درباره میراث 600 ساله «گوهرشاد بیگم» در سالروز ساخت مسجد گوهرشاد

جواد نوائیان رودسری info@khorasannews.com در تاریخ آمده است که وقتی خان‌زاده بیگُم، همسر محترم امیرغیاث‌الدین ترخانی، یکی از اُمرای پرنفوذ عهد تیموری، در سال 814، در شهر مشهد مقدس درگذشت، دختر نیک‌سیرتش گوهرشاد بیگم، مادر را در حریم ملک‌پاسبان سلطان سریر ارتضاء، حضرت امام علی بن موسی‌الرضا(ع) به خاک سپرد تا از انوار قدسی مضجع شریف آن امام همام، در سرای باقی، بهره‌مند باشد. هنگام تشییع پیکر خان‌زاده بیگم، احتمالاً تعدادی از مشایعت کنندگان، دست‌اندرکاران و کارگران بنای مُعْظَمی بودند که به فرمان دختر او، در کنار حرم ساخته می‌شد؛ بنایی که امروز آن را با نام مسجد گوهرشاد می‌شناسیم؛ مسجدی که صحن آن بیش از 2 هزار و 850 متر مربع وسعت دارد و پروفسور آرتور آپهم پوپ، خاورشناسی که شیفته ایران بود و اینک مزارش در نزدیکی زاینده‌رود اصفهان قرار گرفته، آن را هشتمین بنای زیبای جهان نامیده است. هم اکنون مسجد گوهرشاد، بزرگ ترین مسجد در مجموعه آستان‌قدس رضوی محسوب می‌شود؛ مسجد جامع شهر مشهد که اگر تاریخ هجری شمسی را ملاک بگیریم، بیش از 600 سال از عمر آن می‌گذرد و طی قرن‌های متمادی، شاهد عینی بسیاری از حوادث تلخ و شیرین این دیار بوده است. گویی دیوارهای بلند و ایوان‌های پرشکوه و شبستان‌های سرشار از جوّ معنویِ این بنای شگفت‌انگیز، واگویه‌کننده بی‌شمار رازهای نهفته در دل تاریخ است. در همین حال، باید مسجد گوهرشاد را یکی از نمادهای سنت جاودانه وقف در تاریخ خطه خراسان و بلکه ایران دانست. موقوفه‌های ارزشمندی که بانی نیک‌پندار این مسجد زیبا و ماندگار، برای نگهداری آن وقف کرده است، هنوز از پی شش قرن، چون چشمه‌ای جاودانه، برکت خود را نثار این بنای قدیمی می‌کند و ثواب کثیر این خیر جاودانه را، در سرای باقی، به دست واقف نیک‌کردارش می‌رساند. طرحی از یک زندگی گوهرشاد بیگم یا گوهرشاد آغا، در سال 780 هـ.ق، دیده به جهان گشود؛ هرچند درباره تاریخ ولادت وی، اتفاق نظر وجود ندارد، اما زنده‌یاد کاظم مدیر شانه‌چی، استاد فقید دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی، در شماره 31 مجله «نامه آستان قدس»، با استناد به برخی حقایق تاریخی، زمان ولادت گوهرشاد را با سال 780 هـ.ق(757 هـ.ش) قابل تطبیق می‌داند. گوهرشاد تباری مغولی داشت. بارتولد می‌نویسد که غیاث‌الدین، پدر گوهرشاد، یکی از نجیب‌زادگان اولوس جغتای(منطقه حکومت جغتای، یکی از پسران چنگیز) بود که نیای وی، چنگیز را از مهلکه‌ای رهاند و جان او را نجات داد. اجداد گوهرشاد، لقب «ترخانی» داشتند؛ این لقب در فرارودان، متعلق به کسانی بود که می‌توانستند بی‌مزاحمت بر سلطان وارد شوند و بدون رخصت با وی دیدار کنند. به هر حال، خاندان وی آن‌قدر بانفوذ بودند که وقتی شاهرخ، پسر تیمور گورکانی، امیر هنردوست و هنرمندپرور، تصمیم به تجدید فراش گرفت و خواست که برای سلطان‌بیگم، همسر اولش و مادر اُلُغ‌بیگ، هوو بیاورد، گوهرشاد را برگزید و حاصل ازدواج این دو، فرزندانی بود که مشهورترینشان، بایسنقرمیرزا، شاهزاده هنرمندی است که خط‌نگاره او، همچنان زینت‌بخش گنبد فیروزه‌ای مسجد