کریم مجتهدی از فایده فلسفه در زندگی مان می گوید

  جواد نوائیان رودسری  info@khorasannews.com گفت‌وگو با دکتر کریم مجتهدی، استاد برجسته فلسفه، آن هم در «روز جهانی فلسفه»، یک فرصت مغتنم است. چهره ماندگار فلسفه ایران در گفت‌وگو با خراسان از دغدغه‌هایی می‌گوید که این روزها دارد؛ از برخی افراد گله داشت که فلسفه را نردبانی برای بالارفتن از دیوار خودنمایی کرده‌اند و معترض بود به برخی مترجمان و گویندگان که از بیان واژگان زیبای فارسی ابا دارند و دل در گرو مهر واژگان فرنگی سپرده‌اند. او معتقد بود این‌که برخی می‌انگارند فلسفه، هیچ نقش ملموس و عینی‌ در زندگی روزمره آدم‌ها ندارد، فقط یک سوء تفاهم است؛ سوء تفاهمی که اگر خیلی زود درصدد برطرف کردن آن برنیاییم، ممکن است هدف اصلی زندگی ما را دستخوش تغییر کند و بشود آن‌چه نباید بشود. دکتر کریم مجتهدی در گفت‌وگو با خراسان، روز فلسفه را، روز آگاهی و بیداری نامید و آن را راهکاری برای درست اندیشیدن و در نتیجه، رسیدن به راهکارهای بهتر برای رفع موانع پیشرفت و سعادت آدمی دانست. برخی بر این باورند که فلسفه، نقشی عینی و ملموس در زندگی روزمره انسان‌ها ندارد. چقدر با این عقیده موافق هستید؟ ابتدا باید از خود بپرسیم که منظور از زندگی روزمره چیست؟ ما قرار است چه چیزی را به عنوان زندگی روزمره تلقی کنیم؟ اگر منظور همین امور روزانه و معمولی است که هر انسانی از صبح تا شام انجام می‌دهد، شاید نتوان نقش فلسفه را به صورت مستقیم در آن مشاهده کرد و از این لحاظ، ممکن است برخی بگویند که فلسفه در زندگی روزمره ما، تأثیری ندارد. اما از سوی دیگر، اگر موضوع روزمرگی را کنار بگذاریم و به فلسفه، واقع‌بینانه نگاه کنیم، خواهیم دید که در تمام شئون زندگی ما، نقشی اساسی و محوری دارد. به دیگر سخن، اگر چه به ظاهر فلسفه از زندگی روزمره ما غایب است، اما هر آن‌چه که با آن درگیر هستیم، از اعتقادات فرهنگی تا عادات اجتماعی، غیر مستقیم تحت نفوذ نگاه فلسفی ما به زندگی شکل می‌گیرد. اگر تعلیمات فلسفی در دانشگاه‌های ما جدی گرفته نشود، تمام رشته‌هایی که در مراکز آموزش عالی ما تدریس می‌شود، از عمق و صلابت واقعی به دور خواهد بود. فلسفه در واقع تعمق در علوم و دانش‌هاست؛ ما را از سطحی‌نگری، مصون نگه می‌دارد. بدیهی است که تأثیر فلسفه در این ساحت، مستقیم نیست، ولی اگر در آموزش‌هایی که به دانشجویان و حتی دانش‌آموزان‌مان می‌دهیم، اهمیت توجه به فلسفه را از یاد ببریم، نهاد تعلیم و تربیت ما با مشکلات جدی روبه‌رو خواهد شد. شاید نباید مطلب را این‌گونه برای خوانندگان روزنامه شما تشریح کنم، اما برای درک بهتر این موضوع باید بگویم که توجه نکردن به فلسفه در آموزش علوم مختلف، از جمله پزشکی و مهندسی و در مقابل، اهتمام صِرْف به فراگیری داده‌های مطلق علمی، عملاً دانش‌آموختگان ما را در معرض خطر بزرگی قرار می‌دهد و آن این است که فی‌المثل، برخی پزشکان ما مبدل به تاجر می‌شوند یا بعضی مهندسان ما، بساز و بفروش از آب در می‌آیند؛ یعنی فقط به دنبال استفاده مادی از آموز‌ش‌هایی هستند که در دانشگاه فرا گرفته‌اند. ریشه بروز چنین معضلاتی، بدفهمی و ناآشنایی با بنیان‌های اخلاقی و تربیتی است که فقدان این‌ها هم، ریشه در بی توجهی به فلسفه در علوم مختلف دارد. این موضوع بدفهمی، متأسفانه در فرهنگ ما هم رسوخ پیدا کرده است. اگر امروز شاهد معضلات زیست‌محیطی هستیم و مشاهده می‌کنیم که خطر بزرگی مانند آلودگی هوا، سلامت شهروندان را تهدید می‌کند، ریشه معضل را باید در بی توجهی به فلسفه و در نظر نگرفتن عمق و اهمیت مباحث فلسفی در جامعه جست‌وجو کنیم. همه ما وقتی از علم و دانش صحبت می‌کنیم، می‌گوییم که علم خوب است، بله! خوب است، ولی علمی که فقط کمیت را شامل و از کیفیت و عمق آن صرف نظر شود، بیش از آن‌که راحتی به بار بیاورد، دردسر درست می‌کند. بنابراین، به اعتقاد من، این‌که بگوییم فلسفه در زندگی روزمره ما نقشی ایفا نمی‌کند، یک سوءتفاهم است. امروز، روز جهانی فلسفه است. به نظر شما، فلسفه نام گذاری یک روز به عنوان «روز جهانی فلسفه» چیست؟ روز فلسفه الزاماً روز طرح مسائل معلمان فلسفه نیست. قرار نیست در این روز، ما معلمان فلسفه بنشینیم و درباره مشکلات معیشتی و اجتماعی خودمان صحبت کنیم. روز فلسفه، روزی است که ما باید به «حی بن یقظان» توجه کنیم؛ تمثیلی ظریف و پرمعنا که شیخ‌الرئیس بوعلی سینا، هزار سال قبل آن را در قالب نوشته‌ای نه چندان بلند، به دوستداران فلسفه عرضه کرده و شاگرد برجسته او، ابوعبید جوزجانی، آن را با استادی تمام به فارسی ترجمه کرده است. تمثیل «حی بن یقظان»، به معنای «زنده بیدار» است و در متن بوعلی، سالمندی است که آگاهی و بیداری، او را جوان نگه می‌دارد.