اولین ساز خود را بفروشد و اکنون با گذشت دو سال از آن تاریخ، این هنر ممر درآمد خانواده کوچک اوست.  پشت هر ایده و حرکت این بانوی هنرمند قوچانی، می شود عشق و علاقه به همسر فقیدش را دید. او دلیل انتخاب دستگاه کمانچه را بیشتر از یک منبع کسب درآمد، بهانه ای برای ادامه راه همسرش می داند و می گوید: سازهای همسرم مورد تایید استادان کامکار و صمد برقی بود و او اهداف بزرگی را برای آینده این هنر در سر می پروراند و من می خواهم از این طریق راه او را ادامه دهم.  این استاد کمانچه سازی، با توجه به بیماری جسمی، باید به طور مرتب دارو مصرف کند، برای همین زود خسته می شود و نمی تواند روزانه بیشتر از سه، چهار ساعت کار کند و حداکثر ماهی یک دستگاه کمانچه می سازد. او همه تلاش خود را برای چرخاندن چرخ زندگی به کار بسته است ولی با همه مناعت طبع و سخت کوشی، گاه زور ناملایمات زمانه می چربد و روی تلخش را به او نشان می دهد.  صابری با اشاره به گوشه ای از فراز و فرودهای راه زندگی اش تعریف می کند: یک بار به یکی از نهادهای حمایتی مراجعه کردم تا بتوانم با گرفتن وامی، کارگاهی مستقل تاسیس کنم و با توسعه کارم، رونقی به زندگی ام بدهم. وقتی مامور این نهاد برای بازدید آمد، دلیل درخواست وام را پرسید و من گفتم برای کار خراطی می خواهم، نه تنها کمکم نکرد بلکه گفت بهتر است سراغ حرفه ای زنانه بروم و مثلا خیاطی کنم. چون توان مالی تامین اجاره یک کارگاه را نداشتم، تنها کاری که می توانستم انجام دهم این بود که به خانه ای دارای پارکینگ نقل مکان کنم تا بتوانم در آن  جا کارگاهم را تاسیس کنم. چوبی که زنده می شود با این که در شرایط فعلی با دستگاه‌های کپی تراشی می توان انواع ساز را تولید کرد، اما او تاکید می کند: ساخت ساز را یک صنعت نمی دانم و معتقدم این هنری است که نیازمند دقت و استفاده از مهارت های دست برای تولید است. صابری ادامه می دهد: من به تنهایی درخت توت را در ابعاد یک کمانچه برش می زنم، بعد از خم کردن، جوشاندن، قالب زدن و الگو کشیدن آن را، می تراشم و صورت بندی می‌ کنم. همه این مسیر، با کار یک دستگاه صنعتی فرق می کند، کار دست هنرمند عشق و علاقه می طلبد. سازی که هنرمند می سازد، صدای دیگری دارد. این احساس پشت اثر هنری قابل توصیف نیست. در واقع ساخت ساز با دست، به مثابه حیات دادن به چوب بریده شده است تا در دست نوازنده ای کاربلد، صدای روح ‌نوازی خلق کند. یکی از علاقه مندی های این هنرمند یاد گرفتن کمانچه نوازی است. میلی که به دلیل دغدغه های کار و زندگی، هنوز فرصتش را نیافته است. وی تاکید می کند: نوازنده بودن، روی ساخت ساز تاثیر زیادی دارد. چون هنگامی که هنرجو سفارش دستگاهی با صدای زیر، باز یا بسته می دهد، با دانستن نوازندگی بهتر از پسِ ساختن آن برمی آیم. کمانچه دست‌ساز هر استادی، صدای خاص خود را دارد. ساز استاد عطایی صدای رسایی تولید می کند اما این ویژگی در ساز دست‌ساخته استاد دیگری کمتر است ولی متقابلا زیر و بم خاصی دارد که این عامل هم در سفارش و تولید یک نوع ساز مهم است.  این خالقان گمنام به رغم این که اولین افراد در زنجیره بلند خلق یک آهنگ دلنشین، سازندگان ادوات موسیقی هستند، ولی نام شان ذیل هیچ تیتراژی ذکر و روی هیچ صحنه ای برده نمی شود و جز اهالی این رشته هنری، کمتر کسی با نام و نشان آن ها آشناست. نظر صابری را درباره سودای دیده شدن و نشدن و عالم شهرت جویا می شویم.  وی با تصریح بر بی اهمیت بودن این عامل برای هنرمندان واقعی، ادامه می دهد: اگر صدای دستگاه دست‌ساز ما واقعا صدا باشد، مُهر ما بر کار هم می خورد. به اندازه سر سوزنی برایم دیده و مطرح شدن ارزشی ندارد و هیچ وقت به شهرت در این هنر فکر نکرده ام.  دوست دارم استاد نمونه کمانچه سازی شوم این هنرمند جوان می افزاید: همه هدفم ادامه دادن راه هنری همسرم است، همین که نامش را زنده کنم، برایم کافی است. البته این که به عنوان یک زن در اجتماع فعالیت داشته باشم و هنرم را عرضه کنم نیز برایم حائز اهمیت است.  وی ادامه می دهد: ساختن ساز، کاری سخت است اما دلم می خواهد با تلاش بیشتر نشان بدهم که محدودیتی برای این حرفه نمی توان قائل شد، چنان که هنرمند بودن، مرز و محدودیتی نمی شناسد.  استاد صمد برقی در این مدت با کمک به صابری برای فروش سازهایش، مشوق او در ادامه این مسیر بوده است. این بانوی جوان از قول استادش بیان می کند: استاد برقی به من گفت که با وجود مبتدی بودن، کمانچه هایم صدای خوبی دارد و نامم در خراسان شناخته شده است. دوست دارم در آینده به عنوان یک استاد زن نمونه کمانچه سازی شناخته شوم و برای دیگر بانوانی که مثل من یک مسیر سخت را طی می کنند، الهام بخش باشم. به آن هایی که اندکی ذوق و هنر دارند، می گویم؛ فکر نکنند با خانه نشینی و بزرگ کردن مشکلات اتفاقی می افتد، باید بلند شوند و تغییر در دنیای پیرامونشان را از خودشان آغاز کنند، وگرنه این قافله عمر می گذرد و آن ها باقی می مانند.