كلي‌گويي مصداق ارزيابي عملكرد وزير نيست

پاسخ وزارت كشور به مطلب انتقادي «آرمان»:
كلي‌گويي مصداق ارزيابي عملكرد وزير نيست
آرمان: لطفا«شواهد روشن» انتصاب‌هاي احمدي‌نژادي را منكر نباشيد
نظر به انتشار مطلبی با عنوان «وزیر کشور هنرش را در این 5 سال نشان داده است!» در آن روزنامه مورخ 15/8/97 توضیحات معاونت سیاسی وزارت کشور در خصوص ادعای مطرح شده در گفت‌وگوی یاد شده به شرح ذیل ارائه می‌شود. لطفا ترتیبی اتخاذ فرمایید این توضیحات برای آگاهی مخاطبان شریف ، منتشر شود؛ بسمه تعالی. ستون نویس روزنامه آرمان امروز، نگاه و شیوه عملکرد وزارت کشور را عامل کم توفیقی دولت در این حوزه معرفی کرده، علت آن را در نحوه گزینش مدیران توسط وزیر محترم کشور دانسته است که به زعم ایشان بر پایه سابقه تعامل و دوستی بوده و به ارتقای افاضل منجر نگشته است. صرف نظر از اینکه اینگونه مدعیات کلی بدون ذکر مصادیق مثبته نمی‌تواند مبنای ارزیابی عملکرد پنج ساله یک وزارتخانه قرار گیرد مفروضات نادرست مقاله نیز پرسش برانگیز و محل مناقشه است. شکی نیست که انتصاب مدیران، عموما و مدیران وزارت کشور، خصوصا تابع عوامل بسیاری است و نهایتا گزینش و نصب فردی به یک سمت به معنای انکار توانایی‌های دیگران نیست. وانگهی نویسنده محترم براساس چه معیاری مدعی شده است که مدیران فعلی وزارت کشور نسبت به همتایانشان نقطه قوتی در کارنامه خود ندارند؟ نکته دیگر اینکه سابقه تعامل و دوستی در انتخاب مدیران، ‌فی نفسه امری منفی محسوب نمی‌شود و چه بسا باعث تسهیل و روان‌تر شدن امور گردد. شناخت عمیق مدیران ارشد از مدیران میانی موجب تعامل و در نتیجه ارتقای سطح عملکردها می‌گردد. شیوه ساری و جاری وزارت کشور در گزینش و نصب مدیران عبارت است از رعایت مصالح عامه و اصل شایسته سالاری و استفاده از نیروهای داخل مجموعه با پیشینه اجرایی موثر و درخشان می‌باشد. ذکر این نکته نیز ضروری است که موفقیت امری نسبی است و آنچه مهم است قرار گرفتن در مسیر درست امور می‌باشد. سیدرمضان شجاعی کیاسری. رئیس مرکز اطلاع رسانی و امور بین‌الملل.


توضیح «آرمان»
صرف نظر از اینکه روابط عمومی وزارت کشور واژه «ستون‌نویس» را به مثابه ناسزا به‌کار برده و نویسنده روزنامه آرمان را به کلی‌گویی و عدم ارائه «مصادیق مثبته» متهم کرده و به همین دلیل مسائل و نکته‌های مطرح شده در آن مقاله را بی‌پاسخ گذاشته، خود در دام کلی‌گویی افتاده و نتوانسته از مقاله‌ای چنین محدود، موجز و مختصر «مصداق» روشنی نشان دهد و به کلی‌ترین شکل ممکن فرموده است: «مفروضات نادرست مقاله نیز پرسش برانگیز و محل مناقشه است» اما حتی بر یک مورد از آن مفروضات که از قضا بسیار روشن و بدیهی است، انگشت نگذاشته است. دیگر اینکه روزگاری یکی از کارشناسان داوری در یکی از برنامه‌های تلویزیونی از فساد در فوتبال سخن گفته بود و وقتی خبرنگار از او مدرک خواست پاسخ داد: در اینگونه موارد نه «مدرک»، آنچه مبنای داوری قرار می‌گیرد مجموعه «شواهد» است. بر پایه شواهد می‌توان سخن گفت. مثلا ممکن است مدرکی وجود نداشته باشد اما رد پنجه‌های مانده روی گونه «شاهد» صادقی است که کسی بر گونه سیلی زده است. بر این اساس روشن نیست که اگر پاسخ دهنده محترم در الزام پاسخ قرار نمی‌گرفت، با نگاه به لیست منتشر شده برای استانداری‌ها چگونه داوری می‌کرد؟ آیا برای درک نوع نگاه و عملکرد کسانی که برای مدیریت استانی انتخاب می‌شوند می‌توان به شاهدی غیر از موضع‌گیری‌ها و عملکرد آنان نگاه کرد؟ آیا فعالیت در ستاد انتخاباتی نه رقیب، که مخالف رئیس‌جمهور فعلی، چیزی از جنس رد پنجه بر گونه، «شاهد» روشنی برای شناخت فرد نیست؟ نامه تشکر نوشتن و اظهار خوشحالی کردن از عدم تایید صلاحیت آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی در انتخابات سال 92 چطور؟ آیا این هم نمی‌تواند «شاهد» و «مصداق مثبته» برای درک فاصله افراد درنظر گرفته شده با سیاست‌های دولت تدبیروامید باشد؟ صرف نظر از اینکه چهره‌ای نزدیک به جبهه پایداری از فرمانداری یک استان به معاونت سیاسی و امنیتی یک استان دیگر انتخاب می‌شود و در استانی دیگر، یعنی زادگاه وزیر محترم کشور و همان فرد نزدیک به پایداری، به این حسن انتخاب واکنش نشان داده می‌شود و بنرهایی در بارک‌ا... و دست مریزاد نصب می‌شود. پاسخ دهنده محترم اگر به این «رد» نگاه کند، آیا برایش تردیدی باقی خواهد ماند که دستی در هوا چرخیده و سیلی به گونه نواخته است؟ همه صحبت آن مقاله این بود که مبادا رأی‌دهندگان به حسن روحانی تصور کنند که چنین ردی روی گونه آنها باقی مانده و مبادا آنها به این نتیجه برسند که به عنوان «مصداق مثبته» باید مورد توجه قرار گیرند. به راستی اگر رأی دهندگان به خاطر عملکردی از این دست (به دلیل اینکه کمتر کسی در این مملکت زندگی کرده و هنوز نمی‌داند پایداری‌چی‌ها چه می‌گویند و نگاهشان به رأی‌دهندگان و اساسا صندوق رأی چگونه است) که مثلا یک چهره نزدیک به جبهه پایداری به استانداری رسیده، نگاهشان به انتخاباتی که برگزار خواهد شد چگونه خواهد بود؟ آیا پاسخ دهنده محترم می‌تواند بین این افراد شناخته شده و امتحان پس داده، تمایز قائل شود و بنا را بر این بگذارد که در مدیریت، نزدیکی و دوری به مسئول مافوق تعیین کننده‌تر از سابقه و سائقه و کارنامه روشن است؟ اولا مگر کسی که در مدیریت عالی استانی قرار می‌گیرد می‌تواند چهره ناشناخته باشد که تنها به شناخت مسئول مافوق بسنده شود و همان را کافی و وافی بدانیم؟ اگر پاسخ منفی است، چرا پاسخ دهنده محترم متوجه این مهم نیست که برای چنین انتخابی کارنامه و عملکرد گذشته فرد بهتر و روشن‌تر می‌تواند مبنای انتخاب باشد؟ از اینها گذشته، پاسخ دهنده متوجه این نکته بدیهی نشده که انتخاب از میان آشنایان قید مهمی هم دارد؛ اینکه در راستای برنامه‌ها و استراتژی دولت تدبیروامید باشد. اگر پاسخ دهنده سوال کند که از کجا می‌توان چنین چیزی را متوجه شد، البته کسی در نزدیکی او هست که بگوید از کارنامه، از روی عملکرد، با شناختی که در طول سال‌ها (حداقل 5 سال) به دست آمده است. دیگر اینکه پاسخ دهنده گرامی تجاهل‌العارف فرموده‌اند وگرنه خود به روشنی می‌دانند که هدف نویسنده آن مقاله نه تخطئه این و آن که تنها هشدار دادن بود. صحبت بر این نبوده که افراد در لیست تهیه شده نقطه قوت دارند یا ندارند، صحبت بر سر این است که این افراد چقدر به دولتی نزدیک هستند که با حمایت‌های روشن و صریح مرحوم آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی و اصلاح‌طلبان بر سر کار آمده وگرنه روشن است که فردی نزدیک به جبهه پایداری ممکن است از قضا خط خوشی هم داشته باشد، صدای خوبی هم داشته باشد یا دونده خوبی هم باشد؛ مگر این نوع نگاه می‌تواند مبنای انتخاب باشد؟ دیگر اینکه پاسخ دهنده محترم آورده‌اند که: «نکته دیگر اینکه سابقه تعامل و دوستی در انتخاب مدیران، ‌فی نفسه امری منفی محسوب نمی‌شود و چه بسا باعث تسهیل و روان‌تر شدن امور گردد». حرف درستی است اما باز هم تاکید می‌شود که اینجا سخن از نزدیکی به اصولگرایان و لایه‌های تندرویی است که با هیچ یک از برنامه‌های دولت همراهی نشان نداده‌اند، سهل است که یکی از نزدیکان همین جریان بر وزیر امور خارجه می‌شورد و او را تهدید به شکایت هم می‌کند. سخن بر سر این است که وزیر کشور نمی‌تواند، نمی‌تواند و نباید به عقبه و حامیان اجتماعی رئیس‌جمهور بی‌توجه باشد که بی‌توجهی از این دست تاثیر قطعی و روشن خود را در انتخابات آینده نشان خواهد داد و مبادا که عملکرد وزیر کشور و مجموعه استانداران زیر نظر وزیر کشور موجب شود که تجربه دشوار هشت سال قبل از دولت تدبیروامید تکرار شود که دولت بعد مجبور به خاک‌برداری از ویرانه‌ها باشد؛ همان کاری که دولت روحانی در چند سال ابتدای کارش درگیر بود و هنوز هم در موارد متعددی درگیر است. ضمن اینکه اگر «شیوه ساری و جاری وزارت کشور در گزینش و نصب مدیران، رعایت مصالح عامه و اصل شایسته سالاری و استفاده از نیروهای داخل مجموعه با پیشینه اجرایی موثر و درخشان باشد»، در آن صورت چرا باید پاسخ دهنده محترم در سطر بالاتر تاکید و تصریح کند که: «سابقه تعامل و دوستی در انتخاب مدیران، ‌فی نفسه امری منفی محسوب نمی‌شود و چه بسا باعث تسهیل و روان‌تر شدن امور شود»؟