ماهیگیری در بوئنوس‌آیرس

مسعود سلیمی- نشست سران 20 کشور ثروتمند و صنعتی جهان (19 کشور جهان به اضافه اتحادیه اروپا) در بوئنوس‌آیرس همان گونه که پیش‌بینی می‌شد و حتی فراتر از آن، پر تنش از کار درآمد تا جایی که حاشیه آن آنقدر پررنگ بود که دیگر جایی برای خودنمایی متن‌ یعنی دست کم نگاهی به شرایط کنونی اقتصاد، صنعت و تجارت جهان، اندکی بحث و تامل در مقوله فقر که هیچ منطقه‌ای در کره خاکی را‌ کم و زیاد، در امان نگذاشته است و باز متن به این معنا که وقتی سران دوسوم جمعیت جهان که دست کم 85 درصد تولید ناخالص ملی را هم در اختیار دارند، گرد هم می‌آیند انتظار می‌رود‌ دست از حاشیه برداشته و در پی راه‌جویی برای غلبه بر مشکلات زمین و مردمانش باشند که به نظر می‌رسد این‌طور نشده باشد.
نشست بوئنوس‌آیرس در شرایطی آغاز شد و به پایان رسید که اعضای شرکت‌کننده هر کدام ساز خود را می‌زدند‌ و کم و بیش هر کدام «منافع ملی» خود را در تقابل با «منافع جهان» ترجیح می‌دادند.حضور ترامپ در این نشست، به خودی خود‌ طبق روال گذشته منشا حاشیه بود، از طرفی شرکت کردن ولیعهد عربستان‌ هم این بار مزید بر علت شد تا بار دیگر، نگاه و شیوه رفتار، بازیگران بزرگ در صحنه‌گردانی جهان، زیر ذره‌بین برود تا مشخص شود که چرا و چگونه نباید دل به سیاست‌بازی آنها بست.
حضور ولیعهد عربستان در این نشست این واقعیت را یک بار دیگر مشخص کرد که نگاه مسکو و پکن در قیاس «منافع ملی»‌شان با «منافع دوستان» و هم‌پیمان‌هایشان تا چه اندازه فاصله دارد، البته هر کدام، در سبک و سیاق خودشان.
چینی‌ها‌ عمری است که با چراغ خاموش، سیطره و نفوذ و به تبع آن «منافع ملی» خود را تامین می‌کنند. هرگز پیش نیامده که رهبران این کشور، از سر احساسات و با اتکا به شعار در مورد مسائل جهان وارد گود شوند، اما همواره آنچه می‌خواستند و می‌خواهند را انجام می‌دهند. در طرف دیگر روسیه قرار دارد و مرد همه‌کاره کرملین که او نیز به شیوه خاص خودش، دست در جیب جهان می‌کند و به درستی و با مهارت از تمام آب‌های گل‌آلود که بخشی هم برآمده از سیاست‌های خودش است، ماهی می‌گیرد.


در نشست بوئنوس‌آیرس، در شرایطی که بسیاری از رهبران جهان، یا واقعا یا از سر سیاست‌بازی، با ولیعهد عربستان سرد رفتار می‌کردند، دیدیم و شاهد بودیم که پوتین با چه هیجان و شور و شادمانی از او استقبال کرد و به قول معروف تحویلش گرفت.
در بوئنوس‌آیرس، البته غیر از مرد قدرتمند کرملین، بودند رهبرانی هم که بی‌توجه به سر‌و‌صداها، با ولیعهد عربستان به خاطر تامین «منافع ملی»‌شان گفت‌و‌گو و مذاکره کردند.
آنچه در نشست سران 20 کشور گذشت، آینه‌ای است که می‌توان در آن نگریست، تامل کرد و چه بسا آموخت که در آشفته‌بازار امروزی، ورای تمام قول و قرارها و مشارکت‌ها و دوستی‌ها و‌... ، تحت عنوان «منافع ملی» می‌توان جهان را دور زد! به عبارت دیگر در جهان امروز، اگر قرار بر مشارکت و همگرایی باشد، باید فکر «منافع ملی» هم بود، در این صورت است که می‌توان به بازی «برد- برد» اندیشه کرد.
massoudmehr@yahoo.fr