شوراي كارشناسان مي خواهيم نه چهر ه ها!

اگر در تهران زلزله‌ای پیش بیاید، بخش زیادی از مردم به علت گاز و مشکلات آن از بین خواهند رفت
ارائه یک برنامه شفاف در چارچوب موازین مقرر شده، از مهم‌ترین اصول تبلیغات برای هر کاندیداست
مدیریت بحران همه جا بیش از وجود شهرداری اهمیت دارد اما متاسفانه فقط شعار آن را بر زبان می‌آوریم
هدف شورای شهر بعدی باید مشارکت با مردم و مساعدت به آن‌ها در حوزه تصمیم‌گیری و حل مسائل و مشکلات شهری باشد


شورای شهر جای هنرمندان و ورزشکاران نیست. شورای شهر یک نهاد کاملا تخصصی است و به 21 نفر نیروی متخصص نیاز دارد
دیگر چیزی تا پایان کار دوره فعلی شورای شهر نمانده است. 29 اردیبهشت، کنار همان صندوق‌هایی که تکلیف انتخابات ریاست‌جمهوری را روشن می‌کنند، مردم در شهرها و روستاها، برای تصمیم‌گیران محلی خودشان نيز تصمیم خواهند گرفت. اما شاید در این بین، شورای شهر تهران، به دلیل موقعیتی که از گذشته داشته و پایتخت بودن این شهر، بیشتر از سایر کلانشهرها و شهرهای ایران، اهمیت داشته باشد. شورایی که بعد از سابقه سياسي بودن در دوره نخست، بعد از سابقه دوره‌های دوم تا چهارم با میزبانی از افرادی که اطلاعات چندانی از مدیریت شهری نداشتند و بعد از تمام اتفاقاتی که در طول بیش از یک دهه گذشته در مجموعه مدیریت شهری رخ داد، این روزها بیشتر از هر زمان دیگری به آرامش و تخصص نیاز دارد. موضوعی که بسیاری از کارشناسان بر آن تاکید می‌کنند و «غلامرضا کاظمی» نيز یکی از آن‌هاست که معتقد است باید شورای بعدی، شورایی آرام با تشکلی از متخصصان باشد. گفت‌وگوی «قانون» با این کارشناس مدیریت شهری را در ادامه پي مي گيريم:
حال که انتخابات ریاست‌جمهوری و شورای شهر در یک روز برگزار می‌شود، شاید خیلی‌ها بر این باور باشند که این انتخابات نيز رنگ و بوی سیاسی بسیاری دارد. به نظر شما این اتفاق باعث نمی‌شود که به جای آن که شورا جایی برای مباحث تخصصی باشد، جایی برای افشاگری و تخریب شود؟
ارائه یک برنامه شفاف در چارچوب موازین مقرر شده، چه در سطح انتخابات شورای شهر و چه در سطح کلان و انتخابات ریاست‌جمهوری از مهم‌ترین اصول تبلیغات برای هر کاندیدایی است. به اعتقاد من در هر انتخابات زمانی که نامزدها در مناظره‌ها شرکت می‌کنند باید با تکیه بر توانایی‌های خود، راهکارهایی در جهت رفع معضلات و مشکلات جامعه ارائه دهند چراکه مردم به دنبال راهکارهای علمی و عملی مسئولان برای رفع مشکلات هستند و می‌خواهند به برنامه نمایندگان رای دهند نه به کسی که افشاگری بهتری می‌کند. مردم به کسی رای خواهند داد که وقتی به شورای شهر برود به موازات دنبال کردن برنامه‌ها، تخلفات را پیگیری کند و حقوق شهروندی شهروندان را به آن‌ها برگرداند.
اما افشاگری‌ها نيز نشان می‌دهد که مسئولان از موقعیت خود چه سوءاستفاده‌هایی کردند؛ چیزی شبیه روشن شدن ماجرای املاک نجومی و اتفاقاتی از این دست.
