الگویی برای بهتر زیستن




مریم شهبازی


خبرنگار
جمعی از اهالی فرهنگ و ادب روز گذشته گرد هم آمدند تا یاد و خاطره مردی را گرامی بدارند که بسیاری از اولین‌های سرزمینمان به نام او گره خورده، اولین نابینایی که موفق به دریافت مدارج بالای دانشگاهی شد و همچنین اولین نابینایی که به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کرد؛محمد خزائلی، مردی که با وجود محرومیت از قدرت بینایی به گونه‌ای زیست که امروز می‌توان به او به عنوان الگویی برای بهتر زیستن نگریست.
 اغلب حاضران در این مراسم که به میزبانی تالارهمایش‌های کتابخانه ملی برگزار شد از تلاش زنده یاد خزائلی در جهت تحقق بخش مهمی از حقوق شهروندی نابینایان سخن گفتند، تلاش برای برخورداری نابینایان از حق استخدام در مراکز و سازمان‌های دولتی و راه اندازی نخستین مدرسه ویژه نابینایان و همچنین اقدام برای فرهنگسازی در جهت برخورد صحیح با افرادی که از نعمت بینایی برخوردار نیستند تنها برخی از اقداماتی است که او برای این بخش از شهروندان کشورمان انجام داد.
بعد از سخنرانی شایسته خزائلی و معصومه عزیزمحمدی، بهروز رضوی نیا، گوینده و مجری رادیو و تلویزیون که اجرای این مراسم را به عهده داشت به ذکر نکاتی درباره زندگی زنده یاد خزائلی پرداخت و تلاش برای ضبط کتاب‌های صوتی برای علاقه مندان نابینا را عاملی مهم در گوینده شدن خودش عنوان کرد و از اهالی سینما و تلویزیون درخواست کرد به دنبال ساخت فیلم و سریال‌هایی از زندگی بزرگانی همچون خزائلی باشند.
نصرالله شیرین آبادی، خواننده و نوازنده ویولن با ابراز خرسندی از این که بالاخره بعد از چهل سال متولیان فرهنگی به فکر برپایی مراسمی برای گرامیداشت این استاد دانشگاه و محقق افتاده‌اند گفت:«او نه تنها برای نابینایان، بلکه برای همه مردم گام‌های مؤثری در جهت ارتقای علمی و فرهنگی کشورمان برداشت؛ آنچنان که تا سال‌ها دستور زبانی در مدارس استفاده می‌شد که تألیف خزائلی بود.»
آن طور که این موزیکولوژیست (فارغ التحصیل موزیک شناسی) تأکید کرد، سال 43 خزائلی به درخواست او و برخی دیگر، مدیریت نخستین انجمن نابینایان را می‌پذیرد و به واسطه فعالیت‌های این انجمن آنان در سال 49 موفق به استخدام 9 نفر در اداره مخابرات می‌شوند، این در حالی ست که نابینایان تا پیش از آن چنین امکانی نداشتند.
به گفته شیرین آبادی، زنده یاد خزائلی برای تغییر برخی قوانین و از سویی بهبود وضعیت زندگی نابینایان برای ورود به مجلس تلاش می‌کند و در نهایت وکیل مجلس می‌شود. محمود حکیمی، نویسنده و مترجم هم گفت:«سابقه بیش از 33 سال تدریس دارم، با این حال بیش از همه به آن 2 سالی که در مدرسه خزائلی تدریس کرده‌ام افتخار می‌کنم، چراکه تنها من نبودم که به آنان نکاتی آموختم، خودم هم مسائل بسیاری از آنان فراگرفتم.»
این استاد دانشگاه تربیت معلم در پایان سخنانش به حاضران قول داد که بزودی دست به نگارش داستان یا رمانی درباره زندگی زنده یاد محمد خزائلی بزند. آن طور که در این مراسم عنوان شد، خزائلی بوده که برای نخستین مرتبه از عنوان روشندل برای نابینایان استفاده می‌کند و منجر به برخی تغییرات فرهنگی و زبانی درباره این افراد می‌شود.ابوالفضل خزائلی، پسر زنده یاد خزائلی هم گفت:«او تلاش کرد تا به افرادی که شرایطی مشابه خودش را داشتند نشان بدهد که در هر شرایطی می‌توان به جایگاهی دست یافت که برخی از کسب آن عاجزند. او ثابت کرد اگر روشندلان فرصت بیابند قادرند به سطوح بالای علمی دست یافته و بدرخشند. اعتقاد قلبی پدرم این بود که روشندلان نباید به سرنوشتی که والدین آنان از سر دلسوزی و البته ناآگاهی برایشان ترسیم کرده‌اند اکتفا کنند، اتکا برهمین نگاه هم در نهایت او را برآن داشت دست به انجام کارهایی بزند که بسیاری از ما از انجامشان عاجزیم.»
ابوالفضل خزائلی در ادامه سخنانش تأکید کرد:«شاید باورتان نشود اما در امریکا به مطلبی درباره جامعه روشندلان برخوردم که برایم جالب بود، در آن مطلب این گونه آمده بود که بالاترین آمار مدارج طی شده میان نابینایان متعلق به ایرانیان است. این مسأله ناشی از تلاش افرادی همچون پدرم و دیگر همکارانش بود که جای قدردانی دارد.» تأسیس چند مرکز آموزشی برای نابینایان از جمله مدرسه «نابینایان خزائلی» وتألیف نزدیک به چهل عنوان کتاب تنها بخشی از فعالیت‌های این نویسنده و استاد دانشگاه است. همان طور که حاضران در این جلسه عنوان کردند«اعلام قرآن» یکی از آثار ارزشمندی است که به تلاش خزائلی تألیف شده، کتابی که همچنان از جمله کتاب‌های منبع و مأخذ تحقیقات قرآنی و اسلامی است. علاوه بر این شرحی که او بر گلستان سعدی نوشته هم از دیگر تألیفات ماندگار او به شمار می‌آید.
سیدمحمود دعایی، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات هم با اشاره به این که خزائلی از جمله نوابغ روزگارمان به شمار می‌آید گفت:«قبل از انقلاب به واسطه یازده سال زندگی در خارج از کشور فرصتی برای دیدار با او نصیبم نشد، با این حال معتقدم که او نه تنها روشندل، بلکه بینای واقعی بود. خزائلی منشاء تربیت دانش‌آموزانی شد که هر یک به افرادی اثرگذار تبدیل شدند. غلامرضا امامی، مترجم آثار ادبی هم گفت:«وقتی قرار حضور در این مراسم شد آن را به شوق پذیرفتم چراکه سال هاست به قصد ساخت فیلمی از زندگی زنده یاد خزائلی مشغول تحقیق درباره او هستم، مردی که با وجود از دست دادن بینایی‌اش در هجده ماهگی در بسیاری از بخش‌های علمی-فرهنگی منشاء اثر شد.بی هیچ اغراقی او از شگفتی‌های روزگارمان است، در تمام عمرش همواره جویا و عاشق آموختن بود و هیچگاه دست از این کار برنداشت.»
حسین عبدالملکی یکی از روشندلان حاضر در این جمع نیز گفت:«به زندگی مرد دانشمندی همچون زنده یاد خزائلی می‌توان از جنبه‌های مختلفی پرداخت، او نه تنها در بحث سیاست‌گذاری تأثیر بسزایی بر زندگی روشندلان گذاشت بلکه منجر به تغییر نگاه جامعه به آنان هم شد، متأسفم که بگویم تا پیش از فعالیت‌های افرادی همچون او، از نابینایان در اغلب موارد با عنوان‌های ناپسندی چون کور و... یاد می‌شد. او حتی دست به راه اندازی نشریه‌ای برای نابینایان زد که روشندل نام دارد و جالب است که بدانید حتی به کشورهای اطراف هم راه یافته است.»
اشرف بروجردی، رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی به عنوان آخرین سخنران این مراسم نیز گفت: «زندگی شخصی و حرفه‌ای دکتر خزائلی می‌تواند مبدأیی برای آغاز حرکت همه افرادی باشد که خواهان پیدا کردن خودشان هستند.» گفتنی است که در پایان این مراسم با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و ادب از تمبریادبود و سردیس محمدخزائلی رونمایی شد.

بــــرش
نیم نگاهی به زندگی دکتر محمد خزائلی

دوازده سالش که شد قرآن را کامل حفظ بود، طوری که اگر یک آیه را می‌خواندی دنبالش را می‌گرفت و تا آخر می‌خواند.
با این که نابینا بود تلاش زیادی برای یاد گرفتن می‌کرد. شاگرد ممتاز بود و همه دوران ابتدایی را با معدل بیست تمام کرد تا این که در دوران متوسطه بعد از گذراندن موفق امتحانات شفاهی نتوانست در امتحانات کتبی شرکت کند. به خاطر این که نمی‌توانست بنویسد و آن سال نتوانست مدرک متوسطه‌اش را بگیرد. دو سال تمام با کمک پدر و مادرش نامه نگاری کرد به این طرف و آن طرف تا توانست به کمک یک منشی امتحان بدهد. چند وقت بعد به تهران رفت و در امتحانات متفرقه ششم متوسطه شرکت کرد و در رشته ادبی مقام اول کشور را کسب کرد و یک مدال علمی گرفت.
به یاد‌گیری زبان فرانسه با حروف چوبی و گچی پرداخت. آن قدر درس خواند و خواند تا معلم شد. توی یکی از کلاس‌ها عاشق یکی از شاگردهایش «صدیقه خانم عظیمی» شد، با هم ازدواج کردند و صاحب هشت تا بچه قد و نیم قد شدند که حالا همه شان تحصیلات عالی دارند. از آن به بعد صدیقه خانم کتاب‌ها را برای آقا محمد می‌خواند، آقا محمد بیشتر توانست یاد بگیرد و یاد گرفت. ادبیات عربی را یاد گرفت، فلسفه قدیم، عرفان، فقه و اصول علم، کلام، تاریخ اسلام و.... دو تا دکترا گرفت. یکی دکترای ادبیات فارسی و یکی دیگر دکترای حقوق قضایی. به زبان‌های عربی، فرانسه، انگلیسی تسلّط پیدا کرد.
محمد کوچک نابینا که حالا دکتر محمد خزائلی نام داشت و به محمد نابغه شهرت پیدا کرده بود، بنیانگذار اولین مدرسه شبانه روزی در ایران و مؤسس اولین انجمن حمایت از نابینایان کشور شد.
62 سال از عمرش گذشت، قبل از مرگش یک هفته در اغما بود و بعد رفت. قبل از رفتنش 39 کتاب ارزنده نوشت. حالا مؤسسه‌های زیادی به یاد دکتر خزائلی و با نام او مشغول فعالیت هستند.