بدعهدی اروپا صدای بزک‌کنندگان برجام را هم درآورد

سرویس سیاسی-پس از خروج آمریکا از برجام، دولتمردان و روزنامه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب به اروپا امید واهی بسته بودند. کیهان در شماره‌های مختلف به این موضوع پرداخت و بارها بر این نکته تاکید کرد که روی دیوار اروپا نمی‌شود یادگاری نوشت. امید بستن به آنانی که بارها رشته امید این طیف را پاره کرده‌اند تکرار خطایی است که از آن عبرت گرفته نمی‌شود.
روزنامه شرق در ادامه یادداشت خود آورده: «تاکنون سه کشور اروپایی امضا‌کننده برجام آلمان، بریتانیا و فرانسه نشان داده‌اند که تمایلی به میزبانی ندارند بنابراین آنها به دیگر کشورهای عضو جامعه [اروپایی] متوسل شده‌اندتا این میهمان تاکنون ناخوانده را پذیرا شوند. از سه کشور مورد مراجعه، اتریش و لوکزامبورگ پذیرش نداده‌اند و بلژیک تاکنون اعلام موضع نکرده است هر چند که برخی گمانه‌زنی‌ها از تمایل نداشتن آن کشور به این کار حکایت می‌کند.»
اگر حافظه تاریخی بود، محل سؤالی نبود!
تاسف‌آور است برای کشوری مانند ایران و بیش از آن برای آن کسانی که در رقابت‌های انتخاباتی سخن از عزت ایران می‌زدند. تاسف‌آور از آن جهت که سه کشور اروپایی مذکور (فرانسه، انگلیس و آلمان) طرف توافق برجام بوده‌اند. آنها امضا کرده‌اند و تعهد داده‌اند و هم آنها بودند که با تسامح دولتمردان بیشترین منافع پسابرجامی را بردند. این تحقیر توافقی است که با دولت تدبیر و امید بسته شد.شرق در بخش دیگری از یادداشت خود آورده: «اینکه چرا سه کشور اصلی جامعه اروپایی از رفتن زیربار مسئولیت میزبانی شانه خالی کرده‌اند محل سؤال است...»!


کدام محل سؤال؟!! آیا کسی از اینکه گرگ می‌درد دچار شگفتی و سؤال می‌شود؟ یا از اینکه لاشخورها رسیدن مرگ را بر پیکر نیمه‌جان گم شده‌ای در بیابان به انتظار می‌نشینند؟! آنها عمری چنین کرده‌اند و چنین زیسته‌اند و ما با سابقه ذهنی و شناختی که از روش و منش آنها برای تداوم زندگی می‌شناسیم دچار سؤال نمی‌شویم. حالا از اروپایی که بدون آمریکا در دوره اصلاحات به مذاکره آمد و دولت وقت تمام شروط آنها را پذیرفت و سپس رفت که تعهداتش را اجرا کند (هنوز هم بعضی چشم به راه‌اند تا اروپا با سبد تعهدات انجام داده‌اش از راه برسد) اما دریغ که دو سال گذشت و هیچ. تا آنکه فرمانی برای تسلی عزت و اعتماد ملی آمد و استعمارگران اروپایی را غافلگیر کرد. آری این همان اروپاست؛ همان اروپایی که در جنگ تحمیلی هشت ساله، وقتی تازه انقلاب ایران به ثمر نشسته بود صدام را برای کشتن مردم ایران تجهیز کرد؛ نه تنها به موشک و فانتوم و میگ بلکه سلاح شیمیایی به صدام داد تا در جنگ شهرها به‌کار گیرد.
تقلای زنجیره‌ای‌ها در کارنامه‌سازی برای شهرداری
روزنامه همشهری- ارگان شهرداری- در گزارشی با عنوان «2 شهردار و 20 اقدام» نوشت:«با وجود تغییر مدیریت شهری در تهران، 2 شهردار اخیر پایتخت(نجفی و افشانی) توانستند برنامه‌هایی را به اجرا درآورند که رویکردی واحد داشت.»
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه در توصیف یکی از اقدامات شهرداری با عنوان «تغییر نگاه عمرانی» نوشت:«نجفی با اینکه با تونل و بزرگراه مشکل حمل‌ونقل حل نمی‌شود، دیدگاه جدیدی را در عملیات‌های عمرانی شهری آغاز کرد. بر این اساس روش قبلی در ساخت هر چه بیشتر معابر، اصلاح شد».
ارگان شهرداری، تعطیلی پروژه‌های عمرانی و بی‌عملی شهرداری را «تغییر نگاه عمرانی» جا زده و این نقطه ضعف اساسی شهرداری اصلاح‌طلب را یک نقطه قوت معرفی کرده است!روزنامه همشهری در بخش دیگری از این گزارش، «دیپلماسی شهری» را یکی از اقدامات شهرداری معرفی کرده و نوشته:«نجفی به منظور شرکت در 2 اجلاس جهانی و توسعه روابط دوجانبه به کره جنوبی سفر کرد».از زمان روی کارآمدن شهردار اصلاح‌طلب در تابستان 96 تاکنون سایه سنگین رخوت و انفعال و بی‌عملی بر فضای مدیریت شهری کاملا احساس می‌شود.