آنچه شما به آن اشاره می‌کنید شفاف‌سازی نام دارد نه افشاگری. اگر سیاست، اخلاق‌محور باشد، آن‌گاه افشاگری جای خود را به پدیده شفاف‌سازی خواهد داد. امروزه موضوع حقوق شهروندی نقل محافل مختلف کشور شده و با احتساب همین اتفاق مثبت که آن را باید یکی از برگ‌های برنده دولت یازدهم بدانیم دانستن حق مردم است. پس باید برای شفاف‌سازی برابر افکار عمومی از هیچ تلاشی فروگذار نبود. البته نباید شک کنید که جامعه نيز تفاوت این دو پدیده یعنی شفافیت و افشاگری را به خوبی درک می‌کند.
پس در این مورد شفاف سازی کنید که آيا به نظرتان کارنامه شورا در دوره اخیر موفق بوده است؟
یک نقد بزرگ به شوراهای شهر قبلی و اساسا تمامی ادوار شورا وجود داشته و دارد و آن برقرار نکردن پل ارتباطی بین شورای شهر و مردم است. این کاری است که اگر در شورای شهر بعدی مورد توجه قرار گیرد، می‌تواند آغازگر اتفاقات مهمی در این حوزه باشد. شوراهای گذشته در تصمیم‌گیری‌های خود به تنها چیزی که توجه نداشتند مردم بود. این در حالی است که این نهاد می‌تواند با سیاست «برون سپاری» شهر را اداره کند.
برون سپاری و شورا؟ آیا شدنی است؟
منظور از برون‌سپاری، اداره شهر توسط مردم است نه مسئولان؛ چراکه تاکنون شورای شهر بدون نظرخواهی از مردم برای جمعیت شهر تصمیم می‌گرفت، درصورتی که هریک از اعضا می‌توانستند حداقل هفته‌ای یک بار به یکی از مناطق شهر تهران سربزنند؛ از مشکلات مردم سوال کنند و نقطه نظرهای آن ها را بپرسند. مطمئنا از موضوعاتی که توسط مردم ارائه می‌شود برخی موارد قابلیت اجرا خواهد داشت. در چنین شرایطی به نظر من هدف شورای شهر بعدی باید مشارکت با مردم و مساعدت به آن‌ها در حوزه تصمیم‌گیری و حل مسائل و مشکلات شهری باشد.
آیا شورایی که در آن به جای متخصص، ورزشکار و خواننده نشسته می‌تواند از عهده چنین چیزی برآید؟
بدون شك نه. سوالی لازم ندارد. همان‌قدر که شورای شهر جای کار سیاسی نیست، جای هنرمندان و ورزشکاران نيز نیست. آن‌ها به جای خود عزیز هستند اما شورای شهر یک نهاد تخصصی است و به 21 نفر نیروی متخصص در حوزه مدیریت و خدمات شهری نیاز دارد. چیزی که شورای شهر تهران و دیگر کلانشهرها به آن احتیاج دارند، افراد متخصص در حوزه شهرداری، محیط زیست، حقوق شهروندی، اقتصاد و مدیریت است. این‌ها باید اولویت اصلی اعضای ورودی به شوراها باشد و این افراد می‌توانند مشاورانی در حوزه‌های مختلف از جمله حوزه رسانه، هنر، ورزش و سایر رشته‌های لازم انتخاب کنند.
