روزنامه جهان صنعت
1397/09/11
رونمایی از عکس های کامران شیردل در مرکز نبشی
ساجده عرفانی- شب گذشته عکسهای کامران شیردل با عنوان «حوالی- انقلاب در پرسههای کامران شیردل» در مرکز نبشی روی دیوار رفت. شیردل را پیش از این با مستندهای «پیکان»، «قلعه»، «اون شب که بارون اومد» میشناختیم ولی او این بار از مجموعه عظیمی از عکسهایش رونمایی کرده که حاصل پرسهزنیهایش در روزهای پیروزی انقلاب است. چشمهای جستوجوگر شیردل در هر کوی و برزنی سرک کشیده اما همواره فاصلهاش را با غالب مردمی که آنها را ثبت کرده، حفظ کرده است. گویی مدام با تردید جریان را دنبال میکند. بارها و بارها دور میایستد و توده آدمها را رصد میکند؛ بعد میرود در کوچهها، میرود در حاشیه آن ازدحام. دیگر شعارها چشم را پر نمیکند و صدای فریادها دور شده است؛ دوربین شیردل با آن قسمتی از شهر که دارد آسیب میبیند دوست میشود و ویرانیها را در سکوت عکاسی میکند. گاهی نگاهش به جمعیت است و گاهی چشمش را سمت آنهایی که کنار ایستادهاند و سرگردانند میچرخاند. تمام این لحظات کمتر کسی متوجه حضور او شده. همه نگاهها یا سمت امام(ره) است یا پر از خشم جایی بیرون از قاب را نگاه میکند؛ شیردل اما به آن نگاهها خیره شده.عکسهای انقلابها پر است از چهرهها. بزرگنمایی سردمداران و تعریف دوگانههای دوستان و دشمنان، عاملان و قربانیان، زنان و مردان، خودیها و بیگانگان. در عکسهای شیردل خبری از این دستهبندیها نیست. همه به یک اندازه برای او ارزش ثبت کردن دارند. حتی در لحظه ورود امام که عکاسان پایین پلههای هواپیما جمع شدهاند و بنیانگذاران انقلاب اسلامی یکی یکی وارد کشور میشوند، او بسیار فاصله گرفته است؛ احتمالا در سالن ترمینال ایستاده و از پشت شیشهها هواپیمای ایرفرانس را نگاه میکند. انقلاب و طرفدارانش برای او سیاه و سفیدند. گاهی فیلم رنگی کار گذاشته و دوباره به رنگ خاکستری خودش بازگشته است. سازنده «پیکان» ماشینهای آن روزها را هم به اندازه آدمها دیده، ماشینهای آتشگرفته، ماشینهایی که از جمعیت منفجراند، ماشینهایی که همپای انقلابیون در کف خیابان با شتاب دویدهاند، ماشینهایی که تابلوی اعلانات انقلاباند. آدمها و ماشینها لای دود و غبار فضا گم میشوند و همه در یک تاریکی بیانتها فرو میروند.
ارائه شور تودههای عظیم مردم خشمگین و معترض در ابعاد بزرگ، ببیندهاش را در دل جمعیت رها میکند و اندازه آدمهای همان زمان سرگردانش میکند. گاهی هم عکسها را قابهای کوچکی گرفته که انگار حافظه جمعی تکتک ماست و گذاشتهایم در آلبوم خانوادگیمان تا به یادگار بماند. شیردل اما این بار هم از فیلم جدا نشده و ویدئوهایی را نیز که آن روزها ثبت کرده در تلویزیونهای کوچکی کنار قابهای بزرگ عکسها به نمایش گذاشته است. همچنین ارائه کنتاکت عکسها در زیرزمین مرکز نبشی، مخاطب را در پروسه انتخاب عکسها توسط عکاس همراه میکند.