گوهرشاد است. البته آن چه درباره ازدواج گوهرشاد و شاهرخ به میان آمد، حرف آخر نیست و برخی، اُلُغ‌بیگ را هم فرزندی از بطن گوهرشاد می‌دانند. بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که نباید میان دو ازدواج شاهرخ، فاصله زمانی زیادی بوده باشد. به هر حال، آن‌چه مسلّم به نظر می‌رسد، این است که گوهرشاد، بسیار بیشتر از هووی خود، در دستگاه امارت شاهرخ، منشأ اثر و بالطبع، مورد توجه شوهر خویش بوده است. درباره مذهب گوهرشاد، روایت‌های متعدد و گاه متضادی وجود دارد. برخی، مانند مرحوم حاج ملاهاشم خراسانی، به استناد تلاش گوهرشاد برای آبادی مشهد و به ویژه، تزیین و ساخت و ساز در حرم مطهر امام رضا(ع)، وی را بانویی شیعی مذهب و دوستدار اهل‌بیت(ع) می‌دانند و درباره او می‌نویسند:«مخدّره گوهرشادآغا مسلماً شیعه بوده و در حد کمال اخلاص و حُسن عقیده، مسجدی را در مشهد مقدس بنا نهاد.» بر این دلیل، باید دفن مادرش، خان‌زاده بیگُم را نیز، بیفزاییم. اما نباید از یاد برد که اولاً، به گواهی تاریخ، مضجع شریف امام هشتم شیعیان(ع)، طی قرن‌های متمادی، برای عموم مسلمانان، اعم از شیعه و سنی، محترم و مقدس بوده و گزارش سفرنامه‌نویسانی مانند ابن‌بطوطه که دست بر قضا درگذشت وی، یک سال پیش از ولادت گوهرشاد بوده است، بر این موضوع تأکید می‌کند. ثانیاً، در همین عصر، بوده‌اند بزرگانی که در شیعه بودن آن ها تردید است، اما برای خود مزاری در مشهد احداث کرده و در آن مدفون شده‌اند. نمونه‌ای از چنین آرامگاه‌هایی را می‌توان در انتهای بازار فرش مشهد، با عنوان «مسجد هفتاد و دوتن» مشاهده کرد که ظاهراً مدفن یکی از اُمرای تیموری و وزیر اُلُغ‌بیگ پسر شاهرخ است. با این همه، آن‌چه نمی‌توان در آن تردید کرد، ارادت و علاقه گوهرشاد بیگم به امام هشتم شیعیان(ع) است. فرجام گوهرشاد فرجام این بانوی نیک‌اندیش، تلخ و ناگوار بود. هنگامی که شاهرخ، پس از حدود 43 سال سلطنت، در ذی‌الحجه سال 850 هـ.ق، در ری درگذشت، گوهرشاد همراه وی بود. در این زمان، عبداللطیف، نواده شاهرخ از پسر سلطان‌بیگم، در شهر ری و مناطق همجوار آن، دست به نهب و غارت زد و چون می‌دانست گوهرشاد قلباً به نوادگان خود از فرزند مرحومش، بایسنقر علاقه دارد و مایل است آن ها را بر سریر قدرت بنشاند، انواع رفتارهای زشت و زننده را نسبت به همسر پدربزرگ خود روا داشت تا جایی که خواندمیر، مورخ نامدار دوران سلطان حسین بایقرا، در «روضه الصفا» می‌نویسد:«از جناب امیر علیشیر [نوایی] استماع افتاد که میرزا عبداللطیف در غارت اسباب گوهرشاد به مرتبه‌ای مبالغه نمود که چون کوچ واقع شد، آن جناب الاغی نیافت که سوار شود، [پس] عصایی به دست گرفته و پیاده قدم در راه نهاد. در آن حال یکی از نوکران اسرای برلاس، بدانجا رسید، اسب خویش را پیش کشید تا وی سوار شد.» با آن‌که گوهرشاد با تلاش نوه‌اش، از مهلکه‌ای که عبداللطیف برایش تدارک دیده بود، نجات پیدا کرد و در هرات به زندگی ظاهراً بی‌دغدغه‌ای مشغول شد، اما سیاست‌ورزی‌های وی در دوران شاهرخ، برایش دشمنانی تراشیده بود که نمی‌توانست از چنگ کین‌خواهی و انتقام جویی آن ها در امان باشد. خواندمیر درباره این شیوه و سلوک گوهرشاد می‌نویسد:«بانوی عظمی گوهرشادآغا مزاج شریف خاقانی را به حال خود نمی‌گذاشت و پیوسته در قبح اعمال شاهزادگان سخن به عرض می‌رساند. لاجرم پادشاه، میرزا محمد جوکی(یکی از شاهزادگان) را در امور مُلک و مال مداخله نمی‌داد.» این فعالیت‌ها، هرچند با هدف اصلاح امور بود، اما باعث دلخوری و کینه به دل گرفتن شاهزادگان تیموری از گوهرشاد می‌شد. پس از غلبه اُلُغ‌بیگ بر هرات، گوهرشاد برای مدتی، راه غرب ایران را پیش گرفت تا از جنگ و جدال شاهزادگان در امان باشد. اما مدتی بعد و در پی کشته شدن اُلُغ‌بیگ به دست پسرش عبداللطیف و سپس، قتل عبداللطیف به دست پسرعمویش، ابوسعید، نواده میرانشاه و مغلوب شدن فرزندان بایسنقرمیرزا، شرایط برای گوهرشاد تغییر کرد. او که پس از فراز و فرود بسیار، سرانجام اسیر برادرزاده شوهرش، یعنی ابوسعید شده بود، به حکم وی و در 9 رمضان سال 861 هـ.ق(835 هـ.ش) در 81 سالگی به قتل رسید و جسد او را در مقبره‌ای که برای خودش در مدرسه گوهرشاد هرات ساخته بود، دفن کردند. گزارشی از ساخت و ترمیم یک بنای مُعْظَم طبق برخی گزارش‌های تاریخی، بنای مسجد گوهرشاد در سال 821 به پایان رسید. معمار این بنا، قوام‌الدین بن زین‌الدین شیرازی بود که از معماران بنام این دوره است و افزون بر مسجد گوهرشاد، مصلای زیبای هرات و چند مدرسه علمیه این شهر نیز، از آثار معماری اوست. با پایان یافتن بنای مسجد، گوهرشاد بیگم طی نامه‌ای به شاهرخ تیموری، از وی برای افتتاح مسجد، دعوت کرد. شاهرخ برای شرکت در مراسم افتتاح، وارد مشهد شد و چلچراغی به حرم مطهر امام رضا(ع) اهدا کرد که در آن از سه هزار مثقال نقره استفاده شده بود. اگر طبق برخی روایات تاریخی، زمان آغاز ساخت مسجد را سال 807 یا 812 هجری قمری در نظر بگیریم، می‌توان نتیجه گرفت که ساخت آن، بین 9 تا 14 سال طول کشیده است. کل مسجد، شامل صحن، شبستان و ایوان‌ها، وسعتی بیش از 9 هزار و 410 متر مربع را در بر می‌گیرد. مسجد گوهرشاد، در دوره‌های تاریخی بعد و به ویژه در حملات سهمگین ازبکان به مشهد، آسیب فراوان دید که این آسیب ها، در عهد صفویه ترمیم شد. در جریان حمله روس‌ها به حرم مطهر و به توپ بستن آن در بهار سال 1292 هـ.ش نیز، مسجد گوهرشاد هدف گلوله‌های توپ‌های روسی قرار گرفت و بر اساس یک گزارش، در مجموع 30 گلوله کوچک توپ به آن اصابت کرد که آسیب های ناشی از آن، چند سال بعد ترمیم شد. با این حال، وقوع چند زلزله، به بنا آسیب‌هایی وارد کرد و نیازمند ترمیم اساسی شد. به همین دلیل در سال 1339، زیر نظر یک گروه مهندسی ایرانی به سرپرستی مهندس عباس آفرنده، کار ترمیم اساسی مسجد آغاز شد و در سال 1341، خاتمه یافت. منابع: مسجد گوهرشاد مشهد و موقوفات آن؛ محمود یزدی مطلق (فاضل)؛ مجله «وقف میراث جاویدان»؛ پاییز و زمستان 1380 - شماره 35 و 36 جامع گوهرشاد یا هشتمین بنای زیبای جهان؛ حبیب ا... صمدی؛ مجله «یغما»؛ بهمن 1333، شماره 79 گوهرشاد؛ کاظم مدیرشانه چی؛ مجله «نامه آستان قدس»؛ سال 1346؛ شماره 31 شخصیت گوهرشاد؛ اعظم جنابی؛ مجله«تاریخ پژوهی»؛ پاییز و زمستان 1385؛ شماره های 28 و 29 مسجد گوهرشاد پس از ششصد سال؛ محمدرضا قصابیان؛ مجله «مشکو‌ة»؛ بهار 1384؛ شماره 86