دلار عقب‌نشینی کرد

گروه اقتصادی- این روزها دیگر خبری از شلوغی‌های بازار ارز نیست و متقاضیانی که در صف مقدم خرید ارز در خیابان‌های منتهی به فردوسی جولان می‌دادند، عقب‌نشینی کرده‌اند تا این بار افسار بازار را در دست سیاست‌های دولت قرار دهند و دست سیاستگذار را برای مقابله با تحریم‌های آمریکا باز نگه دارند. اما باید کاهش قیمت‌ها را به فال نیک گرفت؟
روند کاهشی قیمت‌ها در بازار ارز هرچند از هفته گذشته آغاز شده است، با این وجود در روزهایی که احتمال آن می‌رفت قیمت‌ها باز هم برای صعود کم‌سابقه‌شان در بازار دست به کار شوند، خبری از رشد شدید قیمتی نبود و تنها به میزان ناچیزی شاهد ثبت افزایشی قیمت‌ها در بازار بودیم. بر این اساس حتی تحریم‌های آمریکا نیز پالس افزایشی به بازار نداد و قیمت‌ها افزایش چندانی از خود نشان ندادند. اما چرا قیمت ارز برخلاف پیش‌بینی‌ها بالا نرفت؟
کاهش شدید قیمت ارز
به نظر می‌رسد دولت پیش از اعمال تحریم‌ها بسته‌های گسترده‌ای برای تزریق ارز در بازار طراحی و آماده اجرا داشت تا بازگشت شرایط تحریمی نیز نتواند جلودار وی در کنترل قیمت ارز در بازار شود.


بر این اساس دولت قبل از روز نمادین 13 آبان دست به عرضه‌های گسترده ارزی در بازار زد تا با تنظیم مقدار عرضه ارز، قیمت‌ها را در سطح باثباتی نگه دارد. از سویی نبود قدرت خرید کافی از سوی خریداران ارزی نیز به همگام شدن میزان تقاضای بازار با عرضه‌های گسترده ارزی منجر شد و با سیاست‌های مداخله‌گرانه دولت، بازار ارز از سوار شدن بر موج افزایشی قیمت‌ها بازماند.
«رضا ترکاشوند، دبیرکل کانون صرافان نیز درباره واکنش بازار ارز به دور دوم تحریم‌ها، می‌گوید: با توجه به پیش‌بینی‌های بانک مرکزی و نهادهای پولی در این زمینه و همچنین سیستم صرافی‌های کشور، دولت توانست تورم انتظاری را که در جامعه وجود داشت با عرضه به موقع و کنترل تقاضا، مدیریت کند.
به گفته وی، اگر سیستم صرافی کشور احساس امنیت، مالی و اقتصادی داشته باشد، به طور حتم می‌توانیم از این دوران نیز با موفقیت عبور کنیم زیرا خوشبختانه دور جدید تحریم‌ها متفاوت از تحریم‌های سال ۹۱ است و پیچیدگی گذشته را ندارد.»
سکه هم نزولی شد
بر این اساس روند کاهشی قیمت‌ها در هفته گذشته تا آنجا پیش رفت که دلار حتی وارد کانال 12 هزار تومانی شد و در برخی موارد حتی توانست به زیر 12 هزار تومان نیز برسد و در کانال 11 هزار تومانی جا خوش کند. بازار طلای کشور نیز از این وضعیت مستثنی نبوده و شاهد کاهش گسترده قیمتی در بازار سکه و طلا بوده‌ایم. بر این اساس کاهش قیمت حتی توانست قیمت سکه امامی را به زیر سه میلیون تومان نیز برساند.
«رییس اتحادیه سازندگان و فروشندگان طلا، جواهر، نقره و سکه نیز با بیان اینکه قیمت سکه و طلا روز‌به‌روز در حال کاهش است، می‌گوید: این کاهش قیمت‌ها به نگاه مثبت مسوولان بانک مرکزی، دولت و بازار برمی‌گردد که خوشبختانه قیمت‌ها کاهش یافته و امیدواریم همین مدیریت و سیاست ادامه‌دار باشد تا بازار کسب‌و‌کار رونق و آرامش بیشتری پیدا کند.
