بازنشستگان به بهشت نمی روند!

یکدستی شورای شهر حاضر چه در اتخاذ تصمیمات و چه در انتخاب راهبردها انتظارات را بالا برده است. ناگفته پیداست، این یکپارچگان اختلافاتی را در حوزه اجرا داشته باشند –که این البته از ارکان مردم سالاری است - اما فراقت جناح مقابل در حوزه اجرا، سبب بازیابی توان و ایجاد همگرایی بیشتر ایشان شده و فرصت و انرژی بیشتری برای پرداختن به موضوعات متنوع در اتاق های فکر فراهم شده است که حواشی شورا، شهرداری و شهردار در اندک زمان سپری‌شده از عمر دوره حاضر گواه اين امر است.
با وجود مدیریت قابل دفاع داخلی شورا و نیز راهبری خارجی، حاشیه های گوناگون و متعدد نیز پیرامون شورا و گریبان گیر آن‌ها بوده است اما نکته حیرت آور، پیشی داشتن حاشیه ها بر متن است. درواقع پاسخ سوال دستیابی به حداقل ها هم، در برآیند عملکرد آن مجموعه، خیلی گویا نیست یا دست کم جواب یکتایی میان کارشناسان و متخصصان ندارد.عملکرد تیم اجرایی حاضر تا این حد متزلزل بوده و یا جناح مقابل کارنامه بهتری در تک و پاتک مستمر یا در امر غافلگیری، مقابل تیم جوان از خود به جای گذاشته است؟ که پاسخ این سوال، صحت ارزیابی مدیریت معنونه را در این الگوریتم راستی آزمایی می كند. با فرض عدم انطباق همیشگی منافع فردی، جناحی و ملی، انتظار از مدیریت شهری وزن دهی صحیح به نیازها و اولویت بندی درست امور است که حتی در این دوره شهری دفاع تمام قدی از خروجی تصمیمات هم نمی توان داشت. کلانشهری با جغرافیای سیاسی، تاریخی، اجتماعی تهران؛ تنوع و پیچیدگی های فرهنگی و نیز انتظاراتی که از ام القرای اسلام می رود، مدیریتی تخصصی و فارغ از جناح بندی سیاسی را می طلبد. مسیر پیشرفت، آرامش، آسایش و ثبات طی نخواهد شد مگر با اعمال کلیه اصول مدیریت و اخلاق حرفه ای و اجتماعی همراه با پایداری و دوام ساختار و ارکان مدیریت. در ارزیابی کلید داران اخیر پایتخت، توازنی میان آسایش و آرامش برقرار شده است؟  تعدد اشکال مدیریتی با تغییر ساختارهای تشکیلاتی، تغییر در اولویت های متصور، تاثیرات منفی بر سیمای شهر و همچنین روان شهروندان گذاشته است.  در این مقطع تاریخی، با توجه به شرایط پیش آمده، ملزم به گزینش شهرداری جدید هستیم .
 حال که سپردن کلید شهر تهران به شهردار جدید تقریبا مقارن شده با تغيیر کرسی های هیات مدیره جدید سازمان نظام مهندسی ساختمان (بزرگ‌ترین نهاد تخصصی کشور) و با التفات به اثرگذاری متقابل این دو سازمان در زمینه عمران و آبادانی شهری که یقینا همسو بودن این دو  نهاد در نگاه مهندسی و مدیریتی، آرامش را به همراه خواهد آورد، الزامی به در نظر گرفتن این فاکتور در معادله انتخاب شهردار جدید نیست؟ با عنایت به نهادینه شدن پدیده قحط الرجالی در باورعمومی جامعه، ضرورتی به اهتمام مجموعه مدیریت شهری برای جستن در میان متخصصان، جوانان و شایستگان وجود ندارد - با فرض پاسخگو بودن آن مجموعه- و صرفا کافی است تفعلی میان دوستانی که در حال حاضر نیاز به کرسی و مقامی دارند، زده شود. از مجموعه فرهیخته، دانشگاهی و نظریه پرداز که انتظار برنامه ریزی های بلند مدت می رود، کفایت می کند براي پایش ایشان صرفا استعلامی صورت گيردتا پایان این دوره شورا، گزینه مورد نظر به افتخار بازنشستگی نایل نشود، بدین ترتیب بخش اعظم کار صورت پذیرفته و بدیهی است برنامه های راهبردی در صورت لزوم، به فراخور موضوع تنظیم خواهد شد.  مدیریت تازه و  راهبرد شهردار جديد باید عمرانی باشد یا فرهنگی یا ...  که بیشترین اعتماد اجتماعی و آرامش روانی را برای پایتخت به ارمغان بیاورد.  شاید هم کارنامه، فراغت و درایت رقیب، نگرانی را از چشمان شورا‌نشینان زدوده و انتظار می آفریند تا فرصت دیگری برای گزینش شهردار به مجموعه یک دست حاضر داده شود.