صد راه نرفته صنعت کشور

صنعت، توانایی تولید مناسب محصولات مورد نیاز با مشخصات مطلوب و به مقدار مناسب است که به دو شکل کالا و خدمات عرضه می‌شود‌. هدف بخش صنعت توسعه اقتصادی است.‌ در این راستا توسعه اقتصادی در گرو توسعه صنعتی مستتر شده و اقتصادی که محوریت آن حول یکی از زیربخش‌های تولید، کالا و خدماتی مانند کشاورزی، معدن، تولید کالاهای مصرفی، حمل‌ونقل یا تجارت است، فقط با تعریف و اجرای ادبیات صنعتی شدن امکان توسعه خواهد داشت‌. موضوع توسعه صنعتی به قدری حائز اهمیت است که بدون آن، دستیابی به رشد اقتصادی پایدار نیز بیشتر شبیه یک رویاست‌. مطالعه کشورهای پیشرو اقتصادی جهان ثابت می‌کند که بدون توسعه صنعتی و اتکای اقتصاد بر صنعت، نمی‌توان انتظار حل مصائب اقتصادی همچون بیکاری را داشت‌. با این حال پژوهش‌های دانشگاهی ثابت کرده‌اند که بخش صنعت در ایران بر مبنای بسیاری از معیارها مانند درآمد سرانه، ارزش افزوده و میزان صادرات صنعتی پیشرفت قابل‌توجهی در طول نیم‌قرن گذشته ثبت نکرده است. نگاهی به تاریخچه شکل‌گیری صنعت در کشور می‌تواند خشت‌های اولیه این بنا را نمایان کند و جست‌وجو در تفکرات اولیه توسعه صنعتی در کشور سرنخ‌هایی را به دست می‌دهد‌. اولین جرقه‌های صنعت در ایران را باید همزمان با گسترش صنایع ماشینی جست‌وجو کرد‌. اولین کارخانه‌ای که در ایران تولید امروزین را داشت، در تاریخ ۱۲۷۵ هجری شمسی ثبت شده است‌. این کارخانه یک کارخانه ریسمان‌ریسی بود که نزدیک تهران شروع به کار کرده بود‌. نوع پیدایش صنعت در آن زمان از نوع وارداتی و وابسته بود‌. در این دوران سهم صنایع در تولید ناخالص ملی کشور در حداقل خود قرار داشت‌. اما با شروع دوره پهلوی، قوانین زیادی برای حمایت از صنایع داخلی وضع شد، هر چند با شروع جنگ جهانی دوم، بار دیگر رکود سراغ صنعت کشور آمد‌. در واقع برنامه‌های چیده شده در دوره پهلوی اول به دلیل بحران‌های گوناگون که عمدتا جنبه بین‌المللی داشت، ابتر ماند‌. تا زمان پهلوی دوم خواب سرمایه ادامه داشت تا اینکه در نیمه دوم دهه ۱۳۲۰، تغییرات رو به رشدی در صنایع ایجاد شد‌. برنامه‌های توسعه‌ای کشور نیز از همین دهه آغاز شدند و برنامه عمرانی اول در سال‌های ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۴ تدوین و اجرا شد‌. هر چند این برنامه بیشتر بر توسعه کشاورزی تمرکز داشت اما صنایع و معادن توانستند سهم ۳/۱۴ درصدی از اعتبارات را به خود اختصاص دهند‌. البته برنامه اول تنها دو سال تداوم یافت و با ملی شدن صنعت نفت فاز جدیدی از دوران توسعه صنعتی آغاز شد‌. در دهه ۳۰ از لحاظ صنعتی، در تاسیسات زیربنایی، صنعت نفت، صنایع مونتاژی و صنایع سبک سرمایه‌گذاری صورت گرفت‌. البته اولویت صنعتی در این دوره به طرح‌های شکر، سیمان و نساجی داده شده بود‌. مجموع اقدامات مثبت باعث شد تا تولید ناخالص داخلی تا ۳۴ درصد افزایش یابد و زمینه برای برنامه‌های توسعه آتی فراهم شود‌. در دهه ۴۰ در برنامه عمرانی سوم بر صنعتی کردن کشور به ‌عنوان ابزار اساسی برای توسعه اقتصادی تاکید شد‌. بخش عمده‌ای از اعتبارات عمرانی دولت صرف توسعه زیربناها شد‌. از صنایع داخلی با ممانعت از ورود کالاهای مشابه و اعمال تعرفه‌های بالا بر کالاهای مصرفی حمایت شد‌. اما در برنامه عمرانی پنجم بین ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۶ هدف‌های برنامه احراز نشد‌. مهم‌ترین اختلال به دلیل فزونی بیش از حد درآمدهای نفتی رخ داد‌. برخی اقتصاددانان ریشه بسیاری از خط مشی‌های غلط توسعه صنعتی کشور را مربوط به این دوره می‌دانند‌.
خداحافظی با کارخانه‌های قدیمی
پس از انقلاب نیز با وجود برنامه‌ریزی‌های مکرر و مبتنی شدن صنایع بر اقتصاد دانش‌محور، اندک تغییر محسوسی در عمل توسعه صنعتی به وجود آمد و توسعه صنعتی همچنان مغفول مانده است‌. تعطیلی یکی پس از دیگری کارخانه‌های قدیمی بلای جان صنعت شد‌. از کارخانه‌های تولید نخ و پارچه و ریخته‌گری و لوازم‌خانگی گرفته تا قند و روغن و‌.‌.‌.‌. به طور مثال‌، کارخانه ریخته‌گری سدید که تاریخ تاسیس آن به سال 1342 بازمی‌گردد، از شهریور 95 به صورت کامل تعطیل شده است و ده‌ها کارگر آن حکم اخراج‌شان امضا شد.
سدید ریخته‌گر که روزگاری قالب‌های تولیدی‌اش چرخ صنعت ایران و کشورهای همسایه را به چرخش وا می‌داشت حالا خودش از حرکت ایستاده و مدت‌هاست از تعطیلی کارخانه می‌گذرد‌.
بزرگ‌ترین کارخانه ریخته‌گری ایران، قربانی هزار و یک اشتباه و تعلل‌. حکایت تعطیلی کارخانه‌ها و واحدهای صنعتی، دیگر حکایت جدیدی نیست‌؛ داستانی تکراری از تعطیلی اجباری و بیکاری نان‌آورانی که چاره‌ای جز به نظاره نشستن تعطیلی خانه دوم‌شان ندارند‌.