روزنامه ابتکار
1397/09/06
«برناردو برتولوچی» غول سینمای هنری ایتالیا درگذشت مرگ جدیِ سینمای جدی
گروه فرهنگ و هنر- سید حسین رسولی: باز هم مرگ. دیروز «برناردو برتولوچی» کارگردان برنده اسکار ایتالیایی در سن ۷۷ سالگی درگذشت. او یکی از تاثیرگذارترین کارگردانهای به اصطلاح هنری و مستقل سینما بود. هیچگاه فیلمهای جنجالی و پرسروصدای برتولوچی مانند: «آخرین تانگو در پاریس» و «آخرین امپراتور» از یادها نخواهد رفت. «آخرین» واژهای پر کاربرد در سینمای برتولوچی است.گویا او امر دراماتیک و شگرد فلسفی خود را در معنای «آخرین» میجست؛ یا شاید خودش را از آخرینهای نسل پر شکوه سینمای هنری ایتالیا میدانست. سینمایی که با فیلمهای «فدریکو فلینی»، «ویتوریو دسیکا»، «میکل آنجلو آنتونیونی»، «پائو پازولینی» و دیگر غولهای بزرگ سینما که حالا به گورستان هنر هفتم تبدیل شده بودند. گورستانی مملو از غول. قبرستانی که نوستالژی سینمای دغدغهمند و جنجالی و متعهد دهه ۱۹۶۰ را زنده میکند. سینمایی که به مردم و زندگی بهتر اجتماعی فکر میکند. سینمایی که بر پردهاش «دزد دوچرخه» و «حرفه: خبرنگار» نقش بسته بود. شاید اغراق نباشد که بگوییم سینمای امروز بیش از هر زمان دیگری «پر از پوچی» است. شاهد سینمایی هستیم که اگر «کن لوچ» بریتانیایی قدرتمند و «جانفرانکو رزی» را از آن فاکتور بگیریم دیگر چیزی در آن به جز «سرگرمی» و «تجارت» و ابزار سرمایهداری باقی نخواهد ماند. سینمای برتولوچی به شدت منتقد بود. او از فاشیسم سنگدل ایتالیایی تا مارکسیسم رمانتیک جوانان فرانسوی را نقد کرد.
شاگرد خلف «پازولینی»
به گزارش ورایتی، بروتولوچی ایتالیایی چندین و چند سال درگیر مبارزه با بیماری سرطان بود. او سالها روی صندلی چرخدار زندگی کرد. برتولوچی متولد ۱۶ مارس ۱۹۴۰ در شهر پارما، به عنوان بزرگترین فرزند خانواده از پدری شاعر، مورخ هنر و منتقد فیلم متولد شد. او نقادی و سینمای منتقد را از پدرش آموخت. سینمای برتولوچی همه کس و همه چیز را به جز خودش نقد میکند. زندگی پر فراز و نشیب برتولوچی خالی از حوادث خانوادگی و خصوصی نیست ولی او سینما را به خیلی از جوانهای عاشق سینما آموخت. بدون تردید، برتولوچی دنبال مخاطبی میگشت که دنبال سرگرمی نبود و تماشاگر باید با تمام دانش و اندوختههایش پای فیلمهای او مینشست. برتولوچی کار سینمایی خود را به عنوان دستیار اول پازولینی در فیلم «آکاتونه» آغاز کرد.
از آخرین تانگو تا آخرین امپراتور
«برتولوچی» برای فیلمهای «آخرین تانگو در پاریس» (۱۹۷۲) و «آخرین امپراتور» نامزد جایزه اسکار شد. سینمای او با پیشوند «آخرین» نفس را در سینههای فیلمدوستان حرفهای حبس میکرد. نسل سینمادوستانی مثل من که در دهه ۱۳۸۰ عاشق سینما شدیم با «سیدی»های بی کیفیت و نوارهای «ویاچاس» و «ماهواره» با فیلمهای مهم سینما آشنا شد. جالب است که آثار سه کارگردان به شدت در بین نوجوانان عاشق سینما دست به دست میشد. فیلم «خیالبافها» یا «رویابینها» به کارگردانی برتولوچی محصول ۲۰۰۳ یکی از آنهاست. فیلم «راننده تاکسی» به کارگردانی «مارتین اسکورسیزی» آمریکایی و «ماه تلخ» اثر «رومن پولانسکی» لهستانی هم بودند. بنابراین، برتولوچی برای نسل ما هنوز هم مطرح است برای اینکه سینمای هنری را با او شناختهایم. درست پس از اینکه «خیالبافها» را دیدیم، به سراغ «آخرین تانگو در پاریس» با بازی به یاد ماندنی «مارلون براندو» رفتیم. محشر بود. البته جنجالها و حواشی این فیلم را درک نکردیم. این اثر سینمایی در زمان خودش، سر تیتر روزنامهها و رسانهها را به خودش اختصاص داده بود؛ فیلمی که با شمشیر به جنگ تیغ سانسور رفته بود! تمام خطوط قرمز سینما را شکسته بود و حالا میخواست رخنمایی کند. به هر حال، پس از آن، فیلم «دنبالهرو» (۱۹۷۰) را دیدیم. معرکه و سیاه بود. برتولوچی دوران سیاه فاشیسم را به خوبی تصویر میکرد. درست همان کاری که استادش پازولینی، (پس از برتولوچی) در فیلم «سالو یا ۱۲۰ روز در سودوم» (۱۹۷۵) انجام داد. این فیلم بر اساس کتاب «۱۲۰ روز در سودوم» اثر «مارکی دوساد» ساخته شد. جالب است که استادی از شاگردش پیروی میکند! برتولوچی با ساختن فیلم «آخرین امپراتور» (۱۹۸۷) دوباره همه را شگفتزده کرد. حتی مردم ایتالیا را. او با این فیلم برنده ۹ جایزه اسکار شد؛ از جمله جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی. «آخرین امپراتور» جایزه بهترین فیلم «بافتا» و بهترین کارگردانی «گلدن گلوب» را هم تصاحب کرد. جایزه بهترین فیلم خارجی سزار فرانسه و جایزه ویژه هیات داوران جوایز فیلم اروپا را هم گرفت. گویا ققنوسی از زیر خاکستر برخاسته بود! فیلمهای برتولوچی در دهه ۱۹۹۰ آنچنان آب و تاب نداشت ولی در سال ۱۹۹۷ یوزپلنگ افتخاری لوکارنو را ربود و در سال ۲۰۰۷ هم شیر طلای افتخاری ونیز و در سال ۲۰۱۰ نخل طلای افتخاری جشنواره کن را هم دریافت کرد.
برتولوچی و سفر به ایران
مرگ «میکل آنجلو آنتونیونی،» تاثیر عمیقی بر سینمای هنری و مستقل اروپا گذاشت و در آن زمان بود که میگفتند: «تنها برناردو برتولوچی باقی مانده است». بهمن قبادی در پاییز 2005 در رم با برتولوچی گفتوگو کرد. مختار شکریپور هم گزیده ای از این گفت وگو را در نشریه مشق آفتاب منتشرکرد. قبادی از برتولوچی میپرسد که «اصلا چطور توانستهای این همه فیلم «بیگ پروداکشن» [پرهزینه] و تولیداتی به این گستردگی با فکرهای جذاب و نو را سازماندهی و هدایت و کارگردانی کنی؟» و او در پاسخ میگوید: «فقط عشق به کار و سینما. سینما آنقدر برایم جدی بوده که بتوانم دست به اجرای چنین پروژههایی بزنم.»
برتولوچی در جای دیگری میگوید: «هیچ کاری نشد ندارد! یادم هست 27 ساله بودم که فیلم «1900» را با حضور «رابرت دنیرو» و «ژرار دپاردیو» ساختم.» برتولوچی در پایان حرفهایش از سفرش به ایران هم میگوید: «من سالها پیش یک بار به ایران آمدهام. یک کار مستند ساختم که حتی عباس کیارستمی چند سال پیش که من را دید، گفت یادت هست که من در آن پروژه دستیارت بودم؟ و من فقط خندیدم چون هرچه فکر کردم یادم نیامد.» برناردو برتولوچی، با آخرین فیلمش، «من و تو» (۲۰۱۲) پس از تقریبا ده سال غیبت از عرصه سینما، در جشنواره فیلم کن حضور داشت و ماجرا دیگر تمام شده است. به نظر میرسد مرگ سینمای جدی، جدیتر شده است.
سایر اخبار این روزنامه
«برناردو برتولوچی» غول سینمای هنری ایتالیا درگذشت
مرگ جدیِ سینمای جدی
جلال خوشچهره
استیضاح ظریف!
« ابتکار » از دلایل کم اثری اجرای قانون منع به کار گیری بازنشستگان در اذهان عمومی گزارش می دهد
صادرات با نام کشورهای دیگر، برند ایران را به خاک سیاه میکشاند
ذوب برند ایرانی در درآمدهای تحریمی
حاشیههای انتخابات نماینده مدیران مسئول در هیات نظارت بر مطبوعات ادامه دارد
رقابت رسانهایها روی زمین شیبدار
«ابتکار» از خوب و بد بررسی چندباره یک طرح قدیمی گزارش میدهد
شیب تند تصویب استانی شدن انتخابات
چالشهای اخیر آمریکا وفرانسه چه تاثیری بر اعتراضها به سیاستهای اصلاحی الیزه داشته است؟
شبهای سرد، نگرانی از حوادث مرتبط با وسایل گازسوز و حضور مردم در خیابان به دلیل پسلرزهها، اصلیترین چالشهای زلزله کرمانشاه است
چرا قدرتهای جهان نمیخواهند زغالسنگ از اقتصاد جهانی حذف شود؟
زغالسنگ؛ علیه محیطزیست، بهنفع سیاست
رئیس قوه قضائیه:
بهانه کردن مطالبات کارگران برای برهم زدن نظم کشور قابل قبول نیست