تا به امروز شورای شهر پنجم پا جای پای شورای اول گذاشته است. در شورای شهر اول جنگ احزاب اصلاح‌طلب برای انتخاب شهردار را شاهد بودیم و حالا جنگ قدرت میان احزاب سیاسی اصلاح‌طلب برای انتخاب شهردار برای سومین بار در حال تکرار است. با این حال روند انتخاب شهردار تهران توسط اصلاح‌طلبان کاملا سیاسی و بدون در نظر گرفتن کارآمدی و کارایی لازم است.
روحانی اختیار ندارد!
روزنامه اعتماد دیروز در یادداشتی نوشت: «اگر شرایط و امکانات در اختیار روحانی بود بسیاری از وعده‌هایی که در ایام تبلیغات انتخابات مطرح کرد را به سمت اجرا پیش می‌برد.»
مدعیان اصلاحات همین‌اند. ایام انتخابات خود را تضمین روحانی معرفی می‌کنند، کشور که در اثر بی‌تدبیری و سوءمدیریت دولت درگیر نابسامانی‌های اقتصادی شد، در اوج بی‌شرافتی و به‌جای پذیرش مسئولیت حمایت از کاندیدایشان، می‌گویند روحانی اختیار ندارد! توهین به شعور و ادراک مردم برای این جماعت راحت است. رئیس‌جمهور اگر اختیار ندارد، چرا در انتخابات برایش گلو پاره کردید و یقه دریدید؟ حمایت افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی در چنین شرایطی از روحانی مصداق بارز خیانت به منافع ملی و مصالح کشور است.
حاشیه‌سازی برای فراموشی مشکلاتی که خود به آن اعتراف دارند!
روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد در صفحه نخست شماره دیروز خود دو گزارش متفاوت کار کرده است، در یکی به مشکلات اقتصادی مردم پرداخته و در دیگری موضوعی حاشیه‌ای را پررنگ کرده است.
در یکی از این گزارش‌ها با عنوان «‌شب‌های ترمینال جنوب‌» آمده است که خبرنگار آفتاب یزد یک نیمه شب به ترمینال جنوب تهران رفته و مشاهدات خود را اعلام کرده است. داخل ترمینال پر است از افرادی که بی‌خانمان هستند و از سرما به داخل پناه آورده‌اند و حاشیه این ترمینال نیز مملو از معتادانی است که از شهرستان برای کار آمده‌اند اما روی بازگشت ندارند.
این گزارش دردآور را در کنار گزارش دیگر این روزنامه با عنوان « نت‌هایی که بغض می‌شوند!» که به برخورد با سه نوازنده رشتی در خیابان پرداخته است اگر بخوانید به این نتیجه می‌رسید که زنجیره‌ای‌ها و مدعیان اصلاحات به مشکلات اصلی کشور واقف هستند ولی تمایل دارند که این مشکلات را با حاشیه‌سازی‌ها تعدیل کنند. در بیش از 5 سال گذشته این روند از سوی حامیان دولت پیش گرفته شده است، آنان یا مشکلات را ندیده‌اند و یا با اعتراف به این مشکلات اقتصادی و معیشتی در کنار آن حاشیه‌ها را پر رنگ کرده و خود را از پاسخگویی به افکار عمومی رها کرده‌اند!
مگر دولت از قانون اطلاع نداشت؟!
روزنامه آرمان به قانون منع به‌کارگیری بازنشسته‌ها پرداخته و با ‌اشاره به تغییر برخی استانداران نوشت:«آنچه که محل سؤال و حتی حیرت است این است که چرا باید 11 استان کشور با سرپرست اداره شوند؟».
در این گزارش آمده است:«از اولین روزهایی که قانون منع به‌کارگیری بازنشسته‌ها ابلاغ شد، حتی مخالفان و کسانی که نگران از دست دادن جایگاه خود یا نزدیکانشان در حوزه مدیریتی بودند، بر این نکته اتفاق نظر داشتند که این قانون جنبه مثبت واضح و آشکاری دارد. نکته مثبت قانون، ایجاد فرصت مناسب برای وارد کردن نیرو و انگیزه و انرژی جوانی به مدیریت ارشد کشوری بود. اینکه آیا دولت به واسطه وزارت کشور توانست از این فرصت استفاده کند و یا آیا می‌تواند در ادامه راه از این فرصت استفاده کند، موضوعی شایسته بررسی است، اما آنچه که محل سؤال و حتی حیرت است این است که چرا باید 11 استان کشور با سرپرست اداره شوند؟».
