روزنامه قانون
1396/01/31
جانمی جام
جشن قهرماني پرسپوليس روز گذشته با حضور هواداران پرشور اين تيم در ورزشگاه آزادي برگزار شد. سرخپوشان كه از سههفته مانده به پايان ليگ، قهرماني خود را قطعي كرده بودند، در ورزشگاه آزادي پا به پاي هواداران جشنقهرماني را برگزار كردند و مزد حمايت آنها را در طول فصل دادند. هواداران پرسپوليس در سالهاي اخير روزهاي سختي را پشت سر گذاشتهاند اما در فصلجاري دست از حمايت بر نداشتند. سرخپوشان نيز با سرمربي كروات خود تبديل به تيمي قدرتمند شده بودند؛ تيمي كه يكي پس از ديگري موفق شد حريفان را از پيش رو بردارد. پرسپوليس در خطوط مختلف تركيب خود، بازيكنان شاخصي داشت اما كارشناسان درباره عملكرد بازيكنان در پستهاي مختلف چه نظري دارند؟بيرانوند، بهترين خريد پرسپوليس بود
داوود فنايي/ گلر پيشين پرسپوليس
پرسپوليس در خط دروازه به دليل حضور گلري مانند عليرضا بيرانوند، عملكرد خوبي داشت و تنها 10 گل از خط دروازه اين تيم عبور كرد كه نتيجه بسيار خوبي محسوب ميشود. به اعتقاد من آمدن اين دروازهبان جوان، يكي از بهترين خريدهاي برانكو در ابتداي فصل بود. به نوعي برانكو با به خدمت گرفتن بيرانوند، خيال خودش از بابت دروازه را راحت كرد. اگر مقايسهاي داشته باشيم بين گلهايي كه تيم پرسپوليس در فصل قبلي ليگ برتر دريافت ميكرد و گلهايي كه اين فصل خورد، متوجه ميشويم كه شرايط چقدر متفاوت است. پرسپوليس، تيم بسيار بزرگي است و هر بازيكني كه وارد آن ميشود، بايد بتواند خودش را با شرايط حضور در اين تيم هماهنگ كند. بيرانوند از حاشيه دور بود و همين موضوع به ثبات او كمك بسيار زيادي كرد. حضور در تيمي كه به طور ميانگين در هر مسابقه نزديك به پنجاه هزار تماشاگر دارد ،كار راحتي نيست؛ به ويژه اينكه دروازهبان و به نوعي اميد آخر تيم باشيد، به طور طبيعي در اين حالت، انتظار هواداران از شما بيشتر است. بيرانوند در طول اين فصل به حدي نمايش خوبي داشت كه توانست جايگاهش در تيمملي و در تركيب كارلوسكيروش را نيز تثبيت كند. من در تيمهاي پايه با بيرانوند كار كردم و مربي اين بازيكن بودم؛ به همين دليل شناخت قديمي از او دارم. بايد اعتراف كنم كه اين بازيكن نسبت به چند سال قبل پيشرفت قابل توجهي داشته و بازي به بازي نيز بهتر و بادقتتر شده است. درباره نيمكت پرسپوليس در پست دروازهبان و اين اظهارنظر كه برخيها معتقدند برانكو، بازيكن قابل اعتماد و شش دانگي در اين پست نداشت، بايد بگويم كه اين معضلي است كه بیشتر تيمهاي ما با آن سر و كار دارند و فقط مشكل تيمي مانند پرسپوليس نيست. به هر حال سرخپوشان، شانس بزرگي آوردند كه با آسيب ديدگي جدي دروازهبان اولشان مواجه نشدند و توانستند در بيشتر مسابقات به حضور بيرانوند اميد داشته باشند. در مجموع فوتبال ايران در پست دروازهبان با مشكل مواجه است و در بخش بازيكن سازي، اين پست قوي نيست. فوتبال ايران نياز دارد كه از ردههاي پايه توجه ويژهاي به دروازهبانها داشته باشد و سرمايهگذاري هدفدار روي بازيكناني كه از لحاظ فيزيك بدني براي اين پست مناسب هستند، انجام دهد. نظر من اين است كه يك دروازهبان براي اينكه همه فاكتورهاي يك گلر درجه يك در حد اروپا را داشته باشد، نياز دارد كه با اصول روز دنيا و برنامه تمريني حرفهاي كار كند. اگر نگاهي به دروازهبانهاي برتر فوتبال جهان داشته باشيم، به اين نتيجه ميرسيم كه همه آنها در همه آيتمها برتر هستند و به عنوان وزنه اصلي تيم به شمار ميروند. تصور من اين است كه بيرانوند توانست به عنوان يك دروازهبان كم اشتباه كار كند و آمار گلهاي خورده اين بازيكن نشانگر عيني اين واقعيت است.
