«همدلی» حل مشکلات درونی کشور و دستیابی به «وفاق ملی» پیش از معضلات منطقه‌ای و جهانی را بررسی می‌کند

همبستگی‌ملی ضمانت دیپلماسی
همدلی| گروه سیاسی- هرمز شریفیان: سی‌ودومین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی در تهران برگزار شد. فارغ از مدعوین و کارکردهای این کنفرانس، آنچه بیش از پیش به چشم آمد سخنان رهبر انقلاب و رئیس جمهوری اسلامی ایران بود که محور گفته‌هایشان بر همکاری و تعامل بین ملت‌ها و کشورهای اسلامی بود.
ایران به‌عنوان یکی از پرهمسایه‌ترین کشورهای جهان که بیشتر مسلمان هستند، باید یک دیپلماسی فعال با همه آنان داشته باشد تا عمق روابط با این کشورها را در تمام حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و به‌ویژه فرهنگی، گسترش دهد و نخستین دستاورد این گسترش فرهنگی که ارتباط مستقیم با امنیت ملی دارد، «عمق استراتژیک» است که نوع فرهنگی آن از همه قدرتمندتر است.
شکی نیست این راهبرد که از عمق سخنان مسئولان عالیرتبه نظام نیز قابل درک است، از مهم‌ترین سیاست‌هایی است که باید به آن پرداخت و موانع برای برقراری ارتباط تیره شده با همسایگان را، یکی یکی از سر راه برداشت و سطح این روابط را دستکم به دوران اصلاحات رساند که بی‌گمان، نزدیک‌ترین روابط با همسایگان به‌خصوص با عربستان سعودی در دوران معاصر بود.


اما نکته مغفول آنجاست که برای رسیدن به این اولویت استراتژیک، نخست باید در درون کشور به یک «گفتمان ملی» رسید و برای این مهم، موانع این گفتمان را یکی‌یکی از میان برداشت چراکه بدون رسیدن به یک اشتراک گفتمانی و نظری در عرصه ملی نمی‌توان آن را به بیرون از مرزها و در روابط با سایر کشورهای منطقه و جهان، تعمیم و گسترش داد.
یکی از مهم‌ترین راه‌های رسیدن به اشتراک سیاسی و گفتمانی که بیشتر در وعده‌های انتخاباتی به گوش می‌رسد، شکوفایی احزاب و مطبوعات مستقل هستند که کارکرد ذاتی آنها، برون‌زایی تضارب اندیشه‌ها و پیدا کردن فصل مشترک در افکار و عملکرد گروه‌بندی‌های سیاسی است.
پس در نقطه شروع باید صاحب این دریافت و رهیافت شد که بدون مرتفع کردن مشکلات درونی و رسیدن به یک وفاق ملی، هرگز نمی‌توان به همکاری‌ها بیرونی و عادی‌سازی روابط با سایر کشورها دست یافت، زیرا وفاق ملی و درونی کشور در واقع ویترینی از همبستگی است که درک و دریافت آن برای هم‌پیمانان خارجی بسیار مهم است و این اهمیت از آن جهت است که سایر کشورها باید دریابند که اندیشه‌های گوناگون و گروه‌های سیاسی در درون کشور با وجود اختلاف‌های داخلی به نوعی یکپارچگی در جهت رسیدن به اهداف عالیه ملی، در سطح بین‌المللی رسیده‌اند.
پس برای رسیدن به چنین مقصودی که اهداف بلند مدت کشور می‌تواند در پرتو آن تنظیم شود، نخست باید به همگرایی درونی و ملی رسید و از تمام ظرفیت‌های داخلی برای رسیدن به این مهم استفاده کرد. این استفاده از ظریف‌ها نباید در حد حرف و شعار باقی بماند و فقط در زمان انتخابات پررنگ شود بلکه باید عمومیت پیدا کند و هرکه دل در گرو آبادی و آزادی میهن دارد، این احساس را در دل داشته باشد که «خودی» است.
این نزدیکی، ارتباط مستقیم با «جاذبه نظام» دارد، یعنی اینکه مجموعه حکومت ـ دولت چتری فراهم کنند تا همه در زیر آن به هم‌اندیشی رسیده تا بتوانند مسیر آینده را در کنار هم ترسیم کرده و اجرا کنند.
چنانچه تصمیم‌گیرندگان ارشد نظام بتوانند با اجرای چنین تدابیری، این همگرایی و وفاق درونی را در کشور پیاده و اجرا کنند می‌توان امید داشت که روابط ایران در عرصه دیپلماتیک و با سایر کشورها نیز می‌تواند به نزدیکی گراید، اما در نبود وفاق ملی، تلاش برای برقراری روابط نزدیک با سایر کشورها، رویایی است که اگر درست مدیریت نشود؛ با توجه به مشکلاتی که بدخواهان هرروز برای ایران می‌آفرینند، به کابوسی غیرقابل تعبیر بدل خواهد شد.
سندروم بی اعتمادی
سی و دومین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی، روز شنبه، سوم آذر امسال درحالی در تهران برگزار شد که به نظر می‌رسد سندروم بی‌اعتمادی همچنان؛ نه به عنوان دردی کُشنده که مزمن و ناپیدا گریبان امت واحده را رها نمی‌کند. سندرومی که اجازه نمی‌دهد برادران دینی به ویژه در خاورمیانه آشوب‌زده به اعتماد و اعتبار یکدیگر پیشرفت کنند و از داشته‌های یکدیگر بهره‌مند شوند. سندرومی که بیگانه‌ای چون آمریکا را بر آشنایی چون ایران تقدم می‌دهد و برای اثبات این تقدم حتی رژیم صهیونیسیتی را هم به عنوان متحد می‌پذیرد.
