گشت‌و‌گذاری در شمال کشور با فستیوال موسیقی نواحی

جهان صنعت- موسیقی محلی جایی میان فرهنگ و هنر و تاریخ ایستاده است. صدایش فراتر از زمان و مکان خودش به گوش می‌رسد. جشنواره‌های موسیقی محلی زنان و مردان هنرمندی را به جامعه پایتخت‌نشین معرفی می‌کند که جز این، راهی برای ارتباط بی واسطه با آنها فراهم نیست. این هفته تالار رودکی میزبان خوانندگان و نوازندگان خطه شمالی کشور از گرگان تا لاهیجان است. فستیوال موسیقی نواحی و آیینی ایران یا همان جشنواره موسیقی آینه‌دار، با هدف معرفی فرهنگ و موسیقی نواحی و آیینی ایران، سال ۱۳۹۲ آغاز به کار کرده است. این جشنواره تا‌کنون چهار بار برگزار شده است و توانسته اساتید بزرگ موسیقی نواحی را در کنار یکدیگر جمع کند تا موسیقی غنی اصیل ایرانی را در فضایی خارج از مناطق خود به اجرا بگذارند. آینه‌دار، هر دوره خود را به چند فرهنگ موسیقایی نسبتا مشابه اختصاص می‌دهد. با محدود نمودن فرهنگ‌های گوناگون موسیقی نواحی ایران به یک حوزه خاص امکان تمرکز و ارائه گسترده از کارگان یک منطقه به وجود می‌آید. این جشنواره امسال پنج ساله شد.
آواهایی از رشت
اولین سانس از موسیقی گیلان، غروب شنبه (دهم آذر) آغاز شد. بخش زیادی از این سانس در اختیار آنسامبل پانزده نفره «ما» قرار داشت. قطعات این آنسامبل با الهام از ترانه‌های گیلکی رایج در دهه ۲۰ تنظیم مجدد شده بودند. باید اشاره کرد که از اوایل قرن حاضر، ارتباط شهر رشت با پایتخت، تاسیس هنرستان موسیقی در رشت، وجود ارامنه موسیقیدانان و‌...‌، باعث شد تا نغمه‌های بومی گیلان دستمایه و منبع الهام برخی از آهنگسازان و تنظیم‌کنندگان قرار گیرد. نخستین نمونه‌های موسیقی گیلانی با استفاده از سازآرایی غربی را احمد عاشورپور در سال ۱۳۲۶ روی صفحات کمپانی کلمبیا و ادئون ضبط کرد. برخی از اینگونه قطعات به وسیله آنسامبل «ما» و توسط مهرداد فقیری در اجرای سانس اول بازسازی شدند. در این سانس قطعات دریا طوفان، جان، نقش پاییز، نوشو که قبلا توسط استاد عاشورپور و خانم فهیمه اکبر اجرا شده بودند، مجددا به وسیله این ارکستر و خوانندگان جوان آنها، مهدی میرزانژاد و مریم کوچکی‌زاد و خواننده پیشکسوت امیرحسین مظفری تنظیم و اجرا شدند.
در بخش دیگر از موسیقی گیلان، استاد سیدمحمد میرغفاری چاووشی کوتاهی خواند. چاووش‌خوانی به آوازهایی گفته می‌شود که در استقبال و بدرقه زائران اماکن مقدس خوانده می‌شود.


پس از او، کرنانوازان آستانه اشرفیه حاضر شدند. امروزه کرنای استان گیلان اغلب در عزاداری محرم مورد استفاده قرار می‌گیرد‌ در حالی که در گذشته در اعلام‌ها و خبر‌رسانی نیز کاربرد داشت. سرکرناچی‌ اکبر سهرابی‌پور بندهایی را بر اساس اشعاری که در ذهن داشت می‌نواخت و واگیرها ترجیع‌بندها را به او پاسخ می‌دادند. در انتها، علی‌اوسط کشت‌پرور از املش با یک تشت ساده به روی صحنه آمد و پس از چند بیت آواز، شادیانه‌های موسیقی گیلان را به پشتِ تشت کوبید.
باید اشاره کرد که اجرای موسیقی بر پشت تشت‌ها و لاک‌ها (سینی‌های چوبی) در بسیاری از مراسم شادمانی در نواحی مختلف ایران مرسوم است. غالبا این ظروف را به شکل وارونه روی زمین می‌گذارند یا آن را به پاهایشان تکیه می‌دهند و با کف هر دو دست روی آن می‌کوبند. این ساز معمولا توسط یک نفر نواخته می‌شود اما گاه دو نفر روبه‌روی یکدیگر می‌نشینند و با هم روی یک لاک می‌نوازند. اجرای آقای کشت‌پرور به اولین سانس از موسیقی گیلان پایان داد. سانس دیگری از موسیقی گیلان در روز یکشنبه برگزار می‌شود.
تا علی‌آباد کتول
سانس دوم از نخستین شب فستیوال آینه‌دار، به موسیقی کتولی اختصاص داشت. علی‌آباد کتول با وجود اینکه در جنوب استان گلستان واقع شده، ارتباط معناداری با موسیقی شرق مازندران دارد. برخی از منظومه‌ها، مقام‌ها و ریزمقام‌های مشترک بین مناطق کتولی و شرق مازندران شناور هستند. این سانس در انحصار بیدخوانان کتولی و نوازندگان همراه‌شان قرار داشت. بید در واقع به همان بیت گفته می‌شود. بیت‌خوانان ممکن است با نی (نی‌بید) یا دوتار (دِتاربید) همراهی شوند. آغازگر این سانس، اجرای احمد نظری بود. او برای مخاطبان خود آواز هرایی، راسته‌مقام، کله‌کش و برخی از ریز مقام‌ها را در نظر گرفته بود و آواز خود را، با دوتارش جواب می‌داد. پس از او نعمت اصلانی کتولی با نی، به ترتیب به آوازهای علی‌اکبر اصلانی و درویش‌علی خسروی جواب داد. این دو بیدخوان نیز هر یک با لحنی متفاوت، اصلی‌ترین مقام‌های موسیقی کتولی (هرایی، راسته‌مقام، کله‌کش‌ها) را اجرا کردند. مجددا احمد نظری با ساز نسبتا مغفول‌مانده کتولی یعنی شمشاد، که نوعی نی‌لبک کوتاه است، روی صحنه حاضر شد و مقام شترناز و ریزمقام لاره لاره را نواخت. یکی از برجسته‌ترین اجراهای این سانس، اجرای استاد موسی ملک‌حسینی بود. او را احمد نظری با دوتار همراهی کرد. اگرچه ظاهرا آواز موسی ملک‌حسینی فرمی ساده داشت اما هر یک از بید‌هایی که توسط استاد ملک‌حسینی خوانده می‌شد به منظومه‌های جداگانه‌ای تعلق داشت. او در مدت نسبتا کوتاهی ابیات مختلفی از مقام‌های نجما، حقانی، عباس مسکین را به شکلی فشرده و تنیده با یکدیگر اجرا کرد، این در حالی است که روایت منظومه نجما خود به تنهایی چیزی حدود دو ساعت به طول می‌انجامد و ابیات فراوانی را شامل می‌شود. استاد موسی ملک‌حسینی در میان موسیقیدانان کتولی به داشتن حافظه قدرتمند شهره است و بسیاری از منظومه‌های موسیقایی را با جزئیات فراوان روایت می‌کند. پایان‌بخش این سانس از موسیقی کتولی، نمونه‌ای از سرنا و دهلِ کتولی بود. دو همکار قدیمی، استاد هوشنگ منصوریان به همراهی دهل دوست خود اصغر عاشقی با وجود اینکه مراسم عروسی و بازار سرنا- دهل در کتول بسیار داغ بود با رد برخی از سفارش‌های خود، دعوت فستیوال آینه‌دار را قبول کردند تا برایمان سرنا و دهل بنوازند. آنچه که آنها اجرا کردند تنها بخشی از کارگان موسیقی سرنای کتولی بود که به مناسبت مراسم « حمام دامادی» در منطقه کتول نواخته می‌شود. آنها بدون خستگی و وقفه انداختن در اجرا، به مدت نیم ساعت نواختند تا به این سانس از فستیوال خاتمه دادند.
