روزنامه آفتاب یزد
1396/01/31
وحید ابوالحسن زاده
بعید است تا به حال مطب پزشکی رفته باشید و درآمد آقای دکتر را از روی حق ویزیت ضربدر تعداد بیماران حاضر تخمین نزده باشید! مهرماه سال 95 بود که خانوادهها به همراه فرزندان خود برای ثبت نام در رشته تجربی به مدارس رجوع کردند ولی به علت محدود بودن ظرفیت پذیرش در این رشته، همه مجبور شدند که از آموزش و پرورش انتقاد کنند. اینکه چرا فرزندانشاننمی توانند در رشته تجربی ادامه تحصیل بدهند که
در ادامه ظرفیت پذیرش افزایش یافت و همه ثبت نام کردند. البته هدفشان را هم پرسیدیم و همه گفتند که فقط امیدشان این است که فرزندشان از رشته پزشکی قبول بشود. بی شک دلایل متعددی در اقبال عمومی دانش آموزان و والدین آنها به این رشته وجود دارد، ولی مهمترین آنها را وجود رشته های علوم پزشکی در گروه آزمایشی علوم تجربی می توان عنوان نمود به ویژه رشته های پزشکی، دندان پزشکی و داروسازی طرفداران زیادی دارد. حال سوال اینجاست که چرا خانواده ها با وجود عدم تمایل فرزندانشان، آنها را مجبور می کنند که در این رشته ادامه تحصیل بدهند؟ آیا تضمین شغلی در این رشته وجود دارد؟ یا اینکه درآمدش زیاد است؟ اگر تضمین شغلی را در نظر بگیریم که در شته های تربیت
معلم هم تضمین شغلی هست. پس چرا
خانواده ها به این سمت و سو سوق پیدا کردهاند؟
در دهکده جهانی معاصر، میتوان گفت که این جوامع هستند که ذهن، فکر و مسیر زندگی افراد را تعیین میکنند؛ اینکه سبک زندگی مشخصی را برای افراد دیکته میکنند و افراد براساس آن فکر و اقدام می کنند.
عصری که در آن با وجود اینترنت و شبکههای اجتماعی و ... جوامع و افراد آن به یکدیگر نزدیکتر شده اند و فاصله زمانی و مکانی آنها به یکدیگر کمتر شده است که میتواند نوع نگاه آنها را به مسائل و محیط اطراف یکسان سازد. با نگاهی اجمالی به زندگی اطرافیان خود میبینیم که افراد در تبادلات اجتماعی خود به دنبال کسب سود و منفعت و انباشت سرمایه هستند و در مواردی این نوع نگاه، تبدیل به ارزش اجتماعی شده است. اینکه، اگر ثروتمند باشی پایگاه و منزلت اجتماعی خواهی داشت و در میان مردم از احترام خاصی برخوردار خواهی شد در غیر این صورت هیچ ارزشی برای جامعه و افراد آن نخواهی داشت. پس این نوع نگاه، که حاصل نظام سرمایه داری است میتواند ارزشهای معنوی و انسانی را زیر سوال ببرد. با توجه به این مقدمه میتوان گفت که پدیده پزشک گرایی هم از این قاعده مستثنی نیست. اینکه خانوادهها مشاهده میکنند که درآمد پزشک چند برابر درآمد سایر شغلهاست میتواند آنها را ترغیب کند تا به این سمت و سو سوق پیدا کنند و در این میان علاقه فرزندانشان نیز مهم نیست چونکه در اینجا کسب سود و سرمایه هست که تعیین کننده هست و این نوع نگاه گریبانگیر افراد جوامع معاصر بویژه خانوادهها شده است که نشان میدهد خانوادهها نوعی نگاه ابزارانگارانه به فرزندان خود دارند تا از این طریق منتفع شوند. پس میتوان گفت که اگر سایر رشتهها هم میانگین حقوقشان با رشتههای پزشکی همسانی داشته باشد در آینده نزدیک تمایل خانوادهها به آن بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال، اگر میانگین حقوق معلمین به صورت محسوسی افزایش یابد تمایل خانوادهها و حتی نخبگان به این سمت افزایش خواهد یافت که میتواند سیستم آموزشی را اصلاح و کیفیت آن را ارتقا بخشد.
سایر اخبار این روزنامه
وحید ابوالحسن زاده
جشن قهرمانی با نمایش بینقص پرسپولیس
حمیدرضا شکوهی روزنامهنگار
دکتر احمد نقیب زاده در گفتگو با آفتابیزد تحلیل کرد
رئیس جمهور آمریکا تعلیق تحریم های ایران را تمدید کرد
تبلیغات «عموپورنگی» قالیباف!
این روزهای استاد شجریان به روایت فرزندش
بیانیه اعظم طالقانی در مورد تعریف «رجل سیاسی»
رهبر معظم انقلاب اسلامی: