انحراف انتخاباتي

انتخابات دوره سيزدهم رياست جمهوري ايران سال 1400 برگزار خواهد شد و مدت زيادي مانده تا دوره بعدي رياست جمهوري شروع شود ولي برخي از جريانات تبليغات‌شان را شروع كرده و حتي افرادي را به عنوان گزينه معرفي كرده‌اند! اين موضوع مختص به يك دسته يا جريان نيست بلكه همه از امروز براي آن روزگار نقشه‌‌ها چيده‌اند. آن‌هايي كه براي رسيدن به قدرت علاقه فراواني دارند و در اين راه هزينه‌هاي گسترده‌اي نيز كرده‌اند.
مردود اميدوار
براي مثال يكي از گزينه‌هاي مطرح شده براي انتخابات سال 1400 كه طرفدارانش مي‌كوشند او را به ميدان بياورند، محمود احمدی نژاد است. او كه درانتخابات ۱۳۹۶ رد صلاحیت شد، بر این باور است که در سال ۱۴۰۰ شرایط برای او و همفکرانش فراهم خواهد شد و شورای نگهبان چاره ای جز تایید او نخواهد داشت و از این رو آن‌ها می‌توانند در عرصه انتخابات حضور یابند.
اینكه تحلیل ياران احمدی نژاد عینیت خواهد یافت یا او بختی برای عبور از فیلتر شورای نگهبان نخواهد داشت، موضوعي است كه باید منتظر ماند و نتيجه آن را مشاهده كرد.


البته آنچه برای احمدی نژادي‌ها اين امید را ایجاد مي‌كند نابسامانی‌های اجتماعی و سیاسی كشوراست و دیگری شرایط مستعد برای حرکت‌ها و جنبش های پوپولیستی به همراه مدارای غیر قابل وصفی كه توسط او درسال های اخیر صورت گرفته است.
توهم محبوبيت
از طرف ديگر الياس حضرتي، نماينده مردم تهران مدعي شده آقايان جهانگیری و عارف درسال ۱۴۰۰ کاندیدا خواهند شد! افرادي كه اگر همين امروز نيز يك نظرسنجي ساده براي جايگاه‌هايي كه هستند انجام شود، مي‌تواند بسياري از مسائل را روشن كند. اسحاق‌جهانگيري شايد در انتخابات سال 96 به دليل فرصت‌هايي كه به وجود آمده بود و رويدادهايي كه ايجاد شد مي‌توانست راي به خود اختصاص دهد ولي با توجه به مشكلات اقتصادي كه در جامعه به وجود آمد و ناكارآمدي كه ايجاد شد بي‌شك در ميان بدنه اجتماعي و افكار عمومي هيچ جايگاهي ديگر ندارد. فرد ديگر يعني محمدرضاعارف كه الياس حضرتي نام آن را به زبان آورده است نيز از همان ابتدا جايگاه يك كانديداي رياست‌جمهوري را نداشت و حمايت‌هاي بي‌مبناي برخي جريان‌هاي سياسي از وي در انتخابات سال 92 سبب شد تا وي به اين خيال دست پيدا كند كه گويي مي‌تواند راي بدنه اجتماعي را به خود اختصاص دهد. به نظرمي‌رسد نام اين دو نفر به عنوان اسامي بي‌كاربرد از زبان حضرتي بيان شده است تا وي خط و مشي سياسي خود را براي انتخابات سال 98 به نمايش بگذارد.
اميد به رياست قوه‌اي ديگر
از ديگر چهره‌هايي كه برخي از حضور وي در انتخابات سال 1400 سخن مي‌گويند، علي لاريجاني است، او يك باردرسال 84 كانديداي انتخابات رياست جمهوري شده بود و راي نياورد و اين بار ممكن است درسال 1400 با شانس و تحولات سیاسی كه شايد به نفع یا زیان لاریجانی باشد، اين مسير را طي كند. البته راهي كه علی لاریجانی در سال های اخیر طی کرده شباهت زيادي به رفتارهای سیاسی حسن روحانی دارد كه نشان مي‌دهد هدف او پاستوراست.
ركورددار شكست
در همين حال جرياني به نام نواصولگرايي نيز دركشور در حال شكل گيري وفعاليت خود را شروع كرده است كه از قاليباف حمايت مي‌كند و برخي او را نيز مي‌خواهند به عنوان گزينه‌ رياست‌جمهوري سال 1400 معرفي كنند. فردي كه بارها شكست خورده است و اين‌بار نيز اگر به ميدان بيايد، ركورد شكست‌خوردگان سياسي در انتخابات ايران را جابه‌جا خواهد كرد.
بازي سياسي ممنوع
اينكه امروز برخي از جريان‌هاي سياسي افرادي را براي انتخابات سال 1400 معرفي مي‌كنند، اقدامي است كه از لحاظ سياسي قابل درك نيست؛ چرا كه از امروز نمي‌توان براي سه سال آينده نقشه داشت و كشور را به حالت انتخاباتي اداره كرد. عده‌اي مي‌كوشند تا با بيان‌هاي مختلف جامعه را از حالت مطالبه‌گر به حالت آرماني تبديل كنند و اذهان را به سمتي ببرند كه به جاي زندگي در حال به آينده بينديشند. سياست‌مداراني كه بي‌شك مي‌دانند در جامعه جايگاهي ندارند و از طرق مختلف تلاش مي‌كنند به اهداف سياسي خود دست پيدا كنند؛ اهدافي كه گاهي برخلاف منافع ملي و مردم نيز هست. اين جريان‌ها و افراد بايد بدانند كه مردم ايران اين روزها آگاهي فراواني پيدا كرده اند و درباره مسائل گوناگون آنگونه كه بايد تحليل مي‌كنند و تصميم مي‌گيرند و نيت‌هاي افراد و جريان‌ها را به خوبي مي‌شناسند و در زمان مناسب تصميم لازم را خواهند گرفت؛ بنابراين عده‌اي تلاش بيهوده نكنند و به جاي انتخاباتي كردن فضاي جامعه براي رسيدن به اهداف سياسي، به دنبال رفع مشكلات مردم باشند.