استیضاح ظریف، بدسلیقگی سیاسی

 
 
طرح استیضاح وزیر خارجه از چند جنبه در جامعه مورد سوال است و کسانی که این پروژه را دنبال می‌کنند، بهتر است به این موارد توجه کنند. نخست اینکه محمدجواد ظریف در بین وزرای کابینه یکی از کارآمدترین وزراست. دکتر ظریف و همکارانش در یک پروژه سخت بین‌المللی با توانمندی سرافراز بیرون آمدند و یک خطر بزرگ را از کشور دور کردند. طبیعتا استیضاح چنین وزیری، شبهه جدی ایجاد می‌کند که این مجلس و برخی نمایندگان، توانمندی و نقش یک وزیر مدنظرشان نیست بلکه همان سلیقه سیاسی خود حتی اگر اقلیت هم باشند را دنبال و به این ترتیب نقاط قوت را به نقطه ضعف تبدیل می‌کنند. رفتاری که این نمایندگان از خود نشان می‌دهند برای جامعه قابل قبول نیست و مجلس و نمایندگانی که کم‌کم در معرض انتخاب مجدد هستند باید بدانند که اگر جامعه احساس کند وکیلی دنبال منافع مردم نیست، نسبت به انتخاب خود شبهه جدی پیدا خواهد کرد. این دوستان توجه کنند که از نظر داخلی و خارجی، پرداختن به فردی مثل محمدجواد ظریف نه سیاسی و نه مطابق منافع ملی است. امروز که باید در برابر رفتار استبداد جهانی تلاش کنیم که نقاط قوت خود را برجسته نماییم تا بتوانیم از آن استفاده کنیم، یک عده متوجه این قضیه می‌شوند که همین نقطه قوتی هم که وجود دارد را به ضعف تبدیل و یا آن را خدشه‌دار کنند، حتی اگر تغییری که مدنظرشان است هم صورت نگیرد! اگر واقعا در جنگ با استکبار هستیم با بروز چنین رفتاری، شعارها هم به طور جدی با چالش روبه‌رو می‌شود. نکته دیگر این که از چه زمانی مسأله استیضاح وزیر خارجه در مجلس مطرح شد؟ از زمانی که دکتر ظریف عنوان کرد جریانی در کشور دچار پولشویی و عملیات مالی سیاه است. درحالی که وقتی این سخن مطرح می‌شود به جای اینکه تلاش کنند درصورتی که چنین چیزی وجود دارد -که حتما وجود دارد چون این همه نقل و انتقالاتی که صورت می‌گیرد و مشکلاتی که برای اقتصاد کشور درست می‌کند- تنها با شفاف‌سازی می‌توان از بروز اینگونه مسائل جلوگیری کرد. طیفی که بعد از طرح این قضیه به استیضاح وزیر خارجه ورود پیدا کرد، شبهه ایجاد کرد. به نظر می‌رسد هم بدسلیقگی ذهنی و هم بدسلیقگی بین‌المللی وجود دارد. چون آنچه آقای ظریف مطرح کرده، مسأله پنهانی هم نیست لذا با این شکل می‌خواهند جلوی شفاف شدن را بگیرند.
ادامه صفحه 3