خارج از گود اكران!

در شرایطی که بین تولید، اکران و ظرفیت های سینما توازن چندانی برقرار نیست،عيان است كه جاي خالي یک سیستم درست برای اکران آثار حس شود
ناهمخواني بين توليد و عرضه علاوه بر معطل ماندن بخش عظيمي از پتانسيل فرهنگي و اقتصادي موجب اجحاف در زمينه زمان اكران و پخش شده است
بعد از انقلاب سال 57، در دوره اي نسبتا كوتاه، سیاست‌های اکران به صورت سهمیه‌بندی آثار و از مرحله پيش توليد مشخص شده بود؛يعني از همان زمان پيش توليد، كارگردان مي دانست كه فيلمش در چه ماهي اكران مي شود
فیلم‌سوزی را بايد دوره اي تعريف كرد که اکران همزمان چند فيلم پرفروش كه اكثرا ژانرهاي نزديك به هم دارند ، باعث توزیع مخاطبان میان این چند فیلم و عدم رسیدن هریک از این فیلم‌ها به سقف پيش بيني شده فروش برای هر فیلم است


سال 97 از نيمه گذشت و سينماي ايران،كماكان در تب وتاب اكران به خودمي پيچد؛اكراني كه معضلات آن ديرگاهي است در تار و پود سينمای ایران ريشه دوانده و همراه با حرف و حديث هاي بسيار،حتي تا گل گرفتن درِ شوراي صنفي نمايش هم پيش رفته و با ساز و كار و رويكردي كه امروز در شوراي عالي اكران مواجه هستيم،بعيد است كه اين معضل به اين زودي برطرف يا دست كم كمرنگ‌تر شود.علت هم مشخص است،در شرایطی که بین تولید، اکران و ظرفیت‌های سینما توازن چندانی برقرار نیست،عيان است كه جاي خالي یک سیستم درست برای اکران آثار، بسيار حس شود ؛مساله‌اي كه در سینمای ايران به دلیل زیرساخت های ضعیف همچنان نمودار است.در اين ميان تعدادي از فيلم‌ها كاملا خارج از گود اكران قرار مي گيرند و آن دست آثاري كه شانس به آن ها رو كند، ممکن است چند وقتی در صف بمانند،صفي كه حتي ديده شده گاهي چند‌سال بعد از ساخت، نوبت اکران‌شان فرا مي‌رسد.در گفتار پيش رو ضمن بررسي اجمالي زير و بم معضلاتي كه اكران سينماي ايران با آن گلاويز است، با نماينده صنف سينماداران و دو پخش كننده گفت‌وگويي انجام داده‌ايم كه در ادامه خواهيد خواند.
معطل ماندن هنر در صف اکران!
بايد گفت كه سالانه نزديک به ۱۳۰ فيلم سينمايي در کشور توليد مي‌شود و بیش از ٣۰۰ سالن سينما درکشور وجود دارد که از اين ميزان ۱۲۶ سالن در پايتخت قرار دارد و اين ظرفيت آماري موجود ، نبود تناسب بين توليد و موقعيت عرضه آثار را نشان مي دهد كه سال هاست به يکي از چالش‌هاي مهم صنعت سينماي کشورمان تبديل شده است. اين ناهمخواني بين توليد و عرضه علاوه بر معطل ماندن بخش عظيمي از پتانسيل فرهنگي و اقتصادي، موجب تبعيض و اجحاف در زمينه مدت زمان اكران و پخش شده است؛ مساله اي که موجب دلخوري بسياري از تهيه کنندگان و کارگردانان نيز هست زيرا از يک‌سو صف طولاني انتظار موجب مي‌شود آثار پيش از آنکه به حداکثر سود ممکن برسند به ناچار جا را براي ديگر آثار که به نحوي رقيب محسوب مي شوند خالي کنند و از سويي زمان اکران نيز داراي اهميت ويژه است.
مناظره‌هاي پیدا و پنهان سینمایی‌ها
در اين ميان جرياني دو سويه در سينما به راه افتاده كه از يك سو اعتقاد بر اين است،آن دست از آثاري كه فيلم هاي‌شان رنگ پرده را نمي بيند،به این دلیل است که از اساس نباید دیده شوند،چراكه نه فیلم‌شان فیلمی است که اندازه‌های يك سینمای حرفه‌ای را داشته باشد و نه عوامل‌شان، عوامل تکنیکی هستند که شیوه‌های حضور در این بازار مکاره را بلد باشند. با این حال،در سوي ديگر اين گفتمان، اعتقاد برخي بر اين است كه فیلم‌های حرفه اي ساخته شده هم گاهي از نمايش باز مي مانند و اصلا به همین دلیل است که گاهی صحبت از مافیا می‌شود، صحبت از اعمال نظر و سلیقه می‌شود، صحبت از قدرت اقتصادی تهیه‌کنندگان می‌شود.شاید این اظهارات پیرامون اکران آنچنان بیراه نباشند.مادامی که موضوع بین کلیت سینماگران به يك نقطه اشتراک نرسد و به تفاهم نرسند، این وضع کماکان ادامه خواهد داشت.نزد سينماگران اما، اکران هاي نيمه اول سال خواهان بيشتري دارند؛ زيرا مقارن با تعطيلات نوروزي، تعطيلات تابستاني مدارس و دانشگاه‌هاست، برعکس نيمه دوم که علاوه بر سرماي هوا که موجب کاهش تمايل براي تفريحات خارج از خانه مي شود، همزمان با امتحانات دانش آموزان، به هم ريختن برنامه سينماها به دليل جشنواره فجر و... است. همين عوامل خواه ناخواه اعتراض برخي سينماگران را در پي دارد.
سازوکار مشخص اکران در نقطه آغاز
بعد از انقلاب سال 57، در دوره اي نسبتا كوتاه، سیاست‌های اکران به صورت سهمیه‌بندی آثار و از مرحله پيش توليد مشخص شده بود.يعني از همان زمان پيش توليد كارگردان مي‌دانست كه فيلمش در چه ماهي اكران مي‌شود.در سال‌های بعد هم دولت تا حدودی نظارت بر اکران ها داشت و با جدول بندی برای اکران، تکلیف تهیه کننده را مشخص می‌کرد.اما به مرور نظام عرضه و تقاضا به جاي تعيين كننده بودن به طور كل تغيير رويه داد،صداي اعتراض تهيه كنندگان و فيلمسازان بلند شد و چند صباحي هم انگشت اتهام به سمت سينماداران نشانه رفت،چراكه عده اي معتقد بودند سینمادار به‌عنوان کسی که صاحب سینماست، تعیین‌کننده است.در همین دوران بود که واژه «فیلم سوزی» بین اهالی سینما دهان به دهان چرخید و در نهایت تاسف به اصطلاحی ماندگار در سینما بدل شد!
ساخته‌های سوخته!
اما فیلم‌سوزی را بايد دوره‌اي تعريف كرد که اکران همزمان چند فيلم پرفروش كه اكثرا ژانرهاي نزديك به هم دارند ، باعث توزیع مخاطبان میان این چند فیلم و عدم رسیدن هریک از این فیلم‌ها به سقف پيش بيني شده فروش برای هر فیلم است. به تعبیر ساده‌تر، وقتی چند فیلم دارای کستینگ و بازیگر به صورت همزمان اکران می‌شود مخاطب ایرانی که معمولا حضور محدودی دارد، در هر بار مراجعه باید یکی از چند فیلم را انتخاب کند و قید تماشای سایر فیلم‌ها را بزند.به همین دلیل معمولا در هر فصل اکران، حداکثر دو فیلم دارای ظرفیت فروش اکران می‌شود و فیلم‌های متوسط نیز در کنار این دو فیلم قرار می‌گیرند، تا اگر تماشاگر نتوانست بلیت دو فیلم اول را تهیه کند، یکی از انتخاب‌های متوسط را پیش رو داشته باشد و عملا فیلم سوزی رخ ندهد. این مدل مهندسی اکران در سینمای ایران بسیار پرسابقه است و اینکه به یکباره در فصل پاییز شاهد تغییر رویه هستیم، بسیار تامل برانگیز است.
فيلم‌سوزي را صاحب اثر رواج مي‌دهد!
محمد قاصد اشرفی، رييس انجمن سينماداران درباره پيك ترافيكي اكران و وضعيت گيشه‌ها به «قانون» مي‌گويد:«فيلم ها بر اساس قراردادی از پیش نوشته شده اکران شده و برای تمام فیلم ها دو هفته زمان در نظر گرفته می شود،بعد از این 14 روز،این مخاطب است که تعیین می کند اکران فیلمی ادامه پیدا کند یا جایگزینی برای آن بیاید.اما تراکم فیلمی به خصوص در 6 ماهه دوم،به دلیل طرح «اکران چرخشی» است.طرحی که از ابتدا سینماداران و شورای عالی اکران مخالف آن بود.وقتی دغدغه تهیه کننده صرفا اکران فیلم به هر قیمتی باشد،نتیجه این است که در دراز مدت شخص او،به جریان تراکم اکران و فیلم‌سوزی اعتراض می‌کند،جریاني که خودش به راه انداخته است!» او در توضيح سيستم چرخشي كه بعضي سرگروه‌ها در اكران تازه آن بهره مي‌برند، ادامه مي‌دهد:«وقتی چند فیلم در یک ژانر با بهترین فیلمنامه و بازیگران به اکران برسند،حتی اگر در همان فصل طلایی نمایش باشد که جنگ بر سر آن است، در سیستم گردشی و چرخه رقابت این امکان وجود دارد که فیلم نتواند سقف فروش را آن‌طور که انتظار می رفت تجربه کند.گاهی تهیه کننده ناخواسته این تیشه را به ریشه اثر خود می‌زند و بعد به دنبال مقصر می‌گردد». قاصد اشرفي،درباره پديده فيلم سوزي در سينما اظهار مي كند:«متاسفانه روند توليد و نمايش به گونه اي در سينماي ايران پيش رفته كه نمي‌توان منكر فيلم‌سوزي شد اما این اتفاق افتاده چون تولید بالاست، شورا هم نمی‌تواند کاری کند جز اجرای آیین نامه. پس چاره کار چیست؟ اینکه شورای پروانه ساخت، پروانه‌های کمتری را صادر کند.در اين ميان سینمادار هم حق و حقوق خود را در نظرمی‌گیرد هم مردم را و هم سینماگر را.اینکه برای مثال در سینماهای انقلاب که اکثرا تک سالنه و کنار هم هستند یک فیلم به خصوص در یک سانس نمایش داده شود چه نتیجه ای عاید می‌کند؟لطمه‌اي خود ساخته را!عده‌ای با اهداف سیاسی یا جهت‌گیری‌هایی که اخیرا در سینما حاکم شده برای زمین زدن بعضی فیلم ها فریاد فیلم سوزی سر می دهند،فيلم هايي كه فروش خوبي داشته را مبتذل قلمداد كرده و فيلم خودشان را كه به دليل غير حرفه‌اي بودن و مخاطب‌پسند نبودن فروش خوبي نداشته سوخته تعبير مي‌كنند.فیلم سوزی را خود صاحب آثار رواج می دهد!»
سينما،اصلي‌ترين شريك فيلم است
داريوش باباييان،بازيگر،تهيه كننده ومدير پخش«شكوفا فيلم»،با اشاره به نقش عمده سازمان سينمايي در سالم سازي روند اكران به «قانون» مي‌گويد:«در حال حاضر هفت سرگروه سينمايي براي اكران وجود دارد؛ يعني نسبت به پارسال يك سرگروه اضافه شده كه به نظر من تاثير مثبتي خواهد گذاشت، چراكه دو ماه محرم و صفر شكافي را براي برخي فيلم ها ايجاد مي‌كند، به‌ناچار اين فيلم‌ها به دو ماه قبل از جشنواره برمي‌خورند.اما وقتي فيلم‌هاي آزاد دردل اكران وارد مي شوند اين بي نظمي را شدت بخشيده و اوضاع راوخيم‌ترمي‌كنند.يعني همان دست فيلم هايي كه همزمان با توليد، قرارداد پخش و اكران‌شان را هم مي بندند و اين اجحاف در حق بقيه فيلم‌هاست.اگر مسئولان سازمان سينمايي به اين روند نظارت كنند با سينماي سالم‌تري طرف‌هستيم».
اين تهيه كننده سينما با اشاره به افزايش روند فيلم سوزي و جا ماندن بعضي فيلم ها از اكران ادامه مي دهد:«جا ماندن فيلم ها از اكران به اين دليل است كه سرگروه فيلم را دوست نداشته و حاضر نيستند آن را نمايش دهند.اما طبق قوانين اگر دست كم دو هفته آزمايشي را به فيلم‌ها بدهند شايد آن فيلم بسيار هم بفروشد.به هر جهت فيلم براي سينما ساخته مي‌شود و شريك اصلي فيلم سينماست،چه بهتر كه حامي هم باشد».باباييان همچنين درباره لزوم بخش تحقيقاتي براي رسيدن به گيشه اي استاندارد تصريح مي كند:«كانون پخش جايي است كه سال‌هاست اين ارزيابي را روي فيلم ها انجام مي دهد و تا جايي كه مي‌تواند براي رسيدن به گيشه استانداردي كه در آن شاهد تعدد فيلم‌ها در يك ژانر و يك زمان مواجه نباشيم، تلاش مي‌كنداما اگر قانوني بگذارند كه تمام اين فيلم ها در كانون پخش،درجه‌بندي شوند و گروه اصلي و آزاد جدا شود مسلما كارشناسي‌تراست».
امسال ترافيك فيلمي روان‌تر است!
منوچهر زبردست،تهيه كننده سينما و مدير پخش «سبحان گستر فيلم»،وضعيت اكران نيمه‌دوم امسال را نسبت به سال گذشته مساعدتر دانسته و به «قانون» مي گويد:«به نظرم با هفت گروه كردن اكران ،آن ترافيكي كه از نيمه دوم سال پيش مي آمد روان تر شده است.در حال حاضر در هر گروه هفت فيلم بيشتر اكران نمي شود حال بسته به قوانين،فيلمي يك هفته،دو هفته يا پنج هفته قرارداد دارد.نكته مهم‌تر اينكه اجازه اكران آزاد نيز به فيلم ها نداده‌اند و اين اتفاق خوبي استاما اگر به ياد داشته باشيد سال گذشته در ماه‌هاي آبان و آذر ناگهان 20 فيلم همزمان اكران مي‌شدند. به صورتي كه نه فيلم سود مي برد و نه سينما.تعدد فيلم ها نيز باعث مي شد براي آنكه تمام آثار به اكران برسند از هفته اكران كاسته شود.هرچند دوستاني كه نتوانستند به عنوان سرگروه اكران را در دست بگيرند كماكان ناراضي هستند.اما من معتقدم اكران آزادي كه ميزان فروش آن حتي كفاف هزينه‌هاي تبليغات فيلم را هم ندهد، فايده‌اي ندارد». زبردست همچنين با اشاره به اكران فيلم «خفگي» در اوج ترافيك اكران سال گذشته ادامه مي‌دهد:«متاسفانه هر سال سيستم به اين صورت است كه در نیمه اول سال اکران را مي بندند وبه صورت انقباضی عمل مي كنند اما نيمه دوم اين‌طور نيست.مسلما فیلمی که در نوروز اکران می‌شود با فیلمی که در آبان اکران می‌شود به یک اندازه فرصت دیده شدن ندارند.متاسفانه عده اي با پنبه سر سینما را می برند.الان نگاه كنيد حتي فيلم هاي متوسط ما يك رقم فروش دارند ولي پارسال اين‌طور نبود.ما زماني فيلم «خفگي» را اكران كرديم كه همزمان 12-10 فيلم قدر با اين فيلم در اكران بود.باز جاي شكر باقي است كه «خفگي» جزو فيلم هايي بود كه حتي با اكران محدود كه به دليل تعدد فيلم ها به وجود آمده بود توانست فروش خوبي داشته باشد».
اين تهيه كننده همچنين با اشاره به عدم توازن بين توليد و ظرفيت سينما كه سبب فيلم سوزي مي‌شود، ادامه مي‌دهد:«صد درصد به فيلم‌سوزي در سينماي ايران معتقدم و اين اجتناب‌ناپذير است. تا زماني كه سالانه بيش از 100 فيلم توليد مي‌شود وضعيت اكران به همين صورت است.نمي‌دانم ديگر چطور بايد عيان شود كه ظرفيت سينماي ما جوابگوي اين تعداد توليد و پروانه نمايش در يك سال نيست.گنجايش اين سينما نهايتا سالي70فيلم است كه با توجه به اضافه شدن پرديس‌ها مي‌تواند بهترين سرويس دهي و اكران براي مخاطبان صورت بگيرد.از طرفي گاهي نوبت به اكران بعضي فيلم‌ها نمي‌رسد چون در ساخت فيلم سلايق شخصي فيلمساز به نياز مخاطب اولويت داشته و بعد انتظار اكران مناسب هم دارد.وقتي هم فيلم نمي فروشد همه جا جار مي زند كه فيلم را سوزاندند».
مدير پخش «گستر فيلم» همچنين با اشاره به نقش عمده سرگروه ها در اكران تصريح مي‌كند:«سنجش اولويت اكران و آرايش اكران بر عهده سرگروه‌هاست.شوراي صنفي نمايش فقط هماهنگ كننده است و ضوابط كلي مي‌گذارد مثل همين طرح هفت گروه شدن يا تعداد هفته ها ولي انتخاب و اكران دست شوراي صنفي نيست، دست دوستان سرگروه و پخش كننده است».