رقص سما و گیلان خوش‌نواز
سانس اول از دومین روز پنجمین فستیوال آینه‌‌دار به موسیقی مازندران اختصاص داشت. گروه آئینی «زندگی» به سرپرستی علی حسن‌نژاد از سوادکوه مازندران آمده بودند تا آغازگر برنامه این شب شوند. اعضای این گروه به شکل منسجم و هماهنگ‌شده‌ای سعی داشتند تا کارکرد موسیقی در موقعیت‌های مختلف زندگی در مازندران را به روی صحنه آورند. موسیقی آوازی در این موقعیت‌ها غالبا توسط زنان مازندرانی اجرا می‌شود. ابتدا آوازِ چَل خوانده شد. چَل در واقع نام یک دستگاهِ چوبی نسبتا ساده برای نخ‌ریسی است و آواز چَل متناسب با ضرباهنگ و گردش این دستگاه خوانده می‌شود. پس از آن مادری به آواز کتولی برای نوزادش لالایی خواند و به تدریج صحنه‌ شلوغ و شلوغ‌تر شد تا موقعیت یک مراسم عروسی بازسازی شود. سرنا به همراهی دسرکوتن(نقاره) واردِ صحنه شدند و مقام‌های نوروز، شَر و شور، گِواگر، بازی‌حال (کشتی‌مقام)، چَکه سما و ... را نواختند که به فراخورِ هر یک از این مقام‌ها، آیین‌های مرتبط اجرا می‌شدند. پس از اینکه کُشتی ‌محلی‌، رقص سه‌چکه سِما، و رقصِ لَم‌پا (فانوس) با همراهی سرنا و دسرکوتن اجرا شدند‌ نوبت به اجرای کارگان آوازی رسید. برخی از این آوازها مربوط به مراسم حنابندانِ عروس و ریش‌تراشون داماد بودند که بندهای مختلفِ آن توسط خوانندگان مختلف خوانده می‌شد و ترجیع‌بندهایی نظیر «آخ داماد که سر می‌تراشه، آروس حنا می‌بنده و‌...» توسط همه اجراکنندگان همخوانی می‌شدند. بعد از این ‌آوازها، رج‌خونی شد. رج‌خونی در واقع نوعی از اجرای آواز است که در آن هر یک از خوانندگان به نوبت در کنار یکدیگر آواز می‌خوانند. به همین دلیل به رج‌خونی، «گَلی به گَلی» نیز گفته می‌شود که به معنای گَلو به گَلو (یا به نوبت آواز خواندن) است. در انتها داماد و عروس مناظره‌ای موسیقایی داشتند، آواز پنبه‌جاری توسط داماد خوانده شد و با اجرای برخی از شادیانه‌های معروف مازندران که توسط عروس و داماد خوانده می‌شد، مانند آهو‌خانم، طیبه‌جان، سیاره و لیلا‌خانم، اجرای گروهِ «زندگی» پایان یافت.
بعد از آنها‌ از ارتفاعات نزدیک به چالوس، از دو روستای مجاورِ دلیر و الیت، دو خواننده‌ به آینه‌دار دعوت شده بودند؛ کی‌قباد میردار و بهمن سام‌دلیری. آنها به نوبت آواز می‌خواندند. از مقام‌ها، امیری، ولگه‌سری و تبری‌ و از ریزمقام‌ها ربابه‌جان، بانو غریبه، بِمر دِ مار را انتخاب کرده بودند. شاید جالب باشد که آوازهای «بِمُر دِ مار» غالبا به وسیله چاربدران خوانده می‌شود. آنها مردمانی هستند که به دلیل صعب‌العبور بودن مسیرهای کوهستانی، به وسیله چارپایان بارها را از نقطه‌ای به نقاط دیگر منتقل می‌کنند، آوازهای «بِمُر دِ مار» هنگامی خوانده می‌شوند که آنها از خستگی زیاد به ستوه می‌آیند. از مرکزِ مازندران یعنی ساری، پرویز عبدالهی نوازنده قِرنه، با همراهی نقاره همسرش و کش‌دمبکِ (تمبکِ بغلی) پسرش به اجرای موسیقی پرداختند. پرویز عبدالهی دو قِرنه بم و زیر (بزرگ و کوچک) با خود آورده بود. با قِرنه بم مقام‌های کتولی، کله‌حال و آواز طیبه‌جان، و با قرنه کوتاه‌تر، جوابِ طیبه‌جان، جلوداری، آروس‌یار و سِماحال (روونی) را نواخت. پس از اجرای تصنیفِ «ته گره ته اُمشو برو» (‌فدای تو، تو امشب بیا)، قرنه‌ها را کنار گذاشت و دست به سرنا برد و با آن قطعات روونی (یا همان مقام‌ سِماحال‌های مازندران) را به همراه کوبه‌های همسر و فرزندش اجرا کرد.
سانس دوم از دومین شب آینه‌دار در اختیار گیلانی‌ها قرار گرفت. سه استاد از لََلِه‌وا نوازانِ تالشی، ذبیح‌الله پوربابا، ایمان دلیری و شکور شعبانی با سه روایتِ مختلف از هواهای تالشی برنامه را آغاز کردند. پس از اجرای آنها، فیروز امانی و اشرف قربانی، باز هم از موسیقی تالش و از شهر رضوانشهر، از ناحیه کله‌سرا به روی صحنه آمدند و به همخوانی پرداختند. ابتدا نوروزخوانی را با یکدیگر همخوانی و سپس هر یک به صورت جداگانه آوازهای تالشی را به سبکِ «کله‌سرا هوا» اجرا کردند. اشعار نوروزخوانی‌ها با وجود توصیفِ طبیعت و امید دوباره به زندگی، همزمان تصویری از تشدید آلام و رنجش‌های شخصی در فصلِ بهار را در درونمایه‌ خود دارند: ‌بدا کوکو به سَر خالون بخونو‌/ بدا دردِ غمم در دل بمونو/ بگذار فاخته بر سر خاشاک بخواند‌/ بگذار درد و غمم در دل بماند
استاد رفیع رفیعی‌، لَلِه‌وا نوازِ دیگری از روستای جوبن در رستم‌آباد بود که به سلامتی حاضران در سالن و در باطنِ خود در سوگ سه عضو از خانواده‌اش که در زلزله رودبار (سال 69) آنها را از دست داده بود، آنچه در ذهن داشت را نواخت. پس از او، گیلان‌خان خوشنواز با نزدیک به یک قرن زندگی در سیاهکل به همراه دوست سرنانوازش حسینعلی مشکین‌ با اینکه به آرامی روی صحنه آمدند اما دو رقص قاسم‌آبادی و قطعه حیران حیرانه را بسیار پر‌جنب‌وجوش و بدونِ وقفه اجرا کردند، تشویق شدند و باز به آرامی صحنه را ترک کردند. پایان‌بخش این سانس به اجرای یک گروه‌نوازی از نغمات شهری شده گیلانی اختصاص داشت. این گروه 10 نفره به سرپرستی محمد آفریدون و با به کارگیری برخی سازهای متداول در موسیقی دستگاهی ایران گرد آمده بودند تا قطعاتی را با الهام از موسیقی گیلان در قالبی نو عرضه کنند. پیوند گیلان و به ویژه شهر رشت با تهران در وقایع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، مانند تاسیس شعبه هنرستان موسیقی در رشت و اعزام استاد صبا به این هنرستان، موجب شده است گونه‌ای از آهنگسازی و تنظیم نغمه‌های گیلانی به شیوه موسیقی کلاسیک (دستگاهی) مورد توجه و پذیرش همگان قرار گیرد. گونه‌های مختلفی از این نوع سازآرایی و تنظیم از دهه‌های 20 و 30 شمسی راه پیشرفت و گسترش خود را گشود و تا امروز نیز ادامه داشته است.
روایت گالشی از لیلی و مجنون
شب گذشته فستیوال آینه‌دار میزبان موسیقی استان گلستان و مازندران و دوتار‌نواز 100 ساله‌اش بود. این شب به دو مجموعه آواز گالشی و ساز گوداری استرآبادزمین (استان گلستان) و دِتار، لَلِوا و شادیانه‌های طبری (استان مازندران) اختصاص داشت؛ اجراهایی پر شور و شاداب که هیجان خاصی را در تالار رودکی جاری کرد. سانس اول از آخرین شب پنجمین فستیوال موسیقی آینه‌دار با اجرای قربان میرشکاری نوازنده دُهل و پرویز میرشکاری نوازنده سُرنا آغاز شد.
سپس حسین بندگی نوازنده کمانچه، احمد نظری خواننده، نعمت اصلانی نوازنده دوتار، علیرضا شکارچی نوازنده ضرب حلبی و حسین خسروی نوازنده نی موسیقی مراسم آیینی حنابندان در علی‌آباد کتول را اجرا کردند. احمد نظری برای چندمین بار بود که با رپرتوار متفاوتی در این فستیوال روی صحنه می‌رفت و یکی از ستاره‌های این رویداد محسوب می‌شود.
عباس علاءالدین (عمو عباس) هم راوی حکایتی از روستای زیارت استان گلستان شد. او تمام آنچه از آواز گالشی می‌داند را از ۱۲ سالگی از پسر‌عمویش یاد گرفته است. این هنرمند که از ارتفاعات روستای زیارت برای اولین‌بار اجرای صحنه‌ای را تجربه می‌کرد در دو شاخه محلی استرآبادی به زبان طبری و فارسی آواز خواند.
در تمام مدتی که عباس علاءالدین ترانه‌های لیلی‌جان، سوری جان، نازنین، لاله و بانو غریبم را اجرا می‌کرد، تصاویری از پُرتیکه گلیم‌بافی همسرش پشت سر او پخش شد که در نهایت ترانه‌ای را هم به همسرش تقدیم کرد. اجرای علاءالدین بسیار مورد توجه مخاطبان حاضر در سالن قرار گرفت.
قربان میرشکاری نوازنده ویولن و پرویز میرشکاری نوازنده ضرب حلبی نیز از گرگان روی صحنه رفتند و بخش دیگری از موسیقی گوداری را به نمایش گذاشتند.