در برابر این دیدگاه تفرقه محور که انرژی و توان مسلمین را تهدید می‌کند می‌توان به مفهوم امت واحده تاکید کرد. امتی با مشترکات فراوان، منابع غنی و دشمنان مشترک. این دیدگاه می‌تواند به ابزاری نوین در عرصه تعاملات بین‌المللی تبدیل شود. ابزاری که متکی بر قدرت امت واحده اسلام است و تاکتیک پیاده‌سازی آن بهره‌برداری مشترک از منابع وسیع.
اشتراک‌های ایدئولوژیک
مشترکات ایدئولوژیک در دنیای سکولار کنونی همچنان از ابزارهای قدرتمند اتحادهای جهانی است. گرچه در سازمان‌های بین‌المللی این تنها عنصر ائتلاف نیست اما نقش آن غیرقابل انکار است. حال با چنین پیش‌فرضی و با توجه به مشترکات ارزشمند مسلمانان می‌توان از تلاش برای تشکیل سازمان‌هایی قدرتمند با تکیه بر همین مشترکات اسلامی سخن گفت. مشترکات ایدئولوژیک دست کم برای مسلمانان قرن بیست و یکم به اندازه‌ای ارزشمند است که با تکیه بر آنها بتوان به یک اقتصاد و یا حتی ارتش مشترک هم اندیشید.
ایده‌ای که گرچه در سازمان‌هایی مانند سازمان کنفرانس اسلامی با ۵۷ کشور عضو در چهار قاره جهان نمود یافته است اما شواهد و چالش‌های امروز جهان اسلام نشان می‌دهد این سازمان‌ها به تنهایی برای پیشبرد اهداف مسلمانان کافی نیستند. هرچند هدف‌سنجی و افق‌نگری هم برای یک میلیارد و پانصد میلیون نفر مسلمان چندان ساده نیست اما این مشترکات می‌توانند راه‌گشا باشند. هرچند نمی‌توان از تفاوت‌های مذهبی میان گروه‌های مختلف مسلمانان چشم‌پوشی کرد اما حبل متین یعنی خدا، قرآن و رسول الله می‌تواند از حاشیه رفتن دین در هیاهوی درگیری‌های مذهبی پیشگیری کند. لازمه چنین فرآیندی هم نهادینه‌سازی فرهنگ دیگرپذیری در امت واحده است که مصلحت عمومی آن را اقتضا می‌کند.
بُعد ایدئولوژیک گرچه از مشترکات بنیادین مسلمانان است اما دو محور دیگر این اشتراکات یعنی جغرافیای مشترک و ارزشمند و آینده‌ای مشترک مستتر در این جغرافیا، باید مورد توجه قرار گیرند.
جوامع مسلمان هرچند از شرقی‌ترین نقطه آسیا تا شرق اروپا و آمریکا گسترده هستند اما در بحبوبه بحران‌های کنونی، جغرافیای ارزشمند مسلمانان را می‌توان خاورمیانه دانست و از ضرورت حراست و بهره‌مندی از این جغرافیا سخن گفت. 
واقعیت این است که ژئوپلتیک خاورمیانه از دوران کشف و استخراج نفت به یکی از مهم‌ترین مباحث تعاملات جهانی بدل شد و از همان زمان تلاش برای تاثیرگذاری بر تعاملات این منطقه به اشکال مختلف از جنگ و تهاجم تا دسیسه و تفرقه، در دستور کار قدرت‌های فرامنطقه‌ای قرار دارد.
اهمیت این جغرافیای ارزشمند مشترک ایجاب می‌کند که درگیری‌های مذهبی و حسادت‌های سیاسی در منطقه با تکیه بر همان حبل متین کاهش یابد. کشورهای منطقه اگر قدرت یافتن کشوری مسلمان را قدرت‌یابی اسلام بدانند، برای تضعیف یکدیگر به اهرم‌هایی چون تاجر کاخ سفید متوسل نشوند.
تجربه‌های موفق جهانی
جهان، پس از جنگ جهانی دوم و تجارب تلخ حاصل از آن در تاکید بر مشترکات انسان‌ها تلاش بسیاری کرد. سازمان‌های اقتصادی، نظامی، سیاسی و حتی فرهنگی و ورزشی بسیاری بر مبنای اشتراکات انسان‌ها از همه اقوام و مذاهب در جهان تشکیل و تکوین یافتند. تجربه‌هایی چون اتحادیه اروپا و اتحادیه‌های آسیایی، ناتو و دیگر سازمان‌های جهانی تجربه‌های موفقی در سطح بین‌الملل هستند که مسلمانان می‌توانند در صورت اراده‌ای جدی برای تشکیل امتی واحده از آنها الگوبرداری کنند. 
پایان سخن آنکه در مناسبات جهانی و تعاملات بین‌المللی با وجود تمام تفاوت‌ها و پیچیدگی‌ها هنوز هم می‌توان به استراتژی‌های تازه‌ای چون امت واحده اندیشید. اندیشه‌ای که حتی با وجود افق ابهام‌آلود آن می‌تواند به عنوان آلترناتیو قطب‌گرایی و دوگانه‌پرستی در جهان باشد. جمعیت، ایدئولوژی، آینده، جغرافیا و دشمنان مشترک امت واحده، گزاره‌هایی هستند که ابتدا باید در محافل علمی و دانشگاهی جهان اسلام مورد بررسی و رفع سوءتفاهم قرار گیرند و از آن جا به استراتژی‌های روابط خارجی کشورهای مسلمان ورود کنند.
منبع: ایرنا