ادامه بعد روانی تحریم ها

وقتی باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا در سخنرانی زنده خود بعد از اعلام توافق هسته ای، به طور ویژه روی محدودیت های هسته ای ایران در برجام تمرکز کرد، برخی تعجب کردند و آن سخنان را مغایر با فضای مثبت مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا دانستند. اما هفته های بعد و در ادامه این رویکرد، به برخی ثابت شد که اصل اول در روزهای بعد از توافق هسته ای، گرفتن ژست پیروزی در دنیاست. زیرا «افکار عمومی» به دنبال نقدها و بحث های مفصل هسته ای می خواهد بداند در نبرد اراده ها بالاخره کدام طرف پیروز شده است، ایران یا آمریکا؟ مقامات وقت آمریکا با تأیید پی در پی امتیازهایی که ایران داده، تلاش کردند اولاً خود را در این نبرد پیروز نشان دهند و ثانیاً در مراحل بعد جهان  را از کار کردن با ایران بترسانند.
در دولت جدید آمریکا هم همین رویکرد ادامه یافت و از این نظر شرایط امروز برجام، چندان بی شباهت به هفته های آغاز آن نیست. اکنون بسیاری از تصمیم گیران اقتصادی در دنیا به دنبال این هستند که ببینند سرنوشت تحریم های بازگردانده شده به کجا می انجامد.
آیا فعالان اقتصادی با این جمع بندی که اجرای تحریم ها جدی است، از کار با ایران عقب نشینی می کنند یا برداشت شان این خواهد بود که این تحریم ها در ادامه زهر خود را از دست می دهند؟ مصاحبه های فراوان مقامات وزارت خارجه آمریکا در کنار افرادی مانند جان بولتون را باید در همین زمینه تفسیر کرد.
همین دیروز سیگال ماندلکر معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا تصریح کرد که اجرای سفت و سخت تحریم ها پیامی واضح به اروپا و بخش خصوصی در سراسر دنیاست. این اظهارنظر واضح رویکرد آمریکا را پیش بردن پروژه بُعد روانی تحریم ها نشان می دهد. قرینه دیگر این موضوع تلاش آمریکا برای زیاد کردن صفحات فهرست تحریم هاست.
در برابر این رویکرد اولاً باید نشانه های شکست تحریم ها پررنگ شود و بر موضوعاتی مانند معاف شدن هشت کشور از تحریم ها تمرکز کرد و نشان داد که آمریکا نتوانسته سیاست اولیه اش در صفر کردن صادرات نفت ایران را به کرسی اجرا بنشاند. ثانیا باید از تمام کشور درباره اثرگذاری تحریم یک صدا بلند شود. هر ندایی درباره اثر تحریم ها بزرگ نمایی کند، کمک به پروژه دشمن است.