برگردیم به آنچه در طول سال‌های گذشته در تهران رخ داد. یکی از بزرگ‌ترین معضلات تهران، مدیریت بحران بود. موضوعی که بعد از وقوع حادثه پلاسکو برای مردم پررنگ شد. در این جریان، هم شهردار تهران و هم تعدادی از اعضاي شورا طوری رفتار کردند که انگار همه چیز درست بوده است. اما خیلی‌ها می‌گویند که مدیریت بحران در تهران مشکل دارد و شورای بعدی باید فکری برایش داشته باشد. شما این را قبول دارید؟
مدیریت بحران ضرورت مدیریت شهری است که باید در سطح خرد و کلان به آن پرداخته شود. توجه به مدیریت بحران درهر شهری بیش از وجود شهرداری با اهمیت است. اما متاسفانه در حال حاضر ما فقط به صورت نمادین به مدیریت بحران پرداخته‌ایم و فقط شعار آن را بر زبان می‌آوریم. واقعیت این است که ما به طور عملي برای پیشگیری از وقوع بحران کاری انجام نداده‌ایم. در کشورما بحران تا زمانی که ایجاد نشده مدیریت در آن مفهومی ندارد و همیشه منتظر هستیم اول اتفاق رخ دهد و بعد از آن چاره‌اندیشی کنیم. اما مدیریت بحران به معنای واقعی این است که در ابتدا بحران‌های جامعه را شناسایی و درباره آن‌ها چاره‌اندیشی کنیم و اگر احتیاج به ارائه زیرساخت دارد باید دست به کار شویم. همچنین باید بدانیم که بسیاری از معضلات و مشکلات جامعه در کوتاه‌مدت ایجاد نشده و به مرور زمان رخ داده است. اگر در کشور مدیریت بحران به معنای واقعی شکل می‌گرفت، برنامه‌ریزی، شناسایی و راهکار ارائه می‌شد وقطع به یقین امروز شاهد این مشکلات نبودیم.
به فرض شورای شهر بخواهد بحران را پیش‌بینی کند و شما بخواهید به این نهاد مشورت بدهید، بزرگ‌ترین بحران تهران را چه می‌دانید؟
گاز شهر تهران در وضعیت پیش بحران قرار دارد که باید به طور اساسی و جدی به آن نگاه کنیم. اگر در تهران زلزله‌ای پیش بیاید، بخش زیادی از مردم به علت گاز و مشکلات آن از بین خواهند رفت چراکه لوله‌های گازی که در سطح شهر قرار دارند، در زمان زلزله به علت نداشتن خروجی و عدم مصرف به مثابه یک بمب خواهند بود که هر لحظه امکان انفجار دارد،برای حل این پیش بحران باید راهکارهایی ارائه شود، یکی از این راهکارها که در یک پروسه چند ساله قابل اجراست، خروج گام به‌گام گاز از شهر و جایگزین کردن برق به جای آن است. از طرف دیگر فرسودگی انشعابات آب در هنگام وقوع زلزله منشا خطر بزرگ دیگری است. براساس برآوردهای کارشناسان اگر زلزله 6 ریشتری در تهران رخ دهد، چهار میلیون نفر برای 89 روز آب نخواهند داشت و 11 هزار کیلومتر انشعاب آب در لابه‌لای بافت شهری وجود دارد که هنگام وقوع زلزله خود می‌تواند مشکل‌آفرین باشد.
به آلودگی هوا اشاره نكرديد. بحرانی که داریم و کاری برایش نکردیم.
متاسفانه آن‌قدر در مورد آلودگی هوا صحبت شده و عملی صورت نگرفته که دیگر مردم خسته شده‌اند. این مشکل قابل حل است اما اينكه چرا راهکاری برایش در نظر گرفته نمی‌شود. جای سوال دارد. اولین کار در حوزه آلودگی هوا این است که شورای شهر باید درباره طرح تفصیلی تهران اقدام کند. طرح تفصیلی جامع شهر تهران از قدیم وجود داشته اما بازنگری‌های آن به صورت سلیقه‌ای شکل گرفته است. برای مثال در زمینه آلودگی هوا ابتدا باید علت‌ها را شناسایی کنیم و بعد باید از نهادهای مختلف برای حل این معضل کمک بگیریم. حل بحران آلودگی هوا بدون ریشه یابی مشکل حل نمی‌شود. یکی از مهم‌ترین دلایل آلودگی هوا تغییر مسیر جریان باد در اثر ساخت و ساز برج هاست و وقتی مسیر باد تغییر کند، باید انتظار داشته باشیم که نظم اکوسیستم به هم بخورد . بنابراين نظارت بر ساخت و سازها، گسترش حمل‌ونقل عمومی ادارات دولتی و خصوصی، افزایش تعداد وسایل حمل و نقل عمومی و ارزان شدن وسايط حمل و نقل عمومی از راهکارهای اساسی کاهش آلودگی هواست.