از تضعیف وزیر خارجه تا تنگنای معیشت مردم

 
 
هیچ وزیر خارجه‌ای در جمهوری اسلامی به اندازه آقای محمدجواد ظریف مستقلا منشأ اثر نبوده است و اتفاقا هیچ وزیر خارجه‌ای بعد از انقلاب اسلامی به اندازه وی مورد حمله قرار نگرفته است. وزیران خارجه در هر کشوری بیش از هر وزیری مجری سیاست‌های نظام آن کشورند و تمایلات و گرایش‌ها وقوت‌ها و ظرفیت‌ها و خلاقیت‌هایشان معمولا محوریت مستقل پیدا نمی‌کند. مثلا اگر مجموعه یک نظام تمایلی به تخاصم با همسایه‌ای نداشته باشد وزیرخارجه هرگز نمی‌تواند عمدا روابط کشورش را با او تیره کند چرا که وقوع چنین رویدادی به سرعت نمایان می‌شود و مسئولان ارشد هر دو کشور را حساس می‌کند و جلو آن گرفته می‌شود. درواقع حساسیت بسیار بالای وزارت خارجه در هر کشوری چنان است که وزیران مربوطه تنها قادر به تعمیق سیاست‌های کلی آن هستند و امکان اتخاذ سیاست‌ها و روش‌های مستقل بسیار اندک است. اما شرایط، سوابق، تحصیلات، روحیات و از همه مهمتر تمایل افکار عمومی به آقای ظریف موقعیتی بخشید که بیش از یک مجری به ایفا نقش پرداخت و در این راه اثر گذار شد. تسلط بردانش حقوق بین‌الملل و حضور طولانی درآمریکا و شناخت عمیق وی از سیستم، جریان‌های سیاسی و شخصیت‌های آن کشورچنان پررنگ شد که توانست رودر روی نماینده یک ابر قدرت بنشیند و همآوردی کند و قراردادی را منعقد سازد که رئیس‌جمهور فعلی آمریکا صریحا اعلام کند که در برجام سر آمریکا کلاه گذاشته‌اند. این موضوع هرگز ساده نیست و نمی‌توان از کنار آن عبوری قدر نشناسانه داشت. جان کری هنگامی که رو‌به‌روی آقای ظریف می‌نشست علاوه بر بهرمندی از کارشناسان متعدد که بعضا تعداد آنها را تا 300 تن ذکر کرده‌اند وارث سیستمی بود که ده‌ها مذاکره بسیار مهم و حساس را پشت سر گذاشته بود. مذاکرات محدودسازی جنگ‌افزار‌های راهبردی موسوم به سالت 1 و2 که از گستردگی و حساسیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود و میان آمریکا و شوروی سابق برگزار شد تنها یکی از تجربیات دیپلماتیک آمریکا بود. مهم‌تر آنکه آمریکا در چارچوب برجام امکان فشار علیه جمهوری اسلامی را نداشت و تنها راه برای محدود سازی ایران خروج عهدشکنانه از این برنامه مشترک بین‌المللی بود. این معانی ثابت می‌کند که هیات ایرانی تا چه حد در کار خود دقیق و پرکار و حساب شده و آگاهانه عمل کرده است.
ادامه صفحه16