روزنامه قانون
1397/09/07
هر نقطه از کشور دانشگاه محیط زیست است
چندي پيش معاون رییسجمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، در نشستی با حضور محیط بانان منتخب و فرماندهان یگانهای حفاظت محیط زیست استانها مطرح كرده بود كه تنها انگیزه ام برای حضور در سازمان، ایجاد تحول جدی در زیرساخت های سازمان است. دانشکده محیط زیست کرج را به دانشگاه محیط بانی تبدیل خواهیم کرد تا نیروهای کارآزموده را برای حفاظت از محیط زیست کشور تربیت کنیم. در این باره نکات زير مورد اشاره قرار میگیرد: سیاستهای اعلام شده سازمان در مدیریت حال حاضر آن مبنی بر راهبرد مردمی شدن حفاظت محیط زیست درواقع با نگرش ساختارسازیهای کلیشهای مانند تبدیل تابلوي دانشکده به دانشگاه در تعارض است. آیا واقعا چالشهای اصلی محیط بانی در شرایط حاضر کشورمان، نبودن تابلویی به نام دانشگاه محیطبانی است؟ به نظر میرسد از اصلیترین مشکلات ساختاری سازمان متولی بستر حیات کشورمان وجود فصل مشترک عرصههای حفاظتی با حوزه منابع طبیعی تحت مدیریت وزارت جهاد کشاورزی است. فصل مشترکی که به جای همافزایی پتانسیلهای آنها، به فرافکنیهای وظایف و کم کاریهای دستگاهها به همدیگر منجر میشود. تازماني که وظایف مشابه دو دستگاه اجرایی مورد اشاره در قالب مدیریت واحدی در نیاید، محیطبانان حتی اگر به مدارک پسا دکتري هم دست یابند، نمیتوانند در این فضاهای خالی و مبهم به انجام امور لازم بپردازند. محیطبانان در نظام مدیریتی میتوانند در اجرای وظایف محوله خود موفق باشند که پروژههای تخریبکننده در مدار کلان اجرایی مورد تصویب و اقدام قرار نگیرد. در شرایطی که طرحهایی از قبیل احداث سد گتوند و یا انتقال آبهای بینحوزهای، روند هیستریک جاده و ویلاسازی در بقایای جنگلهای هیرکانی و نظایر آن صدها هزار هکتار از اراضی زنده و قابل کشت را به شورهزار و یا بیابان تبدیل میکند. بر فرض اگر بهترین شیوه مدیریت را نیز برای محیطبانان فراهم كنيم و آنها حد اکثر مساعی خود را نيز به خرج دهند، هرگز موجب کاهش بحرانهای زیست محیطی نخواهد شد. آیا در واگذاری وظایف به محیطبانان، کنترل تخریب اراضی منابع طبیعی و ساخت و سازهای بیرویه درعرصههای طبیعی به اندازه کنترل شکار و شمارش آمار وحوش در حال انقراض مورد تاکید قرار گرفته است؟ سازمان متولی در مطلوبترین مدیریت خود نيز نمیتواند برای هر موجود زندهای در زیستگاههای خود گارد محافظ بگذارد. موجودات زندهای که دست درازی به آنها به مرز عقرب و خفاش و ... نيز تسری پیدا کرده است. در چنین فضایی است که بردن دمپایی محیط بان توسط یک قلاده پلنگ یا مجروحشدن گرگ بر اثر سانحه اتومبیل، خبری فراگیرتر از هزاران تن زباله درمسیر نوار ساحلی شمال کشوربه حساب میآید. متاسفانه نه تنها در جهت اعمال مدیریتی واحد بر عرصههای زیستی و منابع طبیعی تا کنون اقدامی صورت نگرفته است بلکه واگذاری غیرشفاف امورمربوط به تنوع زیستی اخیر تحت عنوان مرجع ملی به وزارت جهاد کشاورزی و «فوکال پوینت» به سازمان حفظ محیط زیست، چه بسا بر روند این دو گانگی و ابهام در وظایف دستگاههای اجرایی مربوطه افزوده است. کاش مدیریت سازمان حفظ محیط زیست در جهت توسعه مشارکت مردمی، تمام پارکها و عرصههای طبیعی کشور را به دانشگاهی برای ارتقاي آگاهیهای عمومی از مخاطرات موجود و شیوههای حفاظت از بقایای به جا مانده تبدیل کند. در این انبوه پرشمار از دانشگاههای مردمی، چه بسیار اساتید از درون خود مردم برمیخیزند. اساتیدی که نه دغدغهای برای ارتقاي پایههای استخدامی خود داشته و نه دولت با امکانات محدود خود ناگزیر ازجبران مدارک آکادمیک آنان خواهد بود. آنچه در این دانشگاه علاوه بر پایداری بستر حیات به دست میآید تمرین و ممارست جامعه در مناسبات مدنی با همدیگر است.
سایر اخبار این روزنامه
سياستدوگانه اجراي اصل ۲۷
شهـردار در برزخ
بـازی با معیشت مر دم
وداع با خیالباف سینما
بايد و نبايدهاي بورس ارز
بازي استيضاح رييس!
ورزشکاران اگر عرق ملی داشته باشند، شرایط سخت نیست
خواب ز مستانی در برابر تحرک جداییطلبان
خوانشی بر قانون اصلاحیه قانون صدور چک
هر نقطه از کشور دانشگاه محیط زیست است
زلزلههاي پياپي كرمانشاه و ناشی از معضلات آن
سياستدوگانه اجراي اصل ۲۷