علی مغازه‌ای، دبیر فستیوال آینه‌دار در توضیح این گروه گفت: این اجرا نمونه‌ای از موسیقی گوداری‌هایی است که در کوچه پس‌کوچه‌های تهران می‌چرخند و اجرا می‌کنند که گونه‌ای از موسیقی است که ظرفیت تغییر در خودش را در کمترین زمان دارد.
مغازه‌ای همچنین گفت: گودارها شبیه «بارباپاپا» هستند که با مسائل مختلف فرهنگی و اقتصادی تغییر کرده و سازهایشان را نیز عوض می‌کنند. این اتفاق برای کولی‌ها در همه دنیا نیز مرسوم است. گودارها قرن‌هاست حامل موسیقی در مناطق مازندران هستند. آخرین گروهی که در سانس اول روی صحنه رفتند گروه شادیانه‌های گوداری از مازندران بودند که قرار بود روز گذشته اجرا کنند اما به تهران نرسیدند. عشقعلی شکارچیان نوازنده دِتار و خواننده، بخشعلی شکارچیان نوازنده دِتار و آواز، نادعلی شکارچیان نوازنده کمانچه و حسن شکارچیان نوازنده تنبک بخشی از شادیانه‌ها را به شکل گروه‌نوازی و تک‌نوازی به نمایش گذاشتند.
سانس دوم از آخرین روز پنجمین فستیوال آینه‌دار گروه موسیقی «نیما» که فضل‌الله دهقان خواننده، ارسلان طیبی نوازنده للوا، مصطفی محسنی‌راد نوازنده دِتار، سید‌باقر اسدی نوازنده نقاره و محمدابراهیم عالمی خواننده آن را تشکیل می‌دادند، آوازها و ترانه‌های مازندران را روی صحنه بردند.
داود قاسمیان نوازنده دِتار و خواننده، هنرمند‌ بعدی بود که به صحنه رفت تا نوازندگی سبک نظام شکارچیان را به نمایش بگذارد. مغازه‌ای درباره او هم گفت: حضور این دوتار‌نواز مثل تولد نظام شکارچیان بوده است. حرکات دست استاد شکارچیان روی دوتار را می‌توان در اجراهای قاسمیان نیز دید. با وجود اینکه این هنرمند جوان است اما موسیقی‌ای که از او می‌شنویم قدیمی و به عبارتی او امید دوتار است.
کربلایی اصغر ابراهیم‌نژاد بعد از داود قاسمیان روی صحنه رفت. این نوازنده و خواننده ۱۰۰ ساله که به گفته دبیر جشنواره کمتر کسی او را در ایران می‌شناسد و بسیاری مانع شدند تا دیده شود. حضور ابراهیم‌نژاد بعد از سال‌ها روی صحنه از اتفاقات ویژه این فستیوال بود. مغازه‌ای در توصیف ابراهیم‌نژاد گفت: دوتار مازندران مدیون این افراد است. او ساکن گرجی‌محله است و گوش‌هایش سنگین است و نوه‌اش ساز او را کوک و کمک کرد تا به صحنه بیاید.
ارسلان طیبی خواننده و نوازند للوا و فرزند استاد حسینعلی طیبی نیز چند دقیقه‌ای برای تماشاگران اجرا کرد. آخرین روز اجرای پنجمین فستیوال آینه‌دار با آواها و ترانه‌های مردمی شالیزاری مازندران به پایان رسید. به گفته مغازه‌ای جانعلی اکبریان هنرمند کشاورزی است که از پنج سالگی در شالیزارهای مازندران برای نشاکاران می‌خوانده و برای اولین بار اجرای صحنه‌ای خود را تجربه کرد.
مغازه‌ای درباره این هنرمند گفت: او بارها به رادیو و جاهایی که می‌توان خواند، مراجعه کرده است اما او را راه نداده‌اند و حالا برای اولین بار به همراه خانواده‌اش در آینه‌دار به صحنه آمده است. هیچ‌کدام از اعضای این خانواده تجربه اجرا نداشتند و به‌صورت بداهه، کُرخوانی و تشت‌زنی را انجام دادند. آمنه نوروزی، گل‌ابرو فتحی، پروانه اکبریان، حسن کریمی، فرزانه اکبریان و ماهروزه اکبریان این اجرا را پیش بردند. اجراهای صحنه‌ای پنجمین دوره فستیوال آینه‌دار که با تمرکز بر موسیقی مناطق گیلان، مازندران و گلستان بود، شب ۱۲ آذرماه در تالار رودکی به پایان رسید.