این گزارش می‌افزاید:«قانون منع به‌کارگیری بازنشسته‌ها چند ماه مطرح و ابلاغ شده است و عجیب است که تاکنون فقط 4 استاندار تعیین شده‌اند و برای دیگر استان‌ها سرپرست تعیین شده است. نگرانی که در این بین وجود دارد این است که برنامه‌ای که می‌توانست روی روالی معقول قرار بگیرد، از زمان ابلاغ استانداران مشمول این قانون را در معرض از دست دادن انگیزه قرار داد. این سخن به معنای از دست دادن انگیزه نیست، به این معناست که اگر استانداری انگیزه خود را از دست داده باشد، عجیب نیست و اگر چنین شده باشد، چه کسی سهم بیشتر تقصیر را به عهده خواهد گرفت؟ با خودمان که تعارف نداریم؛ استانداری که می‌داند قانون منع به‌کارگیری شامل حال او می‌شود، آیا انگیزه‌ای برای کار کردن خواهد داشت؟ آیا بهتر نبود که وزارت کشور سریع‌تر دست به انتخاب استانداران می‌زد و چنین شائبه‌ معقولی را بی‌اثر می‌کرد».
عدم تزریق ارز به بازار؛ دولت دستور داد بانک مرکزی اجرا کرد
روزنامه سازندگی دیروز در مطلبی نوشت: «در دو ماه اخیر اعلام شده است این عزم وجود دارد تا قیمت دلار به کانال 10 هزار تومان برسد. وقتی این مسئله اعلام می‌شود باید به نقطه مقابل آن هم فکر کرد. اینکه اساسا چرا افزایش نرخ ارز رخ داد؟ اگر بانک مرکزی اکنون قدرت و اختیار این را دارد که با تزریق دلار، قیمت آن را تا یک محدوده مشخص پایین بیاورد، پس چرا پیش از این تزریق نکرد؟... آن زمان [در ابتدای شروع بحران ارزی] تزریق ارز اتفاق نیفتاد و باعث شد عرضه و تقاضای ارز به هم بخورد و قیمت دلار تا مرز 19 هزار تومان پیش برود.»
گفتنی است، ولی‌الله سیف، رئیس‌سابق بانک مرکزی نیز طی روزهای اخیر در گفت‌و‌گو با روزنامه دنیای اقتصاد اظهار داشته است: توصیف و نام‌گذاری سیاست ارزی بانک مرکزی را برای آنچه از ۲۱ فروردین ۹۷ به بعد رخ داد مناسب نمی‌دانم. سیاست مذکور، در حقیقت سیاست ارزی دولت و نتیجه مذاکرات و مباحث انجام‌شده در ستاد اقتصادی بود که در دولت به تصویب رسید. در حقیقت بانک مرکزی از همان زمان صرفا مجری مصوبات دولت بود و سیاست‌گذاری مستقلی از مصوبات دولت، نمی‌توانست داشته باشد.
رئیس‌سابق بانک مرکزی در واقع مقصر اصلی نوسانات ارزی سال جاری را دولت معرفی می‌کند و اذعان دارد که بانک مرکزی استقلال خود را در برابر دستورات دولت از دست داده است. در بحران ارزی اخیر با بی‌تدبیری دولت حدود 18 میلیارد دلار به تاراج رفت اما در همین حال وزیر امور خارجه منتقدین لوایح خودتحریمی را به پولشویی متهم می‌کند!
شرب خمر باید مانند قبل از انقلاب آزاد باشد!
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح‌طلب روز گذشته در سر مقاله روزنامه ایران نوشت:«در ۴۵ روز گذشته ۹۵۹ نفر بر اثر مصرف مشروبات الکلی که ظاهراً حاوی الکل متانول بوده است دچار مسمومیت‌های شدید شده‌اند... جالب است که این اتفاق در ماه محرم و صفر رخ داده که حتی اگر میزان مصرف کمتر نشده باشد، بعید است که اضافه شده باشد.. در جامعه‌ای که شرب خمر حرام و جرم است و مستوجب مجازات و نیز در صورت تکرار حکم آن اعدام است، پس چگونه می‌شود که رفتاری به این مهمی که مجازات آن حدی است و قابل گذشت هم نیست، تا این اندازه رواج پیدا می‌کند که ظاهراً درصد و میزان مصرف آن بالاست، به طوری که تعداد افرادی که وابستگی به مصرف آن پیدا کرده‌اند نیز چشمگیر است...کارکرد مجازات و فلسفه حقوق با آنچه که ما مدعی هستیم تطابق ندارد. باید قضیه را ریشه‌ای‌تر حل کرد. نگاه ما به موضوع حقوقی و جرم باید مبتنی بر نظر اجتماعی باشد و گناه را باید از طریق دیگری جلوگیری کرد. همچنانکه پیش از انقلاب انجام می‌شد.‌»گفتنی است در شرایطی که در کشورهای اروپایی اعتراضات به مصرف مشروبات الکلی در حال افزایش است و این مسئله به حرکتی مردمی تبدیل شده و در حال حاضر گستردگی استفاده از مشروبات الکلی در سراسر جهان، پیامدهای ناگواری را برای جوامع مختلف به وجود آورده و بسترساز بسیاری از معضلات اجتماعی و اقتصادی بوده است، مدعیان اصلاح‌طلبی که جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری گذشته ادعا می‌کردند که «به عقب بر نمی‌گردیم» ظاهرا در تلاشند تا ضمن تخطئه قوانین مترقی و متعالی نظام اسلامی بر گرفته از شریعت و قرآن کریم ،به دوره دیکتاتوری و قوانین حاکم در دوره دیکتاتورها بازگردند.