خط دفاع پرسپوليس نمره قبولي گرفت
مهدي هاشمي نسب/ مدافع پيشين پرسپوليس
خط دفاع پرسپوليس در ليگي كه منجر به قهرماني مقتدرانه آنها شد، نمايش قابل دفاع و منسجمي داشت. تعداد گلهايي كه اين تيم در طول فصل شانزدهم ليگ برتر دريافت كرد، نشان ميدهد تك تك مدافعان پرسپوليس وظايف خود را به درستي انجام دادند و خواستههاي برانكو را در زمين پياده كردند. به اعتقاد من دليل عمده و اصلي نمايش خوب و كم اشتباه تيم پرسپوليس در خط دفاع، حضور بازيكني با تجربه مانند سيد جلال حسيني بود. اين بازيكن با تجربه بالاي خود توانست انسجام خوبي به خط دفاعي تيمش بدهد و بازيكنان ديگر در اين خط را نيز به خوبي مديريت كند و به آنها اعتماد به نفس بدهد. حضور سيد جلالحسيني به عنوان كاپيتان و مدافع موجب شد پديدهاي مانند محمد انصاري بتواند خودي نشان دهد و با وجود تجربه كم، عملكرد كم اشتباهي داشته باشد. از طرفي بازيكني مانند صادق محرمي توانست در خط دفاع، عالي كار كند و در برخي از بازيها ، حملات مهاجمان حريف را خنثي كند. به اين موضوع نيز بايد توجه داشت كه درصدي از موفقيتهاي خط دفاع و آمار خوب پرسپوليس در گل نخوردن، به دليل نمايش بينظير هافبكهاي پرسپوليس بوده است. هافبكهاي برانكو به حدي پرس خوبي روي بازيكنان حريف داشتند و آنقدر خوب ميانه زمين را در اختيار ميگرفتند كه بازيكنان حريف، خلع سلاح ميشدند. پس نبايد آمار خوب تيم پرسپوليس را تنها به نام خط دفاع و دروازهبان نوشت. بدون شک هافبكها و عملكرد كم اشتباهشان در اين نتايج موثر بوده است. در واقع هافبكهاي پرسپوليس اجازه ندادند نقاط ضعف مدافعان به چشم بيايد. اين موضوع كه برخي از مدافعان پرسپوليس براي نخستين بار در برخي پستها كار كردند و توانستند از پس وظيفه خود به خوبي بربيايند، به اين دليل بود كه اين تيم به يك انسجام تاكتيكي رسيده بود و جابهجايي بازيكنان، تركيب و عملكرد تيم را به خطر نميانداخت. تك تك بازيكنان توسط برانكو تفهيم تاكتيك شده بودند به همين دليل اگر مثلا احمد نوراللهي نيز در خط دفاع به ميدان ميرفت، مشكلي پيش نميآمد. كمتر تيمي در ليگ امسال بود كه با اين حد از انسجام، تاكتيكي كار كند. در مجموع خط دفاع پرسپوليس توانست در ليگ برتر نمره قبولي بگيرد. اگر نيز در برخي مسابقات مانند دربي نتوانست آن انسجام هميشگي را داشته باشد و در يك بازي 3 گل دريافت كرد، به اين دليل بود كه دربي هميشه شرايط خاصي دارد و نميتوان آن مسابقه را با بازيهاي ديگر ليگ مقايسه كرد. شايد كمتجربگي برخي بازيكنان اين تيم در خط دفاعي در مسابقهاي مانند دربي، موجب شد اتفاقات به آن شكل پيش برود. حساسيت آن مسابقه بالا بود و اشتباهات نيز به دليل همين حساسيت بالا رخ داده بود. پس نميتوان به دلیل يكي دو مسابقه عملكرد خط دفاع اين تيم در تمام فصل را زير سوال برد.
خط هافبك نياز به تقويت دارد
ابراهيم اسدي/ هافبك پيشين پرسپوليس
هافبكهاي پرسپوليس در فصل اخير شامل كمال كاميابينيا، محسن مسلمان و سروش رفيعي بودند كه به نظر من عملكرد قابل قبولي از خود ارائه كردند. تصور ميكنم تنها مشكل پرسپوليس در اين خط كاميابينيا بود كه غيبت او سبب مشكلاتي در بازي سرخپوشان شد. به عنوان مثال غيبت او در بازي مقابل استقلال در دربي سببشد تا پرسپوليس اين بازي را واگذار كند. سروش رفيعي نيز از نيمفصل به تركيب تيم اضافه شد و نكته جالب اينكه بسیار زود توانست خود را با ساير بازيكنان هماهنگ كرده و به مهره اصلي برانكو تبديل شود. محسن مسلمان نيز بعد از اينكه مدتها قدر او را ندانستند، در پرسپوليس تبديل به يك هافبك طراح و بازيساز شد؛ به طوريكه بسياري معتقد بودند او مهندس سرخپوشان است. برخي از كارشناسان در طول فصل معتقد بودند كه وظيفه محسن مسلمان و سروش رفيعي با يكديگر تداخل دارد و همين موضوع سبب ميشود گاهي سمت چپ پرسپوليس فعالتر از سمت راست آن باشد كه اين موضوع به دليل چپپا بودن محسن مسلمان است. در مجموع فكرميكنم پرسپوليس در اين خط مشكل جدي نداشت اما به نظرم براي فصل بعد بايد اين خط تقويت شود زيرا با تداوم شرايط فعلي، سرخپوشان از نظر تعداد بازيكن به مشكل بر ميخورند. محسن مسلمان، سروش رفيعي و كمال كاميابينيا، بازيكنان خوبي هستند اما مشكل اصلي اينجاست كه به دليل فشردگي بازيها آنها دچار خستگي ميشوند و همين موضوع نيز سبب افت اين بازيكنان ميشود. نكته مهمي كه ذكر آن الزامي به نظر ميرسد اينكه در سالهاي قبل و در دورهاي كه علي پروين، سرمربي پرسپوليس بود، بارها ميديديم كه مدافعان رو به بازي مستقيم ميآوردند و توپها از خط دفاعي مستقيم به مهاجمان ارسال ميشد. اين موضوع در زمانهاي حساس و وقتي كه تيمي از نظر نتيجه عقب است، ميتواند گرهگشا باشد اما در پرسپوليس تحت هدايت برانكو، اين اتفاق رخ نداد؛ به طوريكه مدافعان همواره سعي ميكردند توپ را به هافبكها بسپارند و از آنجا بازيسازي را ادامه بدهند. من فكر ميكنم اين موضوع و اين تفكر بسيار حرفهاي است و توانمندي خط هافبك پرسپوليس را بيش از پيش نشان داد. در ادامه بايد بگويم كه خط هافبك فعلي پرسپوليس، يكي از بهترين خطوط اين تيم در طول فصل بود؛ آنها موقعيتهاي متعددي را در اختيار مهاجمان قرار دادند و همين موضوع سبب شد تا خط حمله رويايي پرسپوليس شكل بگيرد. فراموش نكنيم كه خط هافبك، يكي از مهمترين پستهاي هر تيم است و اگر آنها گلهاي كمتري دريافت و يا گلهاي بيشتري وارد دروازه حريف كردند، همه از بازي خوب خط هافبك بود كه توانست خط حمله و دفاع را به خوبي هماهنگ كند. در پايان لازم ميدانم قهرماني پرسپوليس را به هواداران اين تيم تبريك بگويم و اعلام كنم هرچند اين اتفاق خوشحالكننده است اما نبايد فراموش كرد كه تكرار قهرماني در سال بعد بدون نيمكت ذخيره مناسب، دشوار خواهد بود.
مهاجمان پرسپوليس نياز به تمركز دارند
اميرحسين اصلانيان/ مهاجم پيشين پرسپوليس
مهاجمان پرسپوليس در ليگ شانزدهم اگرچه موقعيتهاي زيادي را از دست دادند اما نبايد فراموش كرد كه آنها جزيي از تيمي بودند كه بيشترين گل را به ثمر رسانده و قهرمان ليگ شدهاند. از هواداران ميخواهم به اين موضوع توجه كنند كه بازي در پرسپوليس و استقلال با ساير تيمهاي ليگبرتري متفاوت است؛ برای مثال بارها اتفاق افتاده كه يك بازيكن در تيمش آقاي گل است و يكي از مهاجمان برتر ليگ شده اما وقتي به يكي از اين دو تيم انتقال پيدا ميكند، نميتواند وظيفه خود را به همان شكل انجام بدهد. در پرسپوليس و استقلال استرس و فشار هواداران به شدت زياد است و مهاجمان كار دشواري براي گل زدن دارند. تصور كنيد يك مهاجم وقتي در محوطه جريمه صاحب توپ ميشود، به اين موضوع فكر ميكند كه ميليونها نفر در حال تماشاي او هستند و همين موضوع سبب عدم تمركز ميشود. يك مهاجم ايدهآل براي استقلال و پرسپوليس، بازيكني است كه كمي خونسرد و به اصطلاح «بيخيال» باشد. مهدي طارمي در فصل جاري عملكرد درخشاني داشت و اگرچه موقعيتهاي زيادي را از دستداد اما 15 گل براي اين تيم در ليگبرتر به ثمر رساند و همين موضوع يكي از عوامل قهرماني سرخپوشان در فصل جاري بود. طارمي همانگونه كه در برنامه 90 اعلام كرد، روزهاي سختي را پشت سر گذاشته و استرس زيادي را تحمل كرده است اما همه ما ديدهايم كه او بازيكن خونسردي است كه ميتواند روي بازياش تمركزكند. اين بازيكن گاهي به دليل عدم تمركز و فشار هواداران، موقعيتهاي ايدهآلي را خراب ميكرد اما در دو فصل اخير نشان داده كه بهترين مهاجم ايران بوده است. پرسپوليس با حضور مهدي طارمي و علي عليپور، يكي از ترسناكترين خطوطحمله را در بين تيمهاي ليگبرتري داشت و شايد بسياري از مدافعان حريف به اين موضوع اذعان داشته باشند. درباره مهدي طارمي، صحبتهاي زيادي مطرح شده و اگر اجازه بدهيد ميخواهم كمي از علي عليپور بگويم، بازيكني كه بسیار بي سر و صدا به عنوان مهاجم سايه در پرسپوليس بازيكرد، او با اينكه مهاجم خوبي است اما در طول فصل تلاش كرد تا توپها را براي مهديطارمي فراهم كند و اين بازيكن را به ستاره تيم تبديل كند. من فكرميكنم عملكرد عليپور در طول فصل آن گونه كه بايد و شايد ديده نشد؛ در صورتيكه او بيش از اينها شايسته تمجيد است. در پايان لازم ميدانم به پريموف، مهاجم اوكرايني پرسپوليس كه از اين تيم كنار رفت نيز، اشاره كنم؛ بازيكني كه شايد اگر جدا نميشد، ميتوانست آسيب جبرانناپذيري به اين تيم وارد كند. پريموف در همان چند بازي كه براي پرسپوليس به ميدان رفت، نشان داد كه يك مهاجم طراز اول نيست و فكر ميكنم درس عبرتي شد تا در فصلهاي بعدي با دقت بيشتري عملكرد بازيكنان را زير نظر بگيريم و اجازه ندهيم هر بازيكني جاي مهاجمان ايراني را بگيرد.
سایر اخبار این روزنامه