سوژه ابطحی‌پسند!

محمدرضا ستوده- فخر عالم اصلاحات، نگین درخشان این خرابات، نابود‌کننده آفات، آن که دارد با خودش منافات، جناب آقای محمدعلی ابطحی در واکنش به ممنوع شدن کوهنوردی زنان بدون اذن ولی در مشهد فرموده‌اند: نقطه اشتراک داعش و طالبان و افراطی‌های داخلی، زن‌ستیزی است.
عموما و اصولا جناب ایشان در طی سال ساکت و خاموش و آرام است. اظهارنظری نمی‌کند و سری که درد نمی‌کند را دستمال نمی‌بندد. سعی می‌کند روزگارش را آرام سپری کند. کسی نمی‌داند شغلش چیست و درآمدش از کجاست ولی همیشه سرخ و سفید و ترگل ورگل است. او ساکت است مگر اینکه پای امور زنان در میان باشد‌ مثل الان. در این موقع است که او به میدان می‌آید و بیرق حمایت از جامعه زنان را به تنهایی بلند می‌کند و بر‌خلاف روحیه‌اش حرف‌های خطرناکی هم می‌زند‌ مثل الان! که افراطی‌های داخلی را با داعش و طالبان یکی می‌کند. او بر سر حق و حقوق بانوان با کسی شوخی ندارد. خونش به جوش می‌آید. اما الان داغ است. فردا که ماجرا ته‌نشین شد وقتی به حرفی که زده فکر می‌کند، حتی تنش خواهد لرزید و حضورا از افراطی‌های داخلی عذرخواهی خواهد کرد!
این هم حکایتی است... اگر مغول دوباره حمله کند و مردان را در میدان توپخانه گردن بزند، اگر ده‌ها مرد دیگر خودشان را مقابل شهرداری و وزارت کار و وزارت نفت زنده‌زنده بسوزانند، اگر مردان فوج‌فوج از بیکاری و نداری معتاد شوند، ایدز بگیرند و بمیرند جناب ابطحی دلیلی بر اظهارنظر نمی‌بیند اما اگر خاری به پای بانوان وطن برود گریبان چاک می‌دهد و کاوه آهنگر زمانه‌ خویش می‌شود. در این مملکت اگر 10 نفر مثل ابطحی داشتیم بانوان به همه حق و حقوق‌شان می‌رسیدند.