مروری بر زندگی و آثار شیردل
کامران شیردل از پیشگامان و چهرههای اساسی سینمای نو و از پایهگذاران سینمای مستند اجتماعی- سیاسی در ایران است. او در سال 1318 شمسی (1939 میلادی) در تهران متولد شد، در سال 1336 در دانشگاه رم به تحصیل معماری و شهرسازی پرداخت، در سال 1341 به عنوان اولین دانشجوی ایرانی در رشته کارگردانی به مرکز تجارب سینمایی شهر رم راه یافت و در سال 1343 در رشته کارگردانی سینما و تلویزیون فارغالتحصیل شد. اولین ساخته او، فیلم کوتاه «آینهها» (1963) موفق به کسب جایزه از جشنواره بینالمللی فیلمهای مدارس سینمایی جهان در توکیو شد. از جمله اساتید او میتوان از بزرگانی چون چزاره زاواتینی، روبرتو روسلینی، پییر پائولو پازولینی، میکل آنجلو آنتونیونی، فرانچسکو رزی، جیلو پونته کوروو، ویتوریو دسهتا و... نام برد.
شیردل در بازگشت به ایران در سال 1345 ابتدا در وزارت فرهنگ و هنر به ساخت فیلمهای مستند پرداخت و پس از ساخت فیلم «بوم سیمین» به سفارش سازمان زنان ایران، ساخت مجموعه «ندامتگاه»، «قلعه» و «تهران پایتخت ایران است» را آغاز کرد. لحن معترض و افشاگرانه و نیز جسارت و صراحت بیسابقه او در ارائه و طرح واقعیات تلخ و تکاندهنده اجتماعی- اقتصادی به توقیف و توقف این فیلمها انجامید و از اتمام آنها جلوگیری شد. در زمستان سال 1346 شیردل با دریافت یک سفارش کار جدید برای ساخت فیلمی شاد و مثبت به کارگردانی فیلم «حماسه روستازاده گرگانی یا اون شب که بارون اومد» پرداخت اگرچه این اثر هم به دلیل شیوه برخورد کارگردان با واقعیات اجتماعی و لحن طنزآمیز و گزندهاش توقیف شد و ادامه فعالیت شیردل نیز در وزارت فرهنگ و هنر خاتمه یافت. شیردل در سال 1348 استودیوی شخصی خود «فیلم گرافیک» را تاسیس و راهاندازی کرد. او تا سالها بعد فیلمهای مستند و تبلیغاتی بسیاری را در این استودیو کارگردانی و تهیه کرد، از جمله فیلم «پیکان» که تجربهای نو و یکتا در زمینه سینمای مستند صنعتی در ایران به شمار میرود. شیردل براساس برنامهای از پیش اعلام شده در سال 1351- 1350 اولین فیلم بلند سینمایی خود را به نام «صبح روز چهارم» تهیه و کارگردانی کرد؛ برداشتی آزاد از فیلم «از نفس افتاده» اثر معروف ژان لوک گدار. این فیلم نیز برنده چندین جایزه از سومین دوره جشنواره «سپاس» شد. در سال 1353 فیلم «حماسه روستازاده گرگانی» بعد از شش سال توقیف به بخش مسابقه سومین دوره «جشنواره بینالمللی فیلم تهران» راه یافت و جایزه بزرگ جشنواره را به عنوان «بهترین فیلم مستند به مفهوم مطلق» به دست آورد. با پایان جشنواره و بازگشت هیات داوران خارجی (از جمله جیلو پونته کوروو، آلن ربگریه، میکلوش یانچو، روبن مامولیان و دیگران) و روزنامهنگاران، این فیلم مجددا توقیف شد و تنها پس از انقلاب مجوز کامل نمایش پیدا کرد و به شهرت و اعتباری جهانی دست یافت.
در سال 1354 با دعوت به کار مجدد، شیردل دست به کار تهیه و کارگردانی اولین فیلم بلند سینمایی «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» شد. این فیلم «دوربین» نام داشت و برداشتی آزاد از اثر معروف نیکلای گوگول به نام «بازرس کل» به شمار میرفت. این فیلم نیز در اواسط فیلمبرداری به دلیل صراحت درطرح انتقادات اجتماعی از طریق لحنی طنزگونه و گزنده متوقف و از ادامه ساخت آن جلوگیری شد.