آیت محمدولی معتقد است: در حال حاضر بازار طلا بسیار راکد است و جز خود کسبه کسی در بازار نیست. عرضه طلا و سکه افزایش یافته اما تقاضا برای کالا بسیار کم شده است. ما انتظار کاهش قیمت را داشتیم. البته در گذشته مدیریت اقتصادی به خوبی الان نبود اما کم‌کم اوضاع بهتر شد.
رییس اتحادیه سازندگان و فروشندگان طلا، جواهر، نقره و سکه تشریح کرد: سکه و ارز مکمل یکدیگر هستند و در حال حاضر ارز تقاضا را به خوبی پاسخ می‌دهد و دلیل کاهش قیمت هم کاهش تقاضا در بازار است. امیدواریم روند ثبات بازار به جایی برسد که بازار تنظیم شود و مردم به بازار برای خرید بازگردند.
محمد کشتی‌آرای، عضو هیات مدیره اتحادیه طلا و جواهر نیز کاهش قیمت در بازار را به دلیل کاهش تقاضا، افزایش تعداد فروشندگان و کاهش تعداد معاملات اعلام کرده است.»
هرچند این کاهش قیمت‌ها چشمگیر است، اما آنچه در این بین اهمیت دارد جنس سیاستگذاری دولت است که آن را در بازار اعمال می‌کند. بر این اساس دولت با اذعان به اینکه در شرایط تحریمی که بازار نفت و درآمدهای ارزی‌اش زیر یوغ سیاست‌های آمریکا قرار دارد، باز هم به سیاستی پناه برده که می‌تواند در بلندمدت وی را با تنگنای گسترده درآمدی مواجه سازد.
اما با وجود آنکه اعمال سیاست‌های عرضه ارزی در بازار، در فصول سرد سال گذشته نیز توشه راه سیاست‌های دولت بود و مسوولان دولتی با هر بار جولان قیمتی ارز در بازار به سیاست‌های عرضه‌ای پناه می‌بردند، با این وجود این بار کمی ماجرا فرق دارد.
سیاست مقدم بر اقتصاد است
امروز دیگر متقاضیان‌ قدرت کافی برای خرید ارز ندارند و سرمایه‌هایشان تماما در تامین مخارج زندگی‌شان گره خورده است. بر این اساس موفقیت سیاست عرضه ارزی از سوی دولت نه به دلیل توانایی بالای وی در کنترل شرایط اقتصادی، که به دلیل سیاست‌های ضد و نقیضی است که در گوشه و کنار بازار به چشم می‌خورد.
تجربه نیز نشان می‌دهد که در بازار اقتصادی ایران، همواره بازی سیاسی دولت است که حرف آخر را می‌زند و اقتصاد همواره تسلیم خواسته‌های سیاستمداران کشور می‌شود. بنابراین کنترل قیمت ارز دیگر نه سیاستی امیدوار‌کننده که حتی می‌تواند نشان‌دهنده فضای مخرب اقتصادی کشور باشد.
«مجیدرضا حریری عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران نیز می‌گوید که علت این نوسانات مسائل سیاسی است و پارامترهای اقتصادی تاثیر چندانی در کاهش یا افزایش نرخ ارز ندارد.»
دلیل این موضوع را نیز می‌توان در سیاست‌هایی جست‌وجو کرد که در شرایط مختلف اقتصادی و در روزهایی که دولت متحمل فشار گسترده‌ای در فضای ملتهب سیاسی می‌شود، خود هدایتگر بازار بنا به منافع ذاتی‌اش می‌شود. بر این اساس افت و خیزهای تند قیمتی در بازار همه و همه از سیاست‌هایی خبر می‌دهد که حافظ منافع دولت است و اقتصاد هیچ‌گاه سهمی از این سیاست‌های دولتی نداشته است.
بنابراین حتی اگر در دوره‌های کوتاه‌مدت کاهش قیمت ارز خوشایند به نظر برسد، با این وجود باید این حقیقت را پذیرفت که اقتصاد همواره دستخوش سیاست‌های مداخله‌گرانه دولت است و اعتباری برای ارائه برنامه‌های گسترده در کشور نخواهد داشت!
برزخ اقتصادی
محمدقلی یوسفی*- سیاست‌های اتخاذ شده از سوی دولت نشان می‌دهد که نه تنها دولتمردان به دنبال هدف مشخصی در اقتصاد نیستند‌ که در بیشتر موارد این سیاست‌های دولتی تنها تیری در تاریکی است و اقتصاد را در یک وضعیت برزخی قرار داده است.
علت آن را می‌توان در این موضوع دید که نه نشانه‌ای از ثبات اقتصادی در کشور به چشم می‌خورد و نه حرکتی برای رفع تنش‌های بین‌المللی وجود دارد. بنابراین از سویی دولت در کنار بی‌ثباتی در درآمدهایش، با هزینه‌های بالایی دست و پنجه نرم می‌کند. وجود درگیری اقتصادی با آمریکا و اروپا نیز می‌تواند چالشی جدی برای تامین برخی اقلام مصرفی باشد که در بخش ارزی و صادرات و واردات نیز ایجاد اختلال می‌کند و مسوولان از آن به جنگ اقتصادی تعبیر می‌کنند.
اما چون سیاست‌های اقتصادی اتخاذ شده توسط مسوولان برای دور زدن مردم بوده است و مردم حمیت قسمتی را در جامعه احساس نمی‌کنند، و از آنجا که دستاوردی از جنگ اقتصادی یاد شده از سوی دولت نمی‌بینند، راغب به مشارکت کافی در شرایط موجود و حاضر به تحمل این میزان از سختی‌های اقتصادی نیستند.
از طرفی تجربه نشان می‌دهد که دولتمردان همواره فکر می‌کنند که قادرند مسائل موجود در اقتصاد را به صورت محرمانه حل کنند، در حالی که اگر دولت واقعیت‌ها را با مردم در میان بگذارد، ضرورتی نخواهد داشت که خود به تنهایی بار همه مسوولیت‌ها ر ابه دوش بکشد. بنابراین آنچه تاکنون و بعد از نوسانات شدید نرخ ارز اتفاق افتاده، این است که دولت همواره فکر می‌کند مشکل را باید در سطح بین‌الملل حل و سیاست‌هایی را اتخاذ کند که این علامت را به دنیا بدهد که در شرایط تحریمی قادر است نرخ ارز را کنترل کند.این در حالی است که شرایط کشور عملا این مهم را امکان‌پذیر نمی‌کند.
دلیل چنین موضوعی هم به کاهش درآمدهای ارزی مربوط است و هم هزینه‌های بالای اقتصادی دولت؛ از سویی به دلیل آنکه درآمدهای ارزی هزینه شده منجر به تولید و اشتغال نشده، نشان می‌دهد که دولت‌ها به جای آنکه نقش داور را در اقتصاد داشته باشند، بازیگر فعالی بوده‌اند که خود را در اقتصاد فعل مایشاء دانسته‌اند و سعی می‌کنند به جای مردم تصمیم‌گیری و در تمام عرضه‌های اقتصادی دخالت کنند.در کشوری که نشانه‌ای از تولید و انتقال تکنولوژی وجود نداشته باشد و دولت تنها به دنبال تامین نیازهای مصرفی مردم باشد، این ادعای مسوولان که می‌توانند با معافیت‌های تحریمی نیازهای کشور را تامین کنند، بیانگر عقب‌ماندگی کشور از پیشرفت جهانی خواهد بود.
بنابراین شرایط امروز کشور نشان می‌دهد دولت دیگر قادر به افزایش درآمدهای ارزی‌اش نخواهد بود و ذخایر ارزی کشور نیز تنها تا دو ماه آینده جوابگو خواهد بود که در نتیجه تشدید بحران‌های اقتصادی، انتظار افزایش نرخ ارز در داخل کشور در آینده ای نه چندان دور وجود دارد.
*اقتصاددان