پس از انقلاب و در سال 1359 با پیدا شدن بخشی از نگاتیوها و متعلقات مربوط به فیلمهای توقیف شده (صداها و...)، شیردل کار تدوین و صداگذاری این فیلمها را آغاز کرد و به مدد منابع و عکسهای موجود- از جمله عکسهای کمنظیر مرحوم کاوه گلستان از «شهرنو»- آنها را به اتمام رساند. این فیلمها یعنی «تهران پایتخت ایران است» و «قلعه» پس از اتمام و نمایش در ایران موفق به کسب افتخارات و جوایز بسیاری از جشنوارههای مختلف سینمایی مستند و مراکز هنری و سینمایی جهان شدند.
کامران شیردل طی بیش از پنج دهه فعالیت فیلمسازی جوایز و افتخارات بسیاری از جمله چندین جایزه بزرگ برای یک عمر فعالیت هنری درخور تحسین و تقدیر و تندیس از جشنوارهها و موزههای هنر جهان دریافت کرده است. او در سال 1389 از طرف فرهنگستان هنر ایتالیا به دریافت فرمان و نشان «شوالیه هنر و ادب» و نیز عنوان «دکترای هنر» نایل آمد.
«من نه جامعهشناسم، نه سیاستمدار. از من تنها برمیآید که آینده را برای خودم تصویر کنم.» میکل آنجلو آنتونیونی
کامران شیردل به عنوان یکی از پیشگامان سینمای مستند ایران، همواره مانند استاد و مرادش آنتونیونی، تصویر خود را از واقعیت در مستندهایش به نمایش میگذارد و مخاطبان را در برابر پرسشی دشوار به داوری درباره حقیقت آن واقعه دعوت میکند. اما آثار سفارشی و غیرسفارشی او، حتی آنها که به عنوان مستندهای صنعتی ساخته شدهاند، ناخواسته در بنبست تعبیرهای سیاسی روز توقیف و تصویرهای او اسنادی مهم از جامعهشناسی تاریخ معاصر ایران میشوند.
شیردل که نخستین فیلمساز ایرانی است که از عکس اینسرت (لایی) در سینمای خود متناوبا بهره برده است، عکسهای پروژه حاضر را نیز تنها به قصد ساخت یک فیلم مستند به عنوان اینسرت عکاسی میکند که در پرسههای نامشخصی در روزهای منتهی به انقلاب در سال 1357 بدون سفارشی خاص برای یک شبکه خبری یا تلویزیونی در تهران انجام شده است. اکنون عکسهای کامران شیردل با رویکردی مستقل از فیلمها و نه به عنوان اسنادی تاریخی، اجتماعی و سیاسی که به عنوان روایتی خرد در حاشیه متن بزرگ روایت انقلاب در کنار راشهایی که هیچگاه به فیلم تبدیل نشد به نمایش گذاشته میشود.
سایر اخبار این روزنامه
چک تضمینی قابل انتقال نیست
موارد ابتلا به ایدز در خاورمیانه از مرز هشدار گذشت
جدال وزارت ارتباطات با صداوسیما
ادامه سقوط شدید بورس
رونمایی از عکس های کامران شیردل در مرکز نبشی
رشد ۱۷ درصدی اجارهبهای مسکن در مناطق شهری تهران
مبارزه با قاچاق به روش اقناع تدریجی!
تعیین شورای اندیشهورزی شبکه سوم سیما؛
ماهیگیری در بوئنوسآیرس
نسخه جدید وزارت صمت مبنی بر کاهش بحران صنایع
پوتین برنده آشفته بازا ر جهان
اصرار مجلس،انکار شورای نگهبان
اعتراض صادرکنندگان ادامه دارد
ادامه روند رشد تورم
آنفلوآنزای مدیران را درمان کنید
ماهیگیری در بوئنوسآیرس
تهران، شهری برای همگان نه